1. to lead to the altar
(به زنی یا شوهری) گرفتن
2. People were genuflecting in front of the altar.
[ترجمه ترگمان]مردم در مقابل محراب genuflecting می کردند
[ترجمه گوگل]مردم در نزدیکی محراب جنبش می کردند
3. The people offered a lamb on the altar as a sacrifice for their sins.
[ترجمه ترگمان]مردم یک بره را به عنوان قربانی کردن گناه خود به محراب پیشنهاد کردند
[ترجمه گوگل]مردم بره بر روی محراب به عنوان قربانی گناهان خود را ارائه کردند
4. He genuflected in front of the altar.
[ترجمه ترگمان]جلوی محراب زانو زد
[ترجمه گوگل]او در مقابل محراب جنبش را انتخاب کرد
5. He may not worship at the altar of government intervention in business, but he is in favour of limited support for industry.
[ترجمه ترگمان]او ممکن است در محراب دخالت دولت در تجارت عبادت نکند، اما او طرفدار حمایت محدودی از صنعت است
[ترجمه گوگل]او ممکن است به محراب مداخله دولت در کسب و کار عبادت نداشته باشد، اما او به نفع حمایت محدود از صنعت است
6. The priest bowed down before the altar.
[ترجمه ترگمان]کشیش در مقابل محراب تعظیم کرد
[ترجمه گوگل]کشیش قبل از محراب کشیده شد
7. Service and quality have been sacrificed on the altar of profit.
[ترجمه ترگمان]خدمات و کیفیت در محراب سود قربانی شده اند
[ترجمه گوگل]خدمات و کیفیت بر روی محراب سود آورده شده است
8. The bride approached the altar.
[ترجمه ترگمان]عروس به محراب نزدیک شد
[ترجمه گوگل]عروس به محراب نزدیک شده است
9. Note the fine early Baroque altar inside the chapel.
[ترجمه ترگمان]به محراب زیبای باروک در داخل کلیسا توجه کنید
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که قربانی خوبی در اوایل باروک در داخل کلیسا وجود دارد
10. They prostrated themselves before the altar.
[ترجمه ترگمان]در مقابل محراب به هم تعظیم کردند
[ترجمه گوگل]آنها قبل از محراب سجده کردند
11. The pilgrims prostrated themselves before the altar.
[ترجمه ترگمان]The در مقابل محراب از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]زائران پیش از محراب خود سجده کردند
12. He lay prostrate before the high altar.
[ترجمه ترگمان]در برابر محراب به خاک افتاده بود
[ترجمه گوگل]او قبل از محراب بالا سقوط کرد
13. The vicar took a candlestick from the altar.
[ترجمه ترگمان]کشیش شمع را از محراب برداشت
[ترجمه گوگل]جانباز شمشیر را از محراب گرفت
14. The couple exchanged vows at the altar.
[ترجمه ترگمان]دو پیمان با هم مبادله کردند
[ترجمه گوگل]زن و شوهر مبادرت می ورزند و به محراب می پیوندند
15. The coffin lying before the altar was bare, except for a single wreath of white roses.
[ترجمه ترگمان]تابوت در مقابل محراب خالی بود، به جز یک تاج گل رز سفید
[ترجمه گوگل]تابوت دروغگو قبل از محراب لخت بود، به جز یک تاج گل رز گل رز سفید