کلمه جو
صفحه اصلی

forefather


معنی : جد، نیا، سلف
معانی دیگر : پدر (پدران)، اب (آبا)، جد (اجداد)، نیا (نیاکان)، اسلاف

انگلیسی به فارسی

نیا(نیاکان)، جد (اجداد)، سلف، (اسلاف)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: forefatherly (adj.)
(1) تعریف: an ancestor.
مشابه: ancestor, father, predecessor

(2) تعریف: a predecessor in a common tradition.

- Our forefathers prized liberty.
[ترجمه ترگمان] اجداد ما آزادی prized دارن
[ترجمه گوگل] پدران ما آزادی را جلب کردند

• ancestor
your forefathers are your ancestors, especially your male ancestors; a literary word.

مترادف و متضاد

جد (اسم)
ancestor, forefather, progenitor, predecessor, grandsire, forerunner, grandsir

نیا (اسم)
stock, ancestor, forefather, granddad, grandpapa, gaffer, forbear, forebear, grandfather, grandpa

سلف (اسم)
forefather, predecessor, peeling, starter

ancestor


Synonyms: antecedent, ascendant, forebearer, patriarch, precursor, predecessor, primogenitor, procreator, progenitor


جملات نمونه

1. He went to visit the graves of his forefathers.
[ترجمه ترگمان]به دیدن قبرها رفته بود
[ترجمه گوگل]او برای دیدن گورهای پدرانش رفت

2. What would our forefathers have thought?
[ترجمه ترگمان]اجداد ما چه فکری می کردند؟
[ترجمه گوگل]پدران ما چه فکر کرده اند؟

3. We should not retrace the route our forefathers had taken.
[ترجمه ترگمان]ما نباید مسیری را که اجداد ما گرفته بودند، مرور کنیم
[ترجمه گوگل]ما نباید مسیری را که پدرانمان برداشته بودند را دوباره بررسی کنیم

4. Two hundred years ago our forefathers established this nation.
[ترجمه ترگمان]دویست سال پیش اجداد ما این ملت را تاسیس کردند
[ترجمه گوگل]دوسال پیش پدران ما این کشور را تاسیس کردند

5. They are the most precious cultural legacy our forefathers left.
[ترجمه ترگمان]آن ها ارزشمندترین میراث فرهنگی نیاکان ما هستند
[ترجمه گوگل]آنها میراث ارزشمند فرهنگی ما هستند که پدران ما باقی مانده اند

6. Two hundred years ago our forefathers established a new nation.
[ترجمه ترگمان]دویست سال پیش forefathers یک ملت جدید تاسیس کردند
[ترجمه گوگل]دوسال پیش پدران ما یک ملت جدید را تاسیس کردند

7. None of David's forefathers died in World War I.
[ترجمه ترگمان]هیچ کدام از اجداد دیوید در جنگ جهانی اول کشته شدند
[ترجمه گوگل]هیچکدام از پدران داود در جنگ جهانی اول فوت کردند

8. Our printing forefathers were notoriously careless about their pagination.
[ترجمه ترگمان]forefathers printing در مورد pagination خیلی بی دقت بودند
[ترجمه گوگل]پدربزرگ های چاپی ما در مورد صفحه بندی هایشان غافلگیرانه بودند

9. As Mr Torode points out, our liberal forefathers insisted on the importance of testing faiths by submitting them to discussion.
[ترجمه ترگمان]همانطور که آقای Torode اشاره می کند، نیاکان لیبرال ما بر اهمیت امتحان مذاهب با ارسال آن ها به بحث پافشاری کردند
[ترجمه گوگل]همانطور که آقای توریدا اشاره می کند، پدران لیبرال ما بر اهمیت آزمایش ادیان، با ارائه آنها به بحث، اصرار داشتند

10. His forefathers had built the mills, and it hadn't been a particularly easy life.
[ترجمه ترگمان]forefathers کارگاه را ساخته بودند و زندگی چندان ساده ای نبود
[ترجمه گوگل]پدرانش میلگردها را ساختند و زندگی بسیار آسان نبود

11. In fact, the forefather of Chen rooted from Hugongman, so it was imaginable.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، forefather چن از Hugongman ریشه داشت، بنابراین قابل تصور بود
[ترجمه گوگل]در حقیقت، پیشوای چن از هونگنمن ریشه داشت، بنابراین قابل تصور بود

12. These are the customs of forefather hand down to us.
[ترجمه ترگمان]این ها رسم دست forefather است که به سوی ما می آیند
[ترجمه گوگل]این آداب و رسوم پیشینیان است که به ما رسیده است

13. Your God is one and your forefather ( Adam ) is one.
[ترجمه ترگمان]خدای شما یکی است و forefather (آدام)یکی است
[ترجمه گوگل]خدای شما یکی است و پدر شما (آدم) یکی است

14. Your first forefather sinned, And your spokesmen have transgressed against Me.
[ترجمه ترگمان]اولین گناه بزرگ تو گناه است، و spokesmen در مقابل من علم طغیان برافراشته است
[ترجمه گوگل]اولین فرزند شما گناه کرده است، و سخنان شما بر من غلبه کرده است

One of my forefathers was Nadder Shah's general.

یکی از پدران من سردار نادرشاه بود.



کلمات دیگر: