کلمه جو
صفحه اصلی

misstatement


معنی : اظهار غلط
معانی دیگر : اظهار غلط

انگلیسی به فارسی

اظهار غلط


بی نظمی، اظهار غلط


انگلیسی به انگلیسی

• wrong statement; inexact statement

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اظهار خلاف واقع، قلب واقعیت

مترادف و متضاد

misrepresentation


اظهار غلط (اسم)
misstatement

Synonyms: adulteration, coloring, distortion, exaggeration, fabrication, falsehood, false light, falsification, inaccuracy, lie, misstatement, mutilation, not a true picture, slant, story, stretch, tall story, twist, untruth


جملات نمونه

1. He finally corrected his misstatement and offered to reduce the fee.
[ترجمه ترگمان]او بالاخره misstatement را تصحیح کرد و پیشنهاد کرد که هزینه را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]او در نهایت تصحیح اشتباه خود را کرد و پیشنهاد داد که هزینه را کاهش دهد

2. I wish to correct my earlier misstatement.
[ترجمه ترگمان] میخوام misstatement رو درست کنم
[ترجمه گوگل]من آرزو می کنم که اشتباهات قبلی خود را اصلاح کنم

3. Trouble is, he's made the same misstatement at least 10 times before.
[ترجمه ترگمان]مشکل اینجاست که حداقل ده بار قبل از اون هم همین کار را کرده
[ترجمه گوگل]مشکل این است، او اشتباهاتی مشابه را حداقل 10 بار قبل انجام داده است

4. Moreover, the article discussed the character of misstatement in issue market.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این مقاله درباره شخصیت of در بازار مساله بحث و تبادل نظر کرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این مقاله در مورد شخصیت غلط در بازار موضوع مورد بحث قرار گرفت

5. It is clear that the civil liability of misstatement is a tort liability.
[ترجمه ترگمان]واضح است که مسئولیت مدنی of مسئولیت مدنی است
[ترجمه گوگل]واضح است که مسئولیت مدنی ناعادلانه مسئولیت نقض حقوق بشر است

6. Risk of material misstatement stems from the RMM of financial information system and its internal control in audited object.
[ترجمه ترگمان]ریسک of مادی ناشی از RMM سیستم اطلاعات مالی و کنترل داخلی آن در شی حسابرسی می باشد
[ترجمه گوگل]ریسک خیزش مادی ناشی از RMM سیستم اطلاعات مالی و کنترل داخلی آن در شیء حسابرسی است

7. While this booklet has become an official source of information, it is filled with misstatements of fact.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این رساله به یک منبع رسمی از اطلاعات تبدیل شده است، سرشار از حقیقت است
[ترجمه گوگل]در حالیکه این جزوه منبع رسمی اطلاعات است، با نادرستی واقعیت پر شده است

8. Earnestly information collecting, sorting and submit, do not significant information, omission, material misstatement.
[ترجمه ترگمان]جمع آوری اطلاعات، جمع آوری، ارسال و ارسال، اطلاعات قابل توجهی، حذف و حذف اطلاعات را به دست نیاورد
[ترجمه گوگل]صرفه جویی در جمع آوری اطلاعات، مرتب سازی و ارائه، اطلاعات قابل توجهی، بی توجهی، خیزش های مادی نیست

9. Article The quantity of audit evidence necessary for Certified Public Accountants to obtain is subject to the risk of misstatement.
[ترجمه ترگمان]ماده مقدار مدرک حسابرسی که برای حسابداران عمومی رسمی لازم است تا تحت ریسک of قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ماده مقدار شواهد حسابرسی ضروری برای حسابداران رسمی خبره برای به دست آوردن این است که در معرض خطر غلط است

پیشنهاد کاربران

تحریف

تحریف، ارائه غیرمنصفانه، ارائه نادرست ( حسابداری )

ارائه نادرست

تدلیس


کلمات دیگر: