کلمه جو
صفحه اصلی

winnable


شایسته پیروزی، قابل فتح

انگلیسی به فارسی

شایسته پیروزی، قابل فتح


winnable، شایسته پیروزی، قابل فتح


انگلیسی به انگلیسی

• can be won, possible to win

جملات نمونه

1. "I don't know if it's winnable or unwinable," Gutman said.
[ترجمه ترگمان]gutman گفت: \" نمی دانم it یا unwinable است یا نه \"
[ترجمه گوگل]گتمن گفت: 'من نمی دانم که آیا آن قابل برنده یا غیرقابل پیش بینی است '

2. There are unlosable cases, winnable cases, arguable cases and hopeless cases.
[ترجمه ترگمان]پرونده های unlosable، پرونده های winnable، موارد قابل بحث و موارد نا امید وجود دارد
[ترجمه گوگل]موارد غیر قابل تعویض، موارد قابل جبران، پرونده های قابل بحث و موارد ناامید وجود دارد

3. Both games are winnable fixtures, according to Carew, who claims the Villa camp are not shy on confidence.
[ترجمه ترگمان]به گفته Carew، هر دو این بازی ها وسایل winnable هستند که ادعا می کنند که این ویلا از اعتماد بنفس کمتری برخوردار نیست
[ترجمه گوگل]طبق گفته Carew، هر دو بازی ها می توانند تجهیزات قابل قبولی باشند، که ادعا می کند که اردوگاه ویلا از اعتماد به نفس خجالت نمی کشد

4. They're wondering why we're not putting resources in winnable states.
[ترجمه ترگمان]آن ها متعجب هستند که چرا ما منابع را در کشورهای winnable قرار نمی دهیم
[ترجمه گوگل]آنها تعجب می کنند چرا ما منابع را در حالت های برنده ای قرار نمی دهیم

5. Only the Tories increased the number of their ethnic minority candidates, selecting two, moreover, for winnable seats.
[ترجمه ترگمان]تنها حزب محافظه کار، تعداد نامزدهای اقلیت قومی خود را افزایش داد و دو تن از آن ها را برای کرسی های winnable انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]فقط توری ها شمار نامزدهای اقلیت قومی خود را افزایش دادند، انتخاب دو صندلی برای صندلی های قابل قبول

6. Villa have found their best form of the season at just the right time and have two eminently winnable home games next up.
[ترجمه ترگمان]ویلا در زمان مناسب بهترین فرم خود را در این فصل پیدا کرده و دارای دو بازی خانگی برجسته ای است که در کنار آن ها برگزار می شود
[ترجمه گوگل]ویلا بهترین زمان خود را در زمان مناسب به دست آورده اند و دو بازی عالی برای بازی های خانگی دارند

7. We have a good chance to stay in the Premier League as we have winnable games left.
[ترجمه ترگمان]ما شانس خوبی برای ماندن در لیگ برتر داریم چون بازی های winnable باقی مانده است
[ترجمه گوگل]ما فرصت خوبی برای حضور در لیگ برتر داریم، چون ما بازی های باقیمانده را ترک کرده ایم

8. Now, he'll go down in history as the guy who lost two entirely winnable Senate races in Virginia.
[ترجمه ترگمان]او در تاریخ به عنوان کسی که دو مسابقه کامل سنا را در ویرجینیا از دست داده بود سقوط خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، او در تاریخ به عنوان مردی که دو نژاد سنا را در ویرجینیا به طور کامل برنده شده است، به پایین خواهد رفت

9. But Mr. Ritter had been raising money at a steady clip and insisted Wednesday that the November election was absolutely winnable.
[ترجمه ترگمان]اما آقای ریتر در یک گیره ثابت پول برداشت و روز چهارشنبه اصرار داشت که انتخابات نوامبر کاملا winnable است
[ترجمه گوگل]اما آقای ریتر پولی را در یک کلیپ پایدار به دست آورده بود و روز چهارشنبه اعلام کرد انتخابات ماه نوامبر کاملا برنده بود

10. One win, one draw and a loss wasn't good enough and I'm disappointed as they were three winnable games.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها برنده می شود، یک نقاشی و یک ضرر کافی نبود و من از سه بازی winnable ناامید شدم
[ترجمه گوگل]یک پیروزی، یک قرعه کشی و از دست دادن به اندازه کافی خوب نبود و ناامید شدم چون سه بازی باقیمانده بود

11. The first is that nuclear war is possible; the second is that it is winnable.
[ترجمه ترگمان]اولی این است که جنگ هسته ای امکان پذیر است؛ دوم اینکه it است
[ترجمه گوگل]اول اینکه جنگ هسته ای امکان پذیر است؛ دوم این است که آن برنده است

پیشنهاد کاربران

فاتح


کلمات دیگر: