1. posterity will execrate his name
آیندگان نام او را مورد لعن و طعن قرار خواهند داد.
2. we commit his fame to posterity
ما شهرت او را به آیندگان می سپاریم.
3. we want to leave a better world for our posterity
می خواهیم دنیای بهتری را تحویل نسل های آینده ی خود بدهیم.
4. Few of his works will go down to posterity.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از آثار او به سوی آیندگان خواهد رفت
[ترجمه گوگل]تعداد اندکی از آثار او به نسلهای بعدی میرسد
5. His work must be preserved for posterity.
[ترجمه ترگمان]کار او باید برای آیندگان حفظ شود
[ترجمه گوگل]کار او باید برای آیندگان حفظ شود
6. Their music has been preserved for posterity.
[ترجمه ترگمان]موسیقی آن ها برای آیندگان حفظ شده است
[ترجمه گوگل]موسیقی آنها برای آیندگان حفظ شده است
7. A photographer recorded the scene on video for posterity.
[ترجمه ترگمان]یک عکاس صحنه را برای آیندگان به ثبت رساند
[ترجمه گوگل]یک عکاس صحنه را بر روی ویدیو برای پسران ثبت کرد
8. Posterity will remember him as a great man.
[ترجمه ترگمان]Posterity او را به عنوان یک مرد بزرگ به یاد خواهد آورد
[ترجمه گوگل]پسران او را به عنوان یک مرد بزرگ به یاد خواهند آورد
9. Posterity will jump to conclusions: that is its nature.
[ترجمه ترگمان]Posterity به نتیجه گیری خواهند رسید: این ذات آن است
[ترجمه گوگل]پسران به نتیجه گیری می رسند که طبیعت آن است
10. Posterity undoubtedly concentrated its attention on St Augustine as a theologian, and on what he wrote about predestination.
[ترجمه ترگمان]Posterity بدون شک توجه خود را بر قدیس آوگوستینوس به عنوان یک متخصص الهیات متمرکز کرده بود و درباره تقدیر ازلی عقیده داشت
[ترجمه گوگل]بقیه پسران، بدون شک توجه خود را بر سنت آگوستین به عنوان متکلم متمرکز کردند، و بر آنچه که او در مورد اهدای خون نوشت
11. A gene has only one criterion by which posterity judges it: whether it becomes an ancestor of other genes.
[ترجمه ترگمان]ژن تنها یک معیار دارد که آیندگان آن را قضاوت می کنند: اینکه آیا این ژن به جد ژن های دیگر تبدیل می شود یا نه
[ترجمه گوگل]یک ژن تنها یک معیار است که توسط آن پسوندی قضاوت می کند که آیا آن را به اجداد ژن های دیگر تبدیل می شود
12. But the ill-fated journey was captured for posterity in an extraordinary collection of photographs.
[ترجمه ترگمان]اما این سفر شوم برای آیندگان در مجموعه ای فوق العاده از عکس ها به ثبت رسید
[ترجمه گوگل]اما سفر ناخوشایند برای مجموعه ای از عکس های عجیب و غریب به دنیا آمد
13. A few are not well known to posterity.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از آن ها برای آیندگان شناخته نمی شوند
[ترجمه گوگل]چند نفر به نسل بعد شناخته نشده اند
14. Let us just record another similar point for posterity.
[ترجمه ترگمان]بگذارید یک نکته مشابه دیگر برای آیندگان داشته باشیم
[ترجمه گوگل]اجازه دهید فقط یک نقطه مشابه دیگر را برای نسلها ثبت کنیم
15. Every attempt is being made to ensure that these works of art are preserved for posterity.
[ترجمه ترگمان]هر تلاشی برای حصول اطمینان از این است که این آثار هنری برای آیندگان حفظ شده اند
[ترجمه گوگل]هر تلاش برای اطمینان از اینکه این آثار هنری برای نسل های آینده حفظ می شوند، انجام می شود