کلمه جو
صفحه اصلی

sugarcane


معنی : نیشکر
معانی دیگر : نیشکر، (گیاه شناسی) نیشکر (saccharum officinarum)، تباشیر، کاش، نیشکر

انگلیسی به فارسی

نیشکر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a tall perennial grass of tropical and subtropical regions that has a stout, jointed stalk and is the principal source of sugar.
مشابه: cane

• tall tropical grass with a stiff jointed stalk from which sugar is extracted
sub-tropical plant used to produce sugar
sugar cane is a tall tropical plant with thick stems from which sugar is obtained.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] نیشکر

مترادف و متضاد

نیشکر (اسم)
cane, sugarcane, cane sugar, sucrose

جملات نمونه

1. The sugar-cane is taken to the factory where the juice is crushed out.
[ترجمه ترگمان]نیشکر به کارخانه ای برده می شود که آب در آن خرد می شود
[ترجمه گوگل]نیشکر به کارخانه منتقل می شود که آب آن خرد شده است

2. Sugar-cane leftovers in fields, and by-products and effluent of the sugar-cane industry contain nutrients, essential aminoacids, and salts.
[ترجمه ترگمان]باقی مانده های نیشکر در مزارع و محصولات جانبی و پساب صنعت نیشکر حاوی مواد مغذی، مواد مغذی ضروری و نمک ها است
[ترجمه گوگل]باقی مانده های نیشکر در زمینه ها و محصولات جانبی و پساب صنعت قند نان حاوی مواد مغذی، اسید آمینه ضروری و نمک است

3. In mid-1991 labour relations deteriorated sharply with the sugarcane harvest once again delayed because of disputes over payments for the previous year's crop.
[ترجمه ترگمان]در اواسط سال ۱۹۹۱، رابطه کاری با محصول نیشکر به شدت کاهش یافته و به دلیل اختلافات بر سر پرداخت ها برای محصول سال گذشته، بار دیگر به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]در اواسط سال 1991، روابط کاری شدید به شدت با افزایش خرس قارچ بار دیگر به دلیل اختلافات در مورد پرداخت های مربوط به محصول سال گذشته به تعویق افتاد

4. His suit, still pending, elicited howls from farmers and sugar-cane growers.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوارش هنوز منتظر است و از کشاورزان و پرورش دهندگان پنبه زوزه ای می کشد
[ترجمه گوگل]کت و شلوار او، هنوز هم در انتظار، از کشاورزان و تولید کنندگان قند نیشکر ناشی می شود

5. Much of this development has involved sugar-cane cultivation on sloping terrain in contrast to its confinement to flat alluvial areas prior to 1960.
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از این توسعه، کشت نیشکر در زمین های شیب دار را در مقایسه با محدود بودن آن به مناطق رسوبی هموار قبل از سال ۱۹۶۰، درگیر کرده است
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از این توسعه، تولید کشت قارچ را بر روی سطح شیب دار در مقایسه با محصور شدن آن به مناطق مسطح آبی قبل از سال 1960، درگیر کرده است

6. Former one-store towns now run into one another, linked by new buildings and storefronts that cut a swath across sugar-cane fields.
[ترجمه ترگمان]شهره ای اصلی یک فروشگاه در حال حاضر به یکدیگر متصل می شوند که با ساختمان های جدید و storefronts که نواری در میان مزارع نیشکر ایجاد می کنند، متصل شده اند
[ترجمه گوگل]شهرهای قدیمی سابق در حال حاضر به یکدیگر متصل شده، با ساختمان های جدید و فروشگاه های بزرگ که در سراسر زمینه های قنادی می شکند

7. The danger comes mostly from the sugar-cane plantations that sit on the Everglades' northern edges.
[ترجمه ترگمان]خطر بیشتر از مزارع نیشکر است که در کناره شمالی Everglades قرار دارند
[ترجمه گوگل]این خطر عمدتا ناشی از کاشت های قارچ است که در لبه های شمالی اورگلدز قرار دارند

8. On return voyages, he could transport rum and sugarcane.
[ترجمه ترگمان]در بازگشت به سفره ای دریایی او می توانست نیشکر و نیشکر را همراه ببرد
[ترجمه گوگل]در سفرهای بازگشت، او می تواند رم و نیشکر را حمل کند

9. There are vast fields of sugarcane in Queensland, Australia.
[ترجمه ترگمان]مزارع وسیعی از نیشکر در کویینزلند استرالیا وجود دارد
[ترجمه گوگل]در منطقه کوئینزلند، استرالیا، مناطق گسترده ای از نیشکر وجود دارد

10. The suitable planting sugarcane area is vast in China.
[ترجمه ترگمان]کاشت مناسب نیشکر در چین بسیار گسترده است
[ترجمه گوگل]منطقه مناسب نیشکر کاشت در چین گسترده است

11. Processing of sugarcane into raw sugar is one of Australia's largest and most important rural industries.
[ترجمه ترگمان]فرآوری نیشکر به شکر خام یکی از بزرگ ترین و مهم ترین صنایع روستایی استرالیا می باشد
[ترجمه گوگل]پردازش نیشکر به شکر خام یکی از بزرگترین و مهمترین صنایع روستایی استرالیا است

12. Agriculture: bananas, sugarcane, coffee, sisal; livestock; forest products; fish.
[ترجمه ترگمان]کشاورزی: موز، نیشکر، قهوه، sisal؛ دام؛ محصولات جنگلی، ماهی
[ترجمه گوگل]موز کشاورزی، نیشکر، قهوه، سیزال؛ دام محصولات جنگلی؛ ماهی

13. Sugarcane still grows here — and pecan trees, the grafting pioneered by a slave gardener.
[ترجمه ترگمان]sugarcane هنوز در اینجا رشد می کند - و درختان گردویی
[ترجمه گوگل]شکر قارچ هنوز هم در اینجا رشد می کند - و درختان پشته، پیوند پیشخدمت باغبان برده است

14. The sugared vinegar is refined from the sugarcane addp and pine.
[ترجمه ترگمان]سرکه sugared از نیشکر و چوب کاج پاک شده است
[ترجمه گوگل]سرکه قند از پودر نیشکر و کاج تصفیه شده است

15. Agriculture: sugarcane, coffee, cotton, cacao; cattle.
[ترجمه ترگمان]کشاورزی: نیشکر، قهوه، پنبه، کاکایو
[ترجمه گوگل]نیشکر، قهوه، پنبه، کاکائو؛ گاو

16. This sugar cane is quite a sweet and juicy.
[ترجمه ترگمان]این نیشکر قند خیلی شیرین و آبدار است
[ترجمه گوگل]این قند نوشابه کاملا شیرین و آبدار است

17. Sugar is obtained by crushing and processing sugar cane.
[ترجمه ترگمان]شکر با خرد کردن و فرآوری نیشکر به دست می آید
[ترجمه گوگل]شکر با خرد کردن و پردازش قند نان به دست می آید

18. Sugar cane is refined into sugar.
[ترجمه ترگمان]نیشکر قند در sugar است
[ترجمه گوگل]قند نوشابه به شکر تصفیه شده است

19. Some wrapping papers are made from water hyacinths, sugar cane waste or jute waste.
[ترجمه ترگمان]Some wrapping از آب، hyacinths، ضایعات نیشکر و یا ضایعات jute ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]برخی از مقالات بسته بندی شده از سنبلچه های آب، زباله های قارچ خوراکی یا زیتون ساخته شده اند

20. The main cash crops were coffee, sugar cane and cotton, with cassava the domestic staple.
[ترجمه ترگمان]عمده محصولات نقدی، قهوه، نیشکر و پنبه، با نشاسته کازاوا بودند
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی کاشت، قهوه، نیشکر و پنبه بود، و منسوجات اصلی اصلی است

21. They make that from sugar cane, which often grows wild here.
[ترجمه ترگمان]آن ها این را از ترکه قند می سازند که اغلب در اینجا رشد می کند
[ترجمه گوگل]آنها آن را از نیشکر نان می کنند که اغلب در اینجا وحشی می شوند

22. And growers just want water for their sugar cane fields.
[ترجمه ترگمان]و پرورش دهندگان باید آب مزارع نیشکر خود را تامین کنند
[ترجمه گوگل]و تولید کنندگان فقط می خواهند آب برای زمینه های چغندر قند خود را

23. Alcohol can be produced from plants such as sugar cane and cassava by fermentation and distillation.
[ترجمه ترگمان]الکل را می توان از گیاهان نظیر نیشکر و cassava با تخمیر و تقطیر تولید کرد
[ترجمه گوگل]الکل می تواند از گیاهان مانند نیشکر و کاساوا بوسیله تخمیر و تقطیر تولید شود

24. The farmland crops regard paddy rice, corn, sugar cane, potato as main.
[ترجمه ترگمان]محصولات کشاورزی به برنج، ذرت، نیشکر و سیب زمینی در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]محصولات کشاورزی عبارتند از برنج برنج، ذرت، نیشکر، سیب زمینی به عنوان اصلی

25. This lush estate, in verdant sugar cane country and near a gorgeous beach, was the home of actor Raymond Burr, best known for his roles as "Perry Mason" and "Ironside. "
[ترجمه ترگمان]این ملک وسیع، در کشور نیشکر سبز و در نزدیکی ساحل زیبایی، خانه بازیگری با نام ریموند Burr بود که به خاطر نقش خود به عنوان \"پری میسون\" و \"Ironside\" معروف بود
[ترجمه گوگل]این اموال شاداب، در کشور شش قهوه ای و در نزدیکی ساحل زرق و برق دار، خانه بازیگر ریموند برور بود، که بیشترین نقش را به عنوان 'پری ماسون' و 'ایرنساید' شناخته شده بود '

26. It became a trading place for sugar cane, tobacco and coffee.
[ترجمه ترگمان]جای تجارت برای نیشکر و قهوه و قهوه بود
[ترجمه گوگل]این یک محل تجاری برای نیشکر، توتون و قهوه بود

27. The main sugar-containing feedstocks include sugar cane, sweet beet, sugar grass stalks and Jerusalem artichoke.
[ترجمه ترگمان]مواد خام اصلی شامل نیشکر، چغندر شیرین، ساقه علف شکر و کنگر فرنگی است
[ترجمه گوگل]مواد اولیه حاوی قند عبارتند از نیشکر، چغندر شیرین، ساقه چمن شکر و اریشاک اورشلیم

28. Sugarcane and there were black sugar cane, Qingpi two varieties of sugarcane.
[ترجمه ترگمان]sugarcane و نیشکر سیاه و دو گونه نیشکر بود
[ترجمه گوگل]شیرینی زنجفیلی و مشروب سیاه و سفید وجود دارد، Qingpi دو نوع نیشکر

29. A wide variety of products, rice, peanuts, sugar cane, jute is a traditional staple products.
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از محصولات، برنج، بادام زمینی، نیشکر، jute یک نوع محصولات اصلی سنتی است
[ترجمه گوگل]طیف گسترده ای از محصولات، برنج، بادام زمینی، نیشکر، جوت، محصولات اصلی سنتی است


کلمات دیگر: