کلمه جو
صفحه اصلی

photostat


معنی : رونوشت برداری بوسیله عکاسی، دستگاه عکسبرداری از اسناد، رونوشت تهیه کردن
معانی دیگر : (نام بازرگانی)، دستگاه فتوکپی، فتوکپی، اسباب عکس برداری مستقیم

انگلیسی به فارسی

اسباب عکس برداری مستقیم


فوتواتور، رونوشت برداری بوسیله عکاسی، دستگاه عکسبرداری از اسناد، رونوشت تهیه کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: trademark for a camera device used to make picturelike copies of printed matter.

(2) تعریف: (l.c.) a copy made by this device.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: photostates, photostating, photostated
مشتقات: photostatic (adj.)
• : تعریف: (l.c.) to make a copy of (a document or the like) using a Photostat.

• duplicate, copy; copy machine, machine for duplicating documents
copy or duplicate a document
a photostat is a particular type of photocopy; photostat is a trademark.

مترادف و متضاد

رونوشت برداری بوسیله عکاسی (اسم)
photocopy, photostat

دستگاه عکسبرداری از اسناد (اسم)
photostat

رونوشت تهیه کردن (فعل)
photostat

جملات نمونه

1. On the available photostat of the photostat some ranks and names are unfortunately rather obscure.
[ترجمه ترگمان]در the موجود of چند ردیف و اسامی متاسفانه مبهم هستند
[ترجمه گوگل]در فتوشاپ موجود فتوستات، بعضی از صفات و اسامی، متاسفانه و نه مبهم هستند

2. I can operate a facsimile machine and a photostat.
[ترجمه ترگمان]من می توانم یک دستگاه نمابر و یک دستگاه photostat (photostat)را راه اندازی کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک دستگاه فاکس و یک عکاس حرفه ای کار کنم

3. I'm good at operating a fax machine, a photostat, and a microcomputer.
[ترجمه ترگمان]من در عمل کردن یک ماشین فاکس، یک ماشین photostat و یک برنامه مخصوص برنامه دارم
[ترجمه گوگل]من در حال کار کردن با یک دستگاه فکس، یک عکاسپرداز و یک میکرو رایانه هستم

4. Stick the cushions of printer, photostat and other home electric equipment.
[ترجمه ترگمان]از cushions چاپگر، photostat و سایر تجهیزات برقی خانگی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]کاسه ای از چاپگر، فوتوستات و سایر وسایل الکتریکی خانگی را بپوشانید

5. A photostat copy of this authorisation shall be considered as effective and valid as the original.
[ترجمه ترگمان]یک نسخه کپی از این مجوز باید به عنوان یک نسخه موثر و معتبر در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]یک کپی فتوشاپ از این مجوز باید به عنوان اصل و موثر و معتبر باشد

6. A Photostat copy of this authorization shall be considered as effective and valid as the original.
[ترجمه ترگمان]یک کپی از این اجازه باید به عنوان یک نسخه اصلی و معتبر در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]یک کپی فتوشاپ از این مجوز باید به عنوان اصل و موثر و معتبر باشد

7. A : Yes. I can operate a photostat.
[ترجمه ترگمان]الف: بله من میتونم یه \"photostat\" رو جراحی کنم
[ترجمه گوگل]بله من می توانم یک فوتواتور کار کنم

8. "Photostat" is an outdated term for a photocopy.
[ترجمه ترگمان]واژه \"photostat\" یک واژه منسوخ برای یک رونوشت است
[ترجمه گوگل]Photostat یک اصطلاح خاموش برای فتوکپی است

9. Please apply a minimum of two of the enclosed shipping labels per package (please Photostat the quantity you require if necessary) and use only the metric system when stating dimensions and weight.
[ترجمه ترگمان]لطفا حداقل دو برچسب حمل و نقل را در هر بسته اعمال کنید (لطفا مقدار مورد نیاز را در صورت لزوم تنظیم کنید)و تنها در هنگام بیان ابعاد و وزن از سیستم متریک استفاده کنید
[ترجمه گوگل]لطفا حداقل دو علامت حمل و نقل محصور را در هر بسته اعمال کنید (لطفا Photostat مقدار مورد نیاز خود را در صورت لزوم) و فقط هنگام استفاده از ابعاد و وزن استفاده از سیستم متریک استفاده کنید


کلمات دیگر: