کلمه جو
صفحه اصلی

reservist


معنی : سرباز ذخیره، سرباز یا افسر ذخیره
معانی دیگر : سرباز احتیاط، افسر احتیاط

انگلیسی به فارسی

سرباز یا افسر ذخیره


مخزن، سرباز ذخیره، سرباز یا افسر ذخیره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who belongs to a country's military reserves.

• member of a reserve military force, soldier who is not on active duty but can be mobilized as needed
a reservist is a soldier who belongs to a country's reserve army.

مترادف و متضاد

سرباز ذخیره (اسم)
reservist

سرباز یا افسر ذخیره (اسم)
reservist

جملات نمونه

1. He is one of the reservists who will plead not guilty when their cases come up.
[ترجمه ترگمان]او یکی از سربازان ذخیره است که هنگامی که پرونده های آن ها مطرح می شود، خود را گناهکار اعلام نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]او یکی از مخالفان است که زمانی که پرونده های آنها مطرح می شود، گناهکار نخواهند بود

2. Up to 2000 reservists would be called up in a countrywide security crackdown, he said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که نیروهای ذخیره تا سال ۲۰۰۰ در یک عملیات امنیتی در سراسر کشور احضار خواهند شد
[ترجمه گوگل]او گفت که تا 2000 تن از مخالفان در یک سرکوب امنیتی در سراسر کشور فراخوانده خواهند شد

3. All reservists had a 60-day window to enroll and those who already had their orders were not precluded from participation.
[ترجمه ترگمان]تمام نیروهای ذخیره یک پنجره ۶۰ روزه داشتند تا ثبت نام کنند و کسانی که قبلا دستورها آن ها را اجرا کرده بودند اجازه شرکت در این کار را نداشتند
[ترجمه گوگل]همه ساکنان واحدهای دارای مجوز 60 روزه برای ثبت نام داشتند و کسانی که قبلا دستورات خود را در اختیار داشتند از مشارکت محروم نشدند

4. Some are in uniform-soldiers or reservists on weekend passes.
[ترجمه ترگمان]برخی در تعطیلات آخر هفته در حال لباس نظامی یا سربازان ذخیره هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها در سربازان یکنواخت و یا مخالفان در آخر هفته عبور می کنند

5. All reservists had a 60-day window to sign up and there was no prohibition on those who already got their orders.
[ترجمه ترگمان]تمام نیروهای ذخیره یک پنجره ۶۰ روزه داشتند تا این کار را امضا کنند و هیچ ممنوعیتی برای کسانی که قبلا دستورها آن ها را دریافت نکرده بودند وجود نداشت
[ترجمه گوگل]تمام مخالفان برای ثبت نام مجبور به یک دوره 60 روزه بودند و هیچ ممنوعیتی برای کسانی که سفارشات خود را دریافت کرده بودند وجود نداشت

6. The other reservists signed up in mid-November before the December order to mobilize.
[ترجمه ترگمان]سربازان ذخیره دیگر در میانه ماه نوامبر قبل از فرمان دسامبر برای بسیج کردن امضا کردند
[ترجمه گوگل]نیروهای مخالف دیگر در اواسط ماه نوامبر قبل از تشکیل دسامبر مجددا ثبت نام کردند

7. He uses his skills as a Marine reservist and martial arts expert when patrolling the streets, and has escorted women home at night and broken up fights.
[ترجمه ترگمان]او از مهارت های خود به عنوان یک متخصص نیروی دریایی و متخصص هنرهای رزمی در هنگام گشت زنی در خیابان ها استفاده می کند و در شب زنان را در خانه همراهی می کند و دعواها را آغاز می کند
[ترجمه گوگل]او هنگام تماشای خیابان ها، مهارت های خود را به عنوان یک نیروی دریایی و کارشناسان هنرهای رزمی از خود استفاده می کند و شب ها زنان را همراهی می کند و درگیری ها را از بین می برد

8. But Allingham remained a reservist, and during World War II he was called on to find a solution to the German magnetic mines that were bottling up the English harbor of Harwich, on the Essex coast.
[ترجمه ترگمان]اما Allingham یک سرباز ذخیره ماند، و در طول جنگ جهانی دوم، او را دعوت کردند تا راه حلی برای معادن مغناطیسی آلمان پیدا کند که بندر Harwich را در ساحل اسکس بسته بندی کرده بودند
[ترجمه گوگل]اما آلینگام باقی مانده از ذخایر بود و در طول جنگ جهانی دوم از او خواسته شد تا راه حل معادن مغناطیسی آلمان را پیدا کند که در بندر انگلیس هارویچ در ساحل اسکس قرار داشتند

9. The Ministry of Defence served call-up papers on 390 army reservists.
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع در سال ۳۹۰ نیروی ذخیره ارتش را تحویل داد
[ترجمه گوگل]وزارت دفاع روزنامه هایی را در مورد 390 مخفی نگهداری می کرد

10. Indeed, the examining doctor was a registered medical practitioner - a reservist called up in the course of the Gulf conflict.
[ترجمه ترگمان]در واقع، معاینه پزشکی یک پزشک متخصص پزشکی بود - یک سرباز ذخیره در مسیر درگیری خلیج فارس
[ترجمه گوگل]در واقع، پزشک معالج یک پزشک ثبت شده بود - یک مخزن که در جریان بحران خلیج فارس به سر می برد

11. Will he consider the historical importance of many units, especially in Yorkshire, which have provided reservists for emergencies?
[ترجمه ترگمان]آیا او اهمیت تاریخی بسیاری از واحدها به ویژه در یورکشایر را در نظر می گیرد که نیروهای ذخیره برای موارد اضطراری فراهم کرده است؟
[ترجمه گوگل]آیا او اهمیت تاریخی بسیاری از واحدها، به ویژه در یورکشایر را در نظر می گیرد که ذخایر را برای موارد اضطراری فراهم کرده اند؟

12. What if he or she is gone for more than the five years that Congress mandates employers must hold a job for a mobilized reservist?
[ترجمه ترگمان]چه اتفاقی می افتد اگر او به مدت بیش از پنج سال به کار خود ادامه دهد که کنگره حکم می کند کارفرمایان باید برای یک سرباز ذخیره بسیج شوند؟
[ترجمه گوگل]اگر چه او برای بیش از پنج سال گذشته که کنگره را به کار می گیرد، کارفرمایان باید برای یک نیروی مسلح بسیج کنند، چه کار می کند؟

13. The attacks of September 200 ushered in a new era of reservist involvement, and like many others, I volunteered to deploy to Iraq.
[ترجمه ترگمان]حملات ۲۰۰ سپتامبر در یک دوره جدید از دخالت سرباز ذخیره شد، و مانند بسیاری دیگر، من داوطلب شدم تا به عراق اعزام شوم
[ترجمه گوگل]حملات ماه سپتامبر سال 200 در دوران جدیدی از مشارکت در واشنگتن آغاز شد و مانند بسیاری دیگر، من داوطلب شدم که به عراق بپیوندم


کلمات دیگر: