کلمه جو
صفحه اصلی

ponytail


معنی : موی دم اسبی، ارایش دم اسبی گیسو
معانی دیگر : (آرایش گیسو) موی دم اسبی

انگلیسی به فارسی

آرایش دم اسبی گیسو


انگلیسی به انگلیسی

• hairstyle in which the hair is pulled into one tuft resembling a horse's tail
if someone has their hair in a ponytail, it is tied up at the back of their head so that it hangs down like a tail.

اسم ( noun )
• : تعریف: a hair style in which all the hair is drawn up and tied at the back so that the ends hang free.

مترادف و متضاد

موی دم اسبی (اسم)
ponytail

ارایش دم اسبی گیسو (اسم)
ponytail

جملات نمونه

1. Grabbing his ponytail, Shirley gave it a yank.
[ترجمه ترگمان]شرلی موی دم اسبی او را گرفت و تکان داد
[ترجمه گوگل]شیرلی به او زنگ زدن دست کشید

2. She wears her hair in a ponytail.
[ترجمه ترگمان]موهایش را دم اسبی کرده است
[ترجمه گوگل]او موی خود را در یک دندان تسبیح می پوشد

3. Kerry swept her hair back into a ponytail.
[ترجمه ترگمان]کری موهایش را دم اسبی کرد و موهایش را دم اسبی کرد
[ترجمه گوگل]کری دوباره موهایش را به زینتی کشید

4. His ponytail had been lopped off.
[ترجمه ترگمان]دم ponytail را قطع کرده بودند
[ترجمه گوگل]شلوار جین او را خالی کرده بود

5. Her blonde hair was scraped back into a ponytail.
[ترجمه ترگمان]موهای بورش را دم اسبی کرده بود
[ترجمه گوگل]موهای بلوند او به عقب رانده شد

6. It's also intriguing that with her new ponytail Kylie looks more like Neighbours' Charlene than at any time since 198
[ترجمه ترگمان]همچنین فریبنده است که با دم اسبی جدید او، کایلی بیشتر از هر زمانی از ۱۹۸ به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]همچنین جذاب است که با کت و شلوار جدید خود را Kylie به نظر می رسد شبیه همسایگان شارلین نسبت به هر زمان از 198 سال

7. Her hair, hastily tumbled in a top-of-the-head ponytail, was growing out from highlights.
[ترجمه ترگمان]موهایش که به سرعت بالا امده بود، با موهای دم اسبی بلندی که از مد افتاده بود بیرون آمد
[ترجمه گوگل]موهای او، به طرز شگفت انگیزی در یک تکه تکه تکه تکه شد، از برجسته شدن رشد کرد

8. Tonya is pulling her hair back into a ponytail.
[ترجمه ترگمان]تونیا \"داره موهاش رو دم اسبی میکنه\"
[ترجمه گوگل]تونیا موی خود را به عقابی پرت می کند

9. The wig is tied in a ponytail in the back.
[ترجمه ترگمان]در پشت سرش کلاه گیس به صورت دم اسبی بسته شده بود
[ترجمه گوگل]کلاه گیس در یک عقاب اسب در عقب گره خورده است

10. With the ponytail and nose ring?
[ترجمه ترگمان]با حلقه موی دم اسبی و حلقه بینی؟
[ترجمه گوگل]با حلقه اسب و بینی؟

11. Her hair was scraped back from her face in a ponytail.
[ترجمه ترگمان]موهایش را دم اسبی کرده بود
[ترجمه گوگل]موهایش از چهره او در یک تکه تکه تکه شده بود

12. Her long, fine hair was swept back in a ponytail.
[ترجمه ترگمان]موهای بلند و زیبایش را دم اسبی کرده بود
[ترجمه گوگل]موی بلند و موی خود را در یک جوراب شلواری قرار داد

13. When she's working she wears her hair in a ponytail.
[ترجمه ترگمان]وقتی مشغول کار است موهایش را دم اسبی کرده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در حال کار است او موهای خود را در یک تسمه زینتی می پوشد

14. She wore a wasp-waisted print jumper, black long-sleeve knit shirt and ponytail for the opening scenes.
[ترجمه ترگمان]او یک بلوز چاپ wasp به تن داشت، پیراهنی با آستین بلند مشکی و دم اسبی برای صحنه های باز
[ترجمه گوگل]او برروی یک جواهر چاپی مشکی، تی شرت آستین بلند و آستین بلند سیاه و سفید، برای صحنه های باز است

پیشنهاد کاربران

موی دنب اسبی

( Noun ) آرایش دم اسبی گیسو

موی دم اسبی

بستن مو بصورت دم اسبی


کلمات دیگر: