کلمه جو
صفحه اصلی

grantor


معنی : اهداء کننده
معانی دیگر : (حقوق) اهدا کننده، دهنده، اعطا کننده

انگلیسی به فارسی

اهدا کننده


اهدا کننده، اهداء کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in law, one who makes a grant.

• giver of a grant

دیکشنری تخصصی

[حقوق] واهب، انتقال دهنده، واگذار کننده

مترادف و متضاد

اهداء کننده (اسم)
granter, grantor

جملات نمونه

1. Some grantors may have geographical qualifications, restricting requests for grant applications to a given city, or state or regional district.
[ترجمه ترگمان]برخی از grantors ممکن است صلاحیت جغرافیایی داشته باشند و درخواست هایی برای درخواست کمک به یک شهر یا منطقه منطقه ای یا منطقه ای را محدود کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از متقاضیان ممکن است دارای شرایط جغرافیایی باشند، درخواست درخواست اعطای کمکهای مالی را به یک شهر یا ناحیه ایالت یا منطقه ای محدود کنند

2. The settlor, also known as the grantor or trustor, is the person who creates the trust and transfers trust property.
[ترجمه ترگمان]settlor که به نام grantor یا trustor نیز شناخته می شود فردی است که اعتماد و نقل و نقل ملک را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]مؤسس، همچنین به عنوان وکیل یا اعتماد کننده شناخته می شود، فردی است که اعتماد ایجاد می کند و مالکیت اعتماد را انتقال می دهد

3. Zhuofu people: to track grantor, who also encumbered.
[ترجمه ترگمان]Zhuofu: برای ردیابی grantor، که مملو از جمعیت بود
[ترجمه گوگل]مردم Zhuofu: برای ردیابی صادر کننده، که نیز تحمل کرد

4. In the refrigerator, the watermelon rot grantor disgusting smell.
[ترجمه ترگمان]در یخچال، این بوی لجن آلود و نفرت انگیز بو جود می آید
[ترجمه گوگل]در یخچال فریاد هندوانه را بیهوش می کند

5. The lender is referred to as the grantor of the bill of sale.
[ترجمه ترگمان]وام دهنده به عنوان the صورت حساب فروش یاد می شود
[ترجمه گوگل]وام دهنده به عنوان وکیل وام خریداری می شود

6. Provincial grantor super super super multi.
[ترجمه ترگمان] استانی grantor فوق العاده ست
[ترجمه گوگل]فوق العاده فوق العاده چندین مجوز استان

7. A foreign partnership, a foreign simple trust, or a foreign grantor trust (see instructions for exceptions).
[ترجمه ترگمان]یک مشارکت خارجی، یک اعتماد ساده خارجی، یا یک اعتماد grantor خارجی (دستورالعمل استثنا را ببینید)
[ترجمه گوگل]مشارکت خارجی، اعتماد ساده خارجی یا اعتماد خارجی (به دستورالعمل های استثناء مراجعه کنید)

8. Goodwill assignee, meeting the statutory requirements, can also be obtained ownership, even if the grantor punishment.
[ترجمه ترگمان]حسن نیت وکیل، برآورده کردن الزامات قانونی، همچنین می تواند مالکیت را به دست آورد، حتی اگر مجازات grantor باشد
[ترجمه گوگل]معاون داوطلب، با شرایط الزام قانونی، همچنین می تواند مالکیت را بدست آورد، حتی اگر مجازات مجرم باشد

9. The reversion rule designates a remainder in the heirs of the grantor or testator.
[ترجمه ترگمان]خاصیت بازگشت، یک باقیمانده را در وراث of یا testator تعیین می کند
[ترجمه گوگل]قاعده برگشتی یک باقیمانده را در وارثان متخلف یا تسلی دهنده تعیین می کند


کلمات دیگر: