کلمه جو
صفحه اصلی

snuffer


(ویژه ی بریدن فتیله ی شمع) قیچی فتیله بری (نام کامل: candle snuffer)، وسیله یا کسیکه چراغی را روشن یا خاموش کند، معتادبه انفیه، سورا  بینی

انگلیسی به فارسی

وسیله یا کسی که چراغی را روشن یا خاموش کند، معتادبه انفیه، سوراخ بینی


خفیف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who sniffles or snuffs, such as a dog.

(2) تعریف: one who uses snuff.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a scissorlike instrument for removing the charred wick from a candle.

(2) تعریف: a cuplike, or cone-shaped device with a handle used to extinguish burning candles.

(3) تعریف: one who snuffs candles.

• candlesnuffer, device consisting of a long thing handle and small cone on the end used to put out candles; extinguisher, device used to extinguish candle flames; one who snuffs candles; person who sniffs; one who uses snuff (powdered tobacco that is inhaled through the nose)

جملات نمونه

1. The country has been able to celebrate the return of its independence so brutally snuffed out in 1940.
[ترجمه ترگمان]این کشور توانست بازگشت استقلال خود را به گونه ای جشن بگیرد که در سال ۱۹۴۰ به طور وحشیانه بو کشید
[ترجمه گوگل]این کشور توانسته است به بازگشت استقلال خود که در سال 1940 به شدت بی رحمانه بود، جشن بگیرد

2. Very few people take snuff nowadays.
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از مردم انفیه می کشند
[ترجمه گوگل]تعداد بسیار کمی از مردم در حال حاضر در حال مصرف هستند

3. A moment of mindless violence snuffed out his life.
[ترجمه ترگمان]یک لحظه خشونت بی عقل کل زندگیش را خاموش کرد
[ترجمه گوگل]یک لحظه از خشونت بی معنی، زندگی خود را از دست داد

4. He took a pinch of snuff .
[ترجمه ترگمان]انفیه کشید
[ترجمه گوگل]او یک خرج شیرینی زد

5. I snuffed the smell of fish.
[ترجمه ترگمان]بوی ماهی را استشمام کردم
[ترجمه گوگل]من بو را از ماهی گرفتم

6. Every time a new flicker of resistance appeared, the government snuffed it out.
[ترجمه ترگمان]هر بار که جنبش جدیدی از مقاومت در می آمد، دولت آن را خاموش می کرد
[ترجمه گوگل]هر بار که یک سوسو زدن جدید از مقاومت ظاهر شد، دولت آن را بیرون کشید

7. He was snuffed out by the Mafia.
[ترجمه ترگمان] مافیا رو از دست داده بود
[ترجمه گوگل]او توسط مافیا خفه شده بود

8. Old Jack was over 90 when he snuffed it.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن را بو کرد، جک پیر بیش از ۹۰ سال داشت
[ترجمه گوگل]قدیمی جک بیش از 90 زمانی که او snuffed آن

9. The revolution was quickly snuffed out.
[ترجمه ترگمان]انقلاب به سرعت خاموش شد
[ترجمه گوگل]انقلاب به سرعت از بین رفته بود

10. He's so old that he will snuff out one of these days.
[ترجمه ترگمان]او آنقدر پیر است که یکی از این روزها انفیه بکشد
[ترجمه گوگل]او خیلی قدیمی است که یکی از این روزها را از بین می برد

11. My dog snuffed the scent of games.
[ترجمه ترگمان]سگم بوی بازی رو کم کرد
[ترجمه گوگل]سگ من عطر و بوی بازی را تحسین کرد

12. A lot of money was spent to bring the building up to snuff .
[ترجمه ترگمان]پول زیادی خرج کردن تا اون ساختمون رو به انفیه تبدیل کنه
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی پول برای صرفه جویی در ساختمان ساخته شد

13. He thought he was about to snuff it.
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که دارد انفیه می کشید
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که او در مورد آن است

14. The recent rebound in mortgage rates could snuff out the housing recovery.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت اخیر در نرخ وام مسکن می تواند منجر به خروج مسکن از خانه شود
[ترجمه گوگل]بازده اخیر در نرخ وام مسکن می تواند بهبود بخشیدن به مسکن را تضعیف کند


کلمات دیگر: