کلمه جو
صفحه اصلی

lopper


معنی : هرسکننده
معانی دیگر : قطع کننده

انگلیسی به فارسی

هرس کننده، قطع کننده


لپ تاپ، هرسکننده


انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that lops; one who cuts off; one who prunes trees or plants

مترادف و متضاد

هرس کننده (اسم)
lopper

جملات نمونه

1. I'll need to lop off the lower branches of the tree.
[ترجمه ترگمان]باید از شاخه های پایینی درخت اویزان شوم
[ترجمه گوگل]من باید شاخه های پایین تر درخت را لکه کند

2. The gardener has lopped all the dead branches from the tree.
[ترجمه ترگمان]باغبان همه شاخه های مرده درخت را قطع کرده است
[ترجمه گوگل]باغبان تمام شاخه های مرده را از درخت خراب کرده است

3. Several branches had been lopped off .
[ترجمه ترگمان]چند شاخه درخت را قطع کرده بودند
[ترجمه گوگل]شاخه های مختلف از بین رفته اند

4. Workmen have lopped off more branches in an effort to save the tree.
[ترجمه ترگمان]کارگران در تلاش برای نجات درخت شاخه های بیشتری را قطع کرده اند
[ترجمه گوگل]کارکنان شاخه های بیشتری را در تلاش برای نجات درخت از بین برده اند

5. Somebody lopped the heads off our tulips.
[ترجمه ترگمان]یه نفر سر رز هامون رو قطع کرده
[ترجمه گوگل]کسی سرش را از لاله های ما برداشت

6. He had his arm lopped off by an electric saw.
[ترجمه ترگمان]دستش را با یک دید برق قطع کرده بود
[ترجمه گوگل]او بازوی خود را با یک الکترود برداشت

7. More than 100 million pounds will be lopped off the prison building programme.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۱۰۰ میلیون پوند از برنامه ساختمان زندان قطع خواهد شد
[ترجمه گوگل]بیش از 100 میلیون پوند از برنامه ساختمان زندان برداشته خواهد شد

8. The Air France plane lopped over four hours off the previous best time.
[ترجمه ترگمان]صفحه Air France در چهار ساعت قبل از زمان قبلی هرس شده بود
[ترجمه گوگل]هواپیمای ایرفرانس بیش از چهار ساعت از بهترین زمان گذشته رد شد

9. They lopped 20p off the price of each unit.
[ترجمه ترگمان]قیمت هر واحد را قطع کردند
[ترجمه گوگل]آنها 20 پوند قیمت هر واحد را از بین بردند

10. A rabbit lopped through the garden.
[ترجمه ترگمان]خرگوشی در باغ را هرس کرده بود
[ترجمه گوگل]یک خرگوش از باغ خارج شد

11. He lopped eight seconds off the record.
[ترجمه ترگمان] اون ۸ ثانیه ضبط رو قطع کرد
[ترجمه گوگل]او هشت صبح از رکورد خارج شد

12. The new rail link has lopped an hour off the journey.
[ترجمه ترگمان]راه آهن جدید هر ساعت یک ساعت از سفر را قطع کرده است
[ترجمه گوگل]لینک ریل جدید یک ساعت از سفر خارج شده است

13. Citicorp plans to lop $ 5 billion a year from its operating costs.
[ترجمه ترگمان]ترکمنستان قصد دارد ۵ میلیارد دلار در سال از هزینه های عملیاتی خود منتشر کند
[ترجمه گوگل]Citicorp قصد دارد 5 میلیارد دلار در سال از هزینه های عملیاتی خود بکاهد

14. He lopped the biggest branches off.
[ترجمه ترگمان]او بزرگ ترین شاخه را قطع کرد
[ترجمه گوگل]او بزرگترین شاخه ها را از بین برد

15. His ponytail had been lopped off.
[ترجمه ترگمان]دم ponytail را قطع کرده بودند
[ترجمه گوگل]شلوار جین او را خالی کرده بود


کلمات دیگر: