1. Today's pawnbrokers operate within well-defined financial regulations.
[ترجمه ترگمان]امروزه pawnbrokers در مقررات مالی تعریف شده به خوبی عمل می کنند
[ترجمه گوگل]پوندبروکاران امروز در مقررات مالی دقیق تعریف می شوند
2. He finally redeemed his watch from the pawnbroker.
[ترجمه ترگمان]بالاخره ساعتش را از بنگاه رهنی نجات داد
[ترجمه گوگل]او در نهایت ساعت خود را از بازپرداخت بازپرداخت کرد
3. Pawnbrokers had a role in society, and it was one which writers in social and literary reviews were constantly querying.
[ترجمه ترگمان]Pawnbrokers نقشی در جامعه داشت و یکی از آن نویسندگانی است که در مجلات اجتماعی و ادبی به طور مداوم پرس و جو می کردند
[ترجمه گوگل]پلنگبرزها در جامعه نقش داشتند و این یکی بود که نویسندگان در بررسیهای اجتماعی و ادبیات دائما پرسش می کردند
4. The business of pawnbrokers, which consists in lending money upon pledges of goods, is the subject of special statutory regulation.
[ترجمه ترگمان]کسب وکار of، که شامل قرض دادن پول به تعهدات کالا می شود، موضوع مقررات قانونی خاص است
[ترجمه گوگل]کسب و کار pledgebrokers، که شامل قرض دادن پول بر اساس تعهدات کالا، موضوع مقررات قانونی خاص است
5. I finally redeemed my watch from the pawnbrokers.
[ترجمه ترگمان] بالاخره ساعتم رو از \"pawnbrokers\" نجات دادم
[ترجمه گوگل]من بالاخره ساعت مچی خود را از بازرگانان بازخرید کردم
6. In fact, from 1785 all pawnbrokers had to register.
[ترجمه ترگمان]در واقع، در واقع در سال ۱۷۸۵، همه کس مجبور شد ثبت نام کند
[ترجمه گوگل]در واقع، از سال 1785 همه بازرگانان باید ثبت نام کنند
7. I felt very wicked taking them to a pawnbroker, and then I sent the money to Giulia.
[ترجمه ترگمان]خیلی احساس بدی داشتم که آن ها را به یک بنگاه رهنی می بردم و بعد پول را به Giulia فرستادم
[ترجمه گوگل]من احساس خجالت می کردم که آنها را به یک بازپرداخت قرعه کشی تبدیل کنم و سپس پول را به جولیا فرستادم
8. There were 000 pawnbrokers in Greater London in the 1960S, but in ten years the number dropped to 150.
[ترجمه ترگمان]There در دهه ۱۹۶۰ در لندن بزرگ یافت شد اما در عرض ده سال تعداد آن ها به ۱۵۰ نفر کاهش یافت
[ترجمه گوگل]000 لانگبروکر در لندن بزرگ در دهه 1960 وجود داشت، اما در ده سال تعداد به 150 نفر کاهش یافت
9. Money borrowed from a pawnbroker did not have to be repaid for fifteen months.
[ترجمه ترگمان]پولی که از یک بنگاه رهنی قرض گرفته بود نباید به پانزده ماه پرداخت می شد
[ترجمه گوگل]پول از یک بازپرداخت قرض گرفته شده نباید برای پانزده ماه بازپرداخت شود
10. A pawnbroker is a person who carries on the business of accepting goods by way of security for a loan.
[ترجمه ترگمان]کارمند بنگاه رهنی شخصی است که تجارت کالا را به وسیله وثیقه برای یک وام حمل می کند
[ترجمه گوگل]یک بازپرداخت مالی شخصی است که در انجام وظیفه پذیرش کالاها به وسیله امنیت وام عمل می کند
11. He redeemed his ring from the pawnbroker.
[ترجمه ترگمان]حلقه را از گرو گرو درآورد
[ترجمه گوگل]او حلقه خود را از بازپرداخت مالی استفاده کرد
12. A pawnbroker is a on the business of accepting goods by way security for a loan.
[ترجمه ترگمان]یک بنگاه رهنی برای پذیرش کالا از طریق تامین امنیت برای یک وام است
[ترجمه گوگل]یک بازرگان بانکی در زمینه پذیرش کالاهای امنیتی از طریق وام است
13. Pawnbroker: I am not here to tell you the time.
[ترجمه ترگمان] من اینجا نیستم که بهت زمان رو بگم
[ترجمه گوگل]Pawnbroker من اینجا نیستم که زمان را بگویم
14. Having paid off the pawnbroker, I now had my watch out of hock.
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه پول بنگاه رهنی را پرداخت کردم ساعت خود را از گرو در بیرون آوردم
[ترجمه گوگل]پس از جریمه نقدی پرداخت می شد، حالا ساعت ها ماندم
15. A pawnbroker will still be a pawnbroker.
[ترجمه ترگمان]یک بنگاه رهنی هنوز هم بنگاه رهنی است
[ترجمه گوگل]یک pledgebroker همچنان یک pledgebroker خواهد بود