کلمه جو
صفحه اصلی

footgear


معنی : کفش، پاپوش
معانی دیگر : پاوزار

انگلیسی به فارسی

پاپوش، کفش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: shoes, boots, or the like.

• anything worn on the feet, covering for the feet (i.e. shoes, socks, etc.)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] پاپوش، کفش

مترادف و متضاد

کفش (اسم)
brogan, brogue, footwear, shoe, sneakers, footgear

پاپوش (اسم)
footwear, footgear, sleeper

جملات نمونه

1. Some modern footgear and small sized chocks would have been better than acid drops on that day!
[ترجمه ترگمان]در آن روز تعدادی از footgear مدرن و chocks با سایز کوچک بهتر بود
[ترجمه گوگل]برخی از مدال ها و کمربندهای کوچک، بهتر از قطره اسید در آن روز بودند!

2. Boots are the only sensible footgear for this expedition, which in places traverses rough and rocky ground.
[ترجمه ترگمان]کفش های footgear برای این قیام تنها the است که در بعضی جاها ناهموار و ناهموار و ناهموار و ناهموار است
[ترجمه گوگل]چکمه تنها پایه های معقول برای این امپرسیسیون است که در مکان های متداول زمین های خشن و سنگی را می گذراند

3. Protective footgear, as of or rubber, the foot and part or all of the leg .
[ترجمه ترگمان]footgear محافظ، به اندازه یا لاستیک، پا و قسمتی از پا
[ترجمه گوگل]پایونیر محافظ، به عنوان یا لاستیک، پا و بخشی یا تمام پا

4. The leather footgear of Mongolian nations was traditionally made of some special materials and the working procedure could be separated into more than 50 steps.
[ترجمه ترگمان]پوشش چرم ملل مغولی به طور سنتی از برخی مواد خاص ساخته شده است و روند کاری می تواند به بیش از ۵۰ مرحله تقسیم شود
[ترجمه گوگل]پایه چرمی مغولستان به طور سنتی از مواد خاصی ساخته شده است و روش کار می تواند به بیش از 50 مرحله تقسیم شود

5. Protective footgear, as of leather or rubber, covering the foot and part or all of the leg.
[ترجمه ترگمان]محافظ محافظ، به عنوان چرم یا لاستیک، پا و قسمتی از پا را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]پایه محافظ، به عنوان چرم یا لاستیک، پوشش پا و بخشی یا تمام پا

6. President Barack Obama was spotted in a black pair last summer. Yet the presidential footgear was immediately panned by style watchers.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور باراک اوباما تابستان گذشته در یک جفت سیاه دیده شد با این حال، هواداران رئیس جمهور بلافاصله به وسیله ناظران سبک به شدت سرکوب شدند
[ترجمه گوگل]پرزیدنت باراک اوباما در تابستان گذشته در یک جفت سیاه دیده بود با این حال، پایه ریاست جمهوری توسط تماشاگران سبک بلافاصله پوشیده شد

7. We had only two gears: one gear on the bike and the footgear we wore.
[ترجمه ترگمان]ما فقط دو دنده داشتیم: یک دنده روی دوچرخه و the که داشتیم
[ترجمه گوگل]ما تنها دو چرخ دنده داشتیم: یک چرخ دنده در دوچرخه و پایه ای که ما آن را پوشانده بودیم

8. Owing to this mishap they all stopped to adjust the misplaced footgear, and while doing this the conditions under which alone they could return to their husbands came to mind, and they began to cry.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این حادثه ناگوار، همه آن ها توقف کردند تا اشتباه نابجا را تنظیم کنند، و در حالی که این کار را انجام می دادند که تنها آن ها می توانستند به شوهرانشان باز گردند، به ذهنش آمدند و شروع به گریه کردند
[ترجمه گوگل]با توجه به این حادثه ناگوار، همه آنها را متوقف کرد تا ناهنجاری های نامناسب را تنظیم کنند، و در حالی که این کار را انجام می داد، شرایطی که به تنهایی می توانست به شوهرش بازگردد، به ذهن متبادر می شد و شروع به گریه می کردند

9. Purpose evaluation diabetic is appropriate to choice, dress the understanding state of footgear knowledge.
[ترجمه ترگمان]دیابت ارزیابی هدف برای انتخاب مناسب است و درک وضعیت شناختی دانش را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی دیابت به انتخاب مناسب است، لباس شناختن وضعیت دانش پایه دار


کلمات دیگر: