کلمه جو
صفحه اصلی

indefeasible


معنی : برقرار، لغو نکردنی، الغاء نشدنی، فسخ ناپذیر، بطلان ناپذیر، از دست ندادنی
معانی دیگر : فسخ نکردنی، باطل نشدنی، فس  ناپذیر، پابرجا

انگلیسی به فارسی

لغو نکردنی، الغا نشدنی، فسخ ناپذیر، پابرجا،برقرار، بطلان ناپذیر، از دست ندادنی


غیر قابل تحمل، لغو نکردنی، الغاء نشدنی، فسخ ناپذیر، برقرار، بطلان ناپذیر، از دست ندادنی


انگلیسی به انگلیسی

• impossible to cancel, cannot be voided or annulled

صفت ( adjective )
مشتقات: indefeasibility (n.)
• : تعریف: not capable of being annulled, voided, or terminated.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] غیر قابل لغو، غیر قابل فسخ، پابرجا

مترادف و متضاد

برقرار (صفت)
on, confirmed, indefeasible

لغو نکردنی (صفت)
indefeasible, irrepealable

الغاء نشدنی (صفت)
indefeasible

فسخ ناپذیر (صفت)
indefeasible

بطلان ناپذیر (صفت)
indefeasible

از دست ندادنی (صفت)
indefeasible


کلمات دیگر: