1. what forfeit (is) worse than the loss of honor?
چه تاوانی بدتر از ازدست دادن شرف (است)؟
2. signing this paper will forfeit your rights to the property
امضای این ورقه حقوق شما را نسبت به این ملک سلب خواهد کرد.
3. If you cancel now I'm afraid you forfeit your deposit.
[ترجمه ایلیا] اگر الان کنسل کنی متاسفانه ودیعه ات رو از دست میدی.
[ترجمه ترگمان]اگه الان کنسل کنی می ترسم که deposit رو از دست بدی
[ترجمه گوگل]اگر اکنون من را لغو میکنم، میترسم سپرده خود را از دست بدهم
4. If you always tease others like that, you'll forfeit the good opinion of your friends.
[ترجمه ترگمان]اگر تو همیشه دیگران را اذیت کنی، نظرت را درباره دوستانت از دست خواهی داد
[ترجمه گوگل]اگر شما همیشه مثل دیگران کسی را دوست دارید، از نظرات خوب دوستانتان محروم خواهید شد
5. Passengers who cancel their reservations will forfeit their deposit.
[ترجمه ترگمان]مسافرانی که رزرو خود را لغو می کنند، سپرده آن ها را از بین خواهند برد
[ترجمه گوگل]مسافران که رزرو خود را لغو می کنند، سپرده خود را از دست خواهند داد
6. He was ordered to forfeit more than £ 5m in profits.
[ترجمه ترگمان]به او دستور داده شد که بیش از ۵ میلیون پوند سود از دست بدهد
[ترجمه گوگل]او دستور داد که بیش از 5 میلیون پوند سود را جبران کند
7. Give me your watch as a forfeit.
[ترجمه ترگمان] ساعتت رو به عنوان جریمه بده
[ترجمه گوگل]تماشای خود را به عنوان ضمانت به من بدهید
8. That is the forfeit he must pay.
[ترجمه ترگمان]این جریمه نقدی است که باید بپردازد
[ترجمه گوگل]این مبلغی است که باید پرداخت کند
9. He argues that murderers forfeit their own right to life.
[ترجمه ترگمان]او استدلال می کند که قاتلان حق خود را برای زندگی از دست خواهند داد
[ترجمه گوگل]او استدلال می کند که قاتلان حق خود را به زندگی محروم می کنند
10. If furniture is damaged, you will forfeit your deposit.
[ترجمه ترگمان]اگه اسباب و اثاثیه خراب بشه deposit رو از دست میدی
[ترجمه گوگل]اگر مبلمان آسیب دیده باشد، سپرده خود را از دست می دهید
11. His lands were forfeit.
[ترجمه ترگمان]His از دست رفت
[ترجمه گوگل]سرزمین های او جریمه شد
12. They won the game by forfeit.
[ترجمه ترگمان] اونا بازی رو برنده شدن
[ترجمه گوگل]آنها بازی را از دست دادند
13. She was fined £000 and ordered to forfeit her car.
[ترجمه ترگمان]۰۰۰ پوند جریمه شد و دستور داد تا ماشینش را جریمه کند
[ترجمه گوگل]او به مبلغ 000 پوند جریمه شد و دستور داد که اتومبیلش را از دست بدهد
14. All goods may be forfeit to the State in time of war.
[ترجمه ترگمان]تمام کالاها ممکن است در زمان جنگ در اختیار دولت قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در زمان جنگ تمام کالاها ممکن است به کشور منتفی شوند
15. For him to forfeit his favourite hobby would be impossible.
[ترجمه ترگمان]برای این که سرگرمی مورد علاقه اش را از دست بدهد، این سرگرمی غیر ممکن بود
[ترجمه گوگل]برای او برای از دست دادن سرگرمی مورد علاقه خود را غیر ممکن است