کلمه جو
صفحه اصلی

eurasian


معنی : اروپایی و اسیایی، از نژاد مختلط اروپایی و اسیایی
معانی دیگر : وابسته به اروسیا (اروپا - آسیا)، اروسیایی

انگلیسی به فارسی

از نژاد مختلط اروپایی و آسیایی، اروپایی و آسیایی


اوراسیایی، اروپایی و اسیایی، از نژاد مختلط اروپایی و اسیایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to Eurasia.

(2) تعریف: of both European and Asian ancestry.
اسم ( noun )
• : تعریف: a person of both European and Asian ancestry.

• one of mixed european and asian parentage
of or pertaining to eurasia; of mixed european and asian parentage, having one parent from europe and one parent from asia
eurasian means concerned with or relating to both europe and asia.
a eurasian is a person who has one european and one asian parent; an old-fashioned use.

مترادف و متضاد

اروپایی و اسیایی (صفت)
eurasian

از نژاد مختلط اروپایی و اسیایی (صفت)
eurasian

جملات نمونه

1. She married into a leading Eurasian family in Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]او در یک خانواده برجسته اورآسیا در هنگ کنگ ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده یوروسیای شمالی در هنگ کنگ ازدواج کرد

2. The breed is almost directly descended from the Eurasian wild boar.
[ترجمه ترگمان]نسل خونی تقریبا مستقیما از یک گراز وحشی فرود می آید
[ترجمه گوگل]نژاد تقریبا به طور مستقیم از گراز وحشی اوراسیایی فرود آمده است

3. Tree seedlings, Eurasian migrants, and farm weeds all thrived along with the replanted prairie species.
[ترجمه ترگمان]نهال های درخت، مهاجران یورو آسیا، و علف های هرز مزرعه همگی همراه با علف زاری سرسبز روییده بودند
[ترجمه گوگل]نهال های درخت، مهاجران اوراسیا و علف های هرز مزرعه همراه با گونه های پرتوی پرتقال رشد می کنند

4. The pigeons, descendants of the wild Eurasian rock dove, also present a sanitation problem.
[ترجمه ترگمان]کبوترها، نوادگان the وحشی Eurasian، نیز یک مساله بهداشتی ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]کبوترها، فرزندان گوروهای سنگی اوراسیایی وحشی، همچنین یک مشکل بهداشتی را ارائه می دهند

5. A gorgeous Eurasian man combs me out.
[ترجمه ترگمان]یه مرد پر زرق و برق منو تا بیرون همراهی می کنه
[ترجمه گوگل]یک مرد اوراسیایی زرق و برق دار من را ترک می کند

6. A small Eurasian finch(Carduelis carduelis)having brownish plumage with black wings boldly marked with yellow and a red patch across the face.
[ترجمه ترگمان]پرنده کوچکی از اروسیه ای (Carduelis carduelis)که پره ای سیاه با بال های سیاه دارد، بارنگ زرد و یک لکه قرمز روی صورت مشخص می شود
[ترجمه گوگل]یخ زده اوراسیایی کوچک (Carduelis carduelis) دارای پرتقال قهوه ای با بال های سیاه و سفید با رنگ زرد و قرمز قرمز در سراسر صورت است

7. Eurasian tree (Malus pumila) having alternate simple leaves and white or pink flowers.
[ترجمه ترگمان]درخت Eurasian (Malus pumila)برگ های ساده و گله ای سفید یا صورتی دارد
[ترجمه گوگل]درخت یوروسیایی (Malus pumila) دارای برگ های ساده و سفید و یا صورتی است

8. Eurasian walnut valued for its large edible nut and its hard richly figured wood; widely cultivated.
[ترجمه ترگمان]walnut اروسیه ای برای خوراک large گران بها بود و با آن همه چوب و چوب آن خیلی بزرگ بود، که به طور وسیعی تحصیل کرده بودند
[ترجمه گوگل]گردو اوراسیایی برای مهره های خوراکی بزرگ و چوب سخت و پیچیده اش ارزشمند است به طور گسترده ای کشت می شود

9. Eurasian fern with simple lanceolate fronds.
[ترجمه ترگمان]سرخس های اروسیه ای با نیزه simple به باد رفته بودند
[ترجمه گوگل]سرخس Eurasian با برگهای ساده خاردار ساده

10. Eurasian mustard cultivated for its pungent seeds ; a source of table mustard and mustard oil.
[ترجمه ترگمان]اروسیه ای پر از بذر تند خردل؛ یک منبع خردل و روغن خردل
[ترجمه گوگل]خردل اوراسیایی برای دانه های تیز خود کشت می کند؛ یک منبع خردل و خردل جدول

11. The western Caucasus earthquake occurred on the Eurasian seismic belt.
[ترجمه ترگمان]زمین لرزه غربی قفقاز در کمربند لرزه نگاری اوراسیا رخ داد
[ترجمه گوگل]زلزله قفقاز غربی در کمربند لرزه ای اوراسیا رخ داد

12. A perennial Eurasian herb ( Chelidonium majus ) having deeply divided leaves, showy yellow flowers, and yellow - orange latex.
[ترجمه ترگمان]گیاه دائمی اورآسیا (Chelidonium majus)برگ ها، گله ای زرد درخشان، و لاتکس زرد - نارنجی را به طور عمیق تقسیم کرده است
[ترجمه گوگل]گیاه سالم اوراسیایی (Chelidonium majus) که دارای برگهای عمیق است، گل های زرد و زرد و نارنجی را نشان می دهد

13. "The new neuraminidase gene that came in from Eurasian swine is one we've never before seen circulating in humans," said Rambaut.
[ترجمه ترگمان]Rambaut گفت: \" ژن neuraminidase که از خوک Eurasian آورده شده است یکی است که قبلا ندیده بودیم در انسان ها رخ دهد \"
[ترجمه گوگل]رامبوت گفت: 'ژن جدید نوریامنیداز که از سوی خوک های اوراسیایی وارد شده است، یکی دیگر از مواردی است که ما پیش از این هرگز در انسانها ندیده اید '

14. Eurasian sparrow smaller than the house sparrow.
[ترجمه ترگمان]اروسیه ای کوچک تر از خانه گنجشک است
[ترجمه گوگل]جارو اوراسیا کوچکتر از جارو خانه


کلمات دیگر: