کلمه جو
صفحه اصلی

insectivore


معنی : پستاندار حشره خوار، جانور یا گیاه حشره خوار
معانی دیگر : حشره خوار (جانور به ویژه پرنده ی حشره خوار)، جمنده خوار

انگلیسی به فارسی

جمنده خوار، جانور یا گیاه حشره خوار، پستاندارحشره خوار


حشره کش، پستاندار حشره خوار، جانور یا گیاه حشره خوار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an animal or plant that eats insects.

(2) تعریف: any of a group of insect-eating mammals that includes moles, shrews, and hedgehogs.

• plant or animal which eats insects

مترادف و متضاد

پستاندار حشره خوار (اسم)
insectivore

جانور یا گیاه حشره خوار (اسم)
insectivore

جملات نمونه

1. Insectivore molars from category 5 predator assemblages are even more dramatically digested.
[ترجمه ترگمان]Insectivore دندان از گروه ۵، اغلب به طور قابل توجهی هضم می شوند
[ترجمه گوگل]مولرهای حشرهکش از مجموعه های شکارچی دسته 5 حتی بیشتر قابل هضم هستند

2. The very first mammals were small insectivores, probably very similar to this modern tree shrew.
[ترجمه ترگمان]اولین پستانداران insectivores کوچک بودند که احتمالا شبیه به این حرومزاده درخت امروزی بودند
[ترجمه گوگل]پستانداران نخستین حشرهکشهای کوچک بودند، که احتمالا بسیار شبیه به این درخت مدرن است

3. Again, the insectivores in closely related groups can coexist, whereas this is rare in the frugivores.
[ترجمه ترگمان]دوباره، the ها در گروهه ای مرتبط با یکدیگر می توانند هم زیستی داشته باشند، در حالی که این مساله در the نادر است
[ترجمه گوگل]باز هم، حشره کش ها در گروه های نزدیک به هم می توانند همزیستی کنند، در حالی که این در ورزشکاران نادر است

4. In addition to these spiny insectivores there are two other armoured species, the extraordinary hero shrews.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این insectivores خاردار، دو گونه زره پوش دیگر نیز وجود دارند که عبارتند از: قهرمان فوق العاده
[ترجمه گوگل]علاوه بر این حشرات صخره ای، دو نوع دیگر زره پوش وجود دارد که این گونه قهرمانان فوق العاده هستند

5. The 2-kilogram creature supplants the chicken-sized insectivore Albertonykus Borealis as the smallest known dinosaur in North America.
[ترجمه ترگمان]این جانور ۲ کیلوگرم the Albertonykus را به عنوان کوچک ترین دایناسور شناخته شده در آمریکای شمالی کشت
[ترجمه گوگل]موجودی 2 کیلوگرمی Albertonykus Borealis را به عنوان کوچکترین دایناسور شناخته شده در آمریکای شمالی جای می دهد

6. A great diversification of herbivorous and carnivorous forms developed from the insectivores.
[ترجمه ترگمان]هم چنین تنوع زیادی از گیاه خوار و هم گوشت خوار از the توسعه یافت
[ترجمه گوگل]تنوع بزرگی از گونه های گیاه خوار و گوشت خوار که از حشره کش ها تشکیل شده است

7. The most primitive representatives are extremely similar to the insectivores.
[ترجمه ترگمان]The نمایندگان بسیار شبیه به insectivores هستند
[ترجمه گوگل]نمایندگان ابتدایی بسیار شبیه به حشره کش ها هستند

8. It is thought that the very first placental mammals were tiny insectivores, but no fossil evidence of them remains.
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که اولین پستانداران placental insectivores کوچک بودند، اما هیچ مدرک فسیلی از آن ها باقی نمانده است
[ترجمه گوگل]فکر می کنم که اولین پستانداران پستاندار، مهاجمان کوچک بودند، اما هیچ شواهد فسیلی از آنها باقیست

9. Until recently they were thought to be primitive primates but now science has put them firmly among the insectivores.
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر آن ها تصور می کردند که primates ابتدایی هستند، اما اکنون علم آن ها را به طور جدی در میان the قرار داده است
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر به نظر می رسید اولیهای اولیه هستند اما اکنون علم آنها را به طور جدی بین حشرات و گیاهان قرار داده است

پیشنهاد کاربران

پشه خوار حشره خوار


کلمات دیگر: