کلمه جو
صفحه اصلی

resistible


معنی : قابل مقاومت
معانی دیگر : تاب آوردنی، تحمل پذیر، ایستاپذیر

انگلیسی به فارسی

قابل مقاومت


مقاوم است، قابل مقاومت


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: resistibly (adv.), resistibility (n.)
• : تعریف: capable of being resisted.
متضاد: irresistible

• can be resisted; can be opposed; can be withstood

مترادف و متضاد

قابل مقاومت (صفت)
resistible

پیشنهاد کاربران

مقاوم


کلمات دیگر: