کلمه جو
صفحه اصلی

notarial


وابسته به دفتر اسناد رسمی

انگلیسی به فارسی

وابسته به دفتر اسناد رسمی


دفتر اسناد رسمی، وابسته به دفتر اسناد رسمی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: notarially (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or characteristic of a notary public.

(2) تعریف: drawn up or executed by a notary public.

• of a notary public, authorized by a notary public

دیکشنری تخصصی

[حقوق] محضری

جملات نمونه

1. If there are other mistakes in the notarial certificate, the notary organization shall rectify such mistakes.
[ترجمه ترگمان]اگر اشتباه ات دیگری در گواهی notarial وجود داشته باشد، سازمان ثبت اسناد چنین اشتباهاتی را اصلاح خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در صورتی که اشتباهات دیگر در گواهی دفتر اسناد رسمی وجود داشته باشد، دفتر اسناد رسمی این اشتباهات را اصلاح می کند

2. Article 3 A notarial office shall comply with the law and shall stick to the principle of objectiveness and impartiality when performing notarial acts.
[ترجمه ترگمان]ماده ۳ یک دفتر notarial باید با قانون مطابقت داشته باشد و در هنگام انجام اقدامات notarial به اصل of و بی طرفی پایبند باشد
[ترجمه گوگل]ماده 3 دفتر اسناد رسمی باید با قانون مطابقت داشته باشد و در هنگام اعمال اسناد رسمی با اصل عینی بودن و بی طرفی کنار بیاید

3. If there is any other mistake in the notarial certificate, the notarial office shall correct it.
[ترجمه ترگمان]اگر اشتباه دیگری در گواهی notarial وجود داشته باشد، دفتر notarial آن را اصلاح خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر هرگونه خطای دیگر در گواهی دفتر اسناد رسمی وجود داشته باشد، دفتر اسناد رسمی باید آنرا تصحیح کند

4. Which country will your notarial certificate be used in?
[ترجمه ترگمان]گواهی notarial شما در کدام کشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟
[ترجمه گوگل]کدام کشور گواهی دفتر اسناد رسمی شما را به کار خواهد گرفت؟

5. Dealing with donative when, must want to pass notarial branch notarization.
[ترجمه ترگمان]با donative سر و کار دارم، باید از شاخه notarial بگذرم
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل به انجام امور مالیاتی، می بایست گذرنامه اسناد رسمی را تأیید کنید

6. A notarial certificate shall be made in the written language commonly used nationwide.
[ترجمه ترگمان]یک گواهی نامه notarial باید در زبان نوشتاری که معمولا در سراسر کشور استفاده می شود، ساخته شود
[ترجمه گوگل]گواهی دفتر اسناد رسمی باید در زبان نوشته شده به طور معمول در سراسر کشور استفاده شود

7. The notarial certificate comes into effect as of the date of issuance.
[ترجمه ترگمان]گواهی نامه notarial از تاریخ صدور به اجرا در می آید
[ترجمه گوگل]گواهی دفتر اسناد رسمی از تاریخ صدور اثر می گیرد

8. Article 17 A notarial will is one made by a testator through a notary agency.
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۷ یک notarial از طریق a از طریق یک سازمان ثبت اسناد تشکیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]ماده 17 یک اظهارات ولیعصر توسط یک متهمان از طریق یک دفتر اسناد رسمی ساخته شده است

9. A notarial will is one made by a testator through a notary agency.
[ترجمه ترگمان]شخصی بنام testator از طریق یک بنگاه اسناد رسمی به ارث برده می شود
[ترجمه گوگل]یک دفتر اسناد رسمی توسط یک متقاضی توسط یک دفتر اسناد رسمی ساخته شده است

10. The very large proportion that notarial cost and retaining fee held our dimension authority to throw.
[ترجمه ترگمان]بخش بسیار بسیار زیادی که هزینه نگهداری و حفظ هزینه قدرت بعدی ما را به سوی پرتاب نگه می داشت
[ترجمه گوگل]میزان بسیار زیادی که هزینه و هزینه نگهداری دفتر اسناد رسمی برگزار شد، قدرت بعدی ما را برای پرتاب گذاشت

11. Do I need to submit another corrected Notarial Certificate of Academic Record?Or I simply send DIMIA an email to explain this mistake?
[ترجمه ترگمان]آیا لازم است مدرک تصحیح شده دیگری از بایگانی آکادمیک را ارائه کنم؟ یا من به سادگی یک ایمیل برای توضیح این اشتباه بفرستم؟
[ترجمه گوگل]آیا باید یک گواهینامه قانونی دیگر برای اصلاح اسناد رسمی ارائه دهم؟ یا من به سادگی به ایمیل DIMIA برای توضیح این اشتباه ارسال کنم؟

12. Referred notarial deed to serve as evidence namely, on the court, the accused also just can is opposite notarial deed is captious, have a bit omit advocate notarial deed is invalid at every turn.
[ترجمه ترگمان]اقدام به عمل کردن به عنوان مدرک در دادگاه، متهم نیز تنها می تواند مخالف عمل notarial باشد، با این حال، حذف یک بیت از عمل notarial در هر چرخش، کمی حذف شده است
[ترجمه گوگل]اشاره به عمل اسناد رسمی به عنوان شواهد به عنوان مثال، در دادگاه، متهم نیز فقط می تواند مخالف است که اسناد رسمی اسیر است، کمی نادیده گرفته است طرفدار عمل اسقفی در هر نوبت نامعتبر است

13. If there is any other error in the notarial certificate, the notarial institution shall correct it.
[ترجمه ترگمان]اگر خطای دیگری در گواهی notarial وجود داشته باشد، موسسه notarial آن را اصلاح خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اگر خطای دیگری در گواهی دفتر اسناد رسمی وجود داشته باشد، موسسه اسناد رسمی باید آنرا تصحیح کند

14. If the party concerned satisfies the conditions for obtaining a legal aid, the notarial office shall decrease or remit the notarial fees.
[ترجمه ترگمان]اگر حزب نگران شرایط دستیابی به یک کمک قانونی باشد، دفتر notarial هزینه های notarial را کاهش یا پرداخت می کند
[ترجمه گوگل]اگر طرف مذکور شرایط دریافت کمک قانونی را رعایت کند، دفتر اسناد رسمی هزینه های دفتر اسناد رسمی را کاهش داده یا مجددا تحویل می دهد

15. Written translation: construction project, Technical manual, economy and trade, laws and regulations, notarial information, dub document, publish and localization service.
[ترجمه ترگمان]ترجمه کتبی: پروژه ساخت وساز، کتابچه راهنمای فنی، اقتصاد و تجارت، قوانین و مقررات، notarial اطلاعات، سند داب، انتشار و خدمات مکان یابی
[ترجمه گوگل]ترجمه نوشته شده: پروژه ساخت و ساز، کتابچه راهنمای فنی، اقتصاد و تجارت، قوانین و مقررات، اطلاعات دفتر اسناد رسمی، مستندسازی، انتشار و خدمات محلی سازی


کلمات دیگر: