کلمه جو
صفحه اصلی

foliate


معنی : برگ مانند، برگ دار، ورقه شده، ورقه ورقه شدن، برگ برگ شدن، برگ دادن
معانی دیگر : با تزیینات برگ مانند آراستن، گل و بته دار کردن، برگ سان، متورق، لایه لایه، لایه دار، به لایه های نازک تقسیم کردن یا شدن، متورق کردن یا شدن، برگ برگ کردن یا شدن، تبدیل به ورقه ی نازک کردن، (صفحات کتاب و غیره) نمره گذاری کردن، برگ شماری کردن، برگ درآوردن، برگچه دار، برگ پوش، پربرگ

انگلیسی به فارسی

برگدار، برگ مانند، ورقه شده، ورقه ورقه شدن، برگ برگ شدن، برگ دادن


گشاد، ورقه ورقه شدن، برگ برگ شدن، برگ دادن، برگ مانند، ورقه شده، برگ دار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having or covered with leaves; leafy.

(2) تعریف: leaflike in shape.

(3) تعریف: decorated with or composed of foils, as certain windows, or decorated with carved or molded foliage, as the head of a column; foliated.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: foliates, foliating, foliated
(1) تعریف: to produce leaves.
مشابه: leaf

(2) تعریف: to split into thin layers, as laminated rock.
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: to hammer or cut into thin sheets; make foil of (metal).

(2) تعریف: to cover, coat, or decorate with foil.

(3) تعریف: to shape into or decorate with foliage.

(4) تعریف: to number the leaves of (a book).

• produce leaves; separate into thin layers; decorate with leaves; number pages
having leaves; covered in leaves; leaflike; decorated with leaflike shapes

مترادف و متضاد

برگ مانند (صفت)
foliaceous, foliate, foliar

برگ دار (صفت)
foliaceous, foliate, leafy, foliated, leaved

ورقه شده (صفت)
foliate, foliated

ورقه ورقه شدن (فعل)
delaminate, laminate, exfoliate, foliate

برگ برگ شدن (فعل)
foliate

برگ دادن (فعل)
leave, leaf, foliate

جملات نمونه

1. columns with foliate capitals
ستون هایی که سرستون آنها برگ سان است.

2. Normally the crowns of redwoods are so densely foliated that you are not able to see the sky.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول the of چنان متراکم است که قادر به دیدن آسمان نیستید
[ترجمه گوگل]به طور معمول، تاج های سرخ مایل به قرمز به اندازه کافی پر از آب است که شما قادر به دیدن آسمان نیستید

3. The shape of spleen was irregular and foliate in 60-90 days, and the density of spleen became uniform.
[ترجمه ترگمان]شکل طحال در ۶۰ - ۹۰ روز نامنظم و نامنظم بود و چگالی of یکنواخت شد
[ترجمه گوگل]شکل طحال در طول 60-90 روز نامنظم و ضخیم بود و تراکم طحال یکنواخت شد

4. A complex, ornate design of intertwined floral, foliate, and geometric figures.
[ترجمه ترگمان]یک طراحی پیچیده و پر زرق و برق با گل های درهم تنیده، foliate و شکل های هندسی
[ترجمه گوگل]طراحی پیچیده و باریک از گل های زرد، گلچین و شخصیت های هندسی

5. Good amount of fiber, full of calcium, contains foliate, potassium, and is the highest volume of natural plant fiber product.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی فیبر، سرشار از کلسیم، حاوی foliate، پتاسیم است و بالاترین میزان تولید فیبر گیاهی طبیعی است
[ترجمه گوگل]مقدار خوبی از فیبر، پر از کلسیم، حاوی فیبر، پتاسیم است و بالاترین مقدار از محصول طبیعی فیبر گیاهی است

6. The choir arcade piers are grouped with large carved foliated capitals.
[ترجمه ترگمان]پایه های چوبی گروه همسرایان با حروف بزرگ حکاکی شده و حکاکی شده، گروه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]پایه های بازی های گروه کر با سربازانی با سنگ های قیمتی بزرگ دسته بندی می شوند

7. Inside, the tall nave is divided by piers with clustered shafts and foliated capitals.
[ترجمه ترگمان]در داخل، شبستان دراز به وسیله اسکله ها با shafts خوشه ای و پایتخت های foliated تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]در داخل، ناف بلند توسط پره ها با شفت خوشه ای و سر و صدا پایتخت

8. Over the crossing is a lantern, supported on lofty grouped piers with small, foliated capitals.
[ترجمه ترگمان]بر روی پل چراغ فانوسی است که روی grouped بزرگ با حروف کوچک و با حروف کوچک و foliated نصب شده است
[ترجمه گوگل]بیش از عبور یک فانوس است، پشتیبانی شده در پائین گروه های بلند با پایتخت های کوچک و سربسته

9. It is supported on octagonal ribbed piers with tiny foliated capitals.
[ترجمه ترگمان]آن بر روی پایه های شیاردار هشت ضلعی با پایتخت های کوچک foliated پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]این است که بر پایه هشت ضلعی رشته با پایتخت های کوچک قلاب پشتیبانی می شود

10. The chair stands on flute legs, and its top carved with elegant foliate motif .
[ترجمه ترگمان]صندلی روی پای فلوت می ایستد و قسمت بالای آن با نقش و نگار foliate آراسته شده است
[ترجمه گوگل]صندلی روی پاهای فلوت ایستاده و بالای آن حکاکی شده با انگشت نازکی ظریف است

11. Each side with a bold inlaid hexagonal motif centered by an inlaid foliate whorl.
[ترجمه ترگمان]هر طرف نقش یک نقش و نگار شش ضلعی bold را نشان می داد که بر روی an foliate inlaid قرار داشت
[ترجمه گوگل]هر طرف با انگشت شش ضلعی مجهز به جسورانه محصور شده توسط یک ناقص ناقص است

foliated decorations

آذین‌های برگ‌سان


Columns with foliate capitals.

ستون‌هایی که سرستون آنها برگ‌سان است.



کلمات دیگر: