کلمه جو
صفحه اصلی

pauper


معنی : گدا، بی نوا، معسر یا عاجز از پرداخت
معانی دیگر : لات، آس و پاس، مفلس، بی پول، لات و لوت، (در اصل) مسکین (کسی که با خیرات زندگی می کند)، فقیر

انگلیسی به فارسی

گدا، بی نوا، (حقوق) معسر یا عاجز از پرداخت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an extremely poor person, esp. one who must live on public charity.
مشابه: beggar, indigent

- Widowed and disabled, she became a pauper living on hand-outs.
[ترجمه آرمیتا] بیوه شده بود و معلول، او زندگی فقیرانه دردوردست داشت
[ترجمه ترگمان] او که معلول و معلول بود، گدا بود و در دو طرف دیگر زندگی می کرد
[ترجمه گوگل] عادت کرده و معلول شده است، او در زندگی روزمره زندگی می کند
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: paupers, paupering, paupered
• : تعریف: to cause to be a pauper; impoverish.
مشابه: beggar

• beggar, poor person; impoverished person, indigent
a pauper is a very poor person; an old-fashioned word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] مفلس، فقیر

مترادف و متضاد

گدا (اسم)
beadsman, beggar, pauper, mendicant, lazar

بی نوا (صفت)
poor, pauper, empty-handed, unblessed

معسر یا عاجز از پرداخت (صفت)
pauper

person who is poor


Synonyms: almsperson, bankrupt, beggar, bum, dependent, destitute, down-and-out, have-not, homeless person, indigent, insolvent, in the gutter, lazarus, mendicant, poor person, supplicant


Antonyms: rich, wealthy


جملات نمونه

1. The fire that destroyed his factory made Mr. Bloomson a pauper.
آتش سوزی که کارخانه آقای "بلومسان" را ویران کرد، او را تهیدست ساخت

2. The richest man is a pauper if he has no friends.
ثروتمندترین انسان، اگر دوستی نداشته باشد، فقیر است

3. Since he was once a pauper himself, Max is willing to help the needy whenever he can.
ماکس از آنجایی که خودش زمانی فقیر بود، مایل است تا آنجا که می تواند به محتاجان کمک کند

4. he gambled away all his wealth and became a pauper
در قمار همه ی دارایی خود را باخت و مفلس شد.

5. He did die a pauper and is buried in an unmarked grave.
[ترجمه ترگمان]یک گدا بمیرد و در قبر بی نام و نشان به خاک سپرده شده است
[ترجمه گوگل]او مردی خراب شده و در یک قبر غیرقانونی دفن شده است

6. The Latin pauper means a person of modest means rather than some one without food, roof, or clothing.
[ترجمه ترگمان]The لاتین به معنای فردی متوسط است و نه غذا، سقف، یا لباس
[ترجمه گوگل]دروغین لاتین به معنی فردی است که به معنای متوسط ​​است و نه کسی که بدون غذا، سقف یا لباس باشد

7. During those decades bands of pauper migrants went on the tramp in search of food and a living.
[ترجمه ترگمان]در طی آن دهه ها، گروه های مهاجران گدا در جستجوی غذا و زندگی به راه افتادند
[ترجمه گوگل]در طول این دهه، گروهی از مهاجران پائین به جستجوی غذا و زندگی پرداختند

8. The overseers didn't like working the pauper children, and having to beat them to keep them at their tasks.
[ترجمه ترگمان]معلم ها از کار کردن با بچه های گدا دوست نداشتند و مجبور بودند آن ها را کتک بزنند تا آن ها را در کار خود نگه دارند
[ترجمه گوگل]ناظران دوست ندارند که بچه های نافرمان را کار کنند و نیاز به ضرب و شتم آنها برای حفظ وظایف خود داشته باشند

9. He died a pauper.
[ترجمه فاطمه بنی علی] او فقیر از دنیا رفت
[ترجمه فاطمه بنی علی] او به عنوان یک فقیر از دنیا رفت
[ترجمه ترگمان] اون یه گدا بود
[ترجمه گوگل]او مردی ضعیف بود

10. She's a weak vessel and a pauper, as thou knowest.
[ترجمه ترگمان]او یک کشتی ضعیف و یک گدا است، همان طور که تو می دانی
[ترجمه گوگل]همانطور که می دانید، یک رکورد ضعیف و ضعیف است

11. The poor pauper paused on purpose to pawn a porpoise.
[ترجمه ترگمان]فقرا نیز برای پیاده کردن گراز ماهی درنگ کردند
[ترجمه گوگل]مرد ضعیف به هدف متوقف شد تا پیوپس را برداشت

12. Being left alone a pauper, she had become humanized.
[ترجمه ترگمان]چون تنها شدن یک گدا بود، او تبدیل به humanized شده بود
[ترجمه گوگل]او تنها مردمی بود که به سمت انسانی زندگی میکرد

13. He died a pauper at the age of 5
[ترجمه ترگمان]او در ۵ سالگی در فقر درگذشت
[ترجمه گوگل]او در سن 5 سالگی درگذشت

14. A pauper has as much a right to learn as a king.
[ترجمه ترگمان]یه گدا حق داره که به عنوان پادشاه یاد بگیره
[ترجمه گوگل]یک مرد نابالغ حق دارد به عنوان یک پادشاه یاد بگیرد

15. You are worse off than a pauper though you may be well off financially.
[ترجمه ترگمان]تو از یک گدا هم بدتری، هر چند ممکن است از لحاظ مالی خوب باشی
[ترجمه گوگل]شما بدتر از زخمی هستید، هرچند شما ممکن است به خوبی مالی باشد

16. If you work conscientiously you'll only die a pauper.
[ترجمه ترگمان]اگر از روی وجدان کار کنی فقط یک گدا می میری
[ترجمه گوگل]اگر شما با وظیفه کار می کنید، فقط دشمن می کشید

17. INSIDE his hovel of branches and rags, a pauper called Badshah Kale keeps a precious object.
[ترجمه ترگمان]از داخل زاغه از شاخه ها و پارچه های کهنه، یک گدا، که Badshah نامیده می شود، یک شی گران بها را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]درون شکم خود را از شاخه ها و ژنده پوشان، موی سر نام Badshah Kale شیء گرانبها را حفظ می کند

18. Most residents in this district are urban pauper.
[ترجمه ترگمان]بیشتر ساکنان این منطقه pauper شهری هستند
[ترجمه گوگل]اکثر ساکنان این ناحیه شهری هستند

He gambled away all his wealth and became a pauper.

در قمار همه‌ی دارایی خود را باخت و مفلس شد.


پیشنهاد کاربران

پاپَتی واژه ای فارسی است و pauper وام گرفته شده از فارسی است!
معنی: پابرهنه، یک ( یه ) لاقبا، فقیر، دریوزه، گره گوری! و. . .

فقیر

مثال:
رمان معروف مارک تویین:
The Prince and the Pauper
شاهزاده و گدا

بسیار فقیر، ندار، ، کسی که برای امرار معاش وابسته به کمک های دیگران است. مسکین، بی نوا
: Very poor, borrowed from Latin word pauper poor.

ناتوان



کلمات دیگر: