کلمه جو
صفحه اصلی

lodestar


معنی : راهنما، ستاره قطبی، ستاره راهنما
معانی دیگر : ستاره ی راهنما (به ویژه ستاره ی قطبی)، loadstar نج

انگلیسی به فارسی

( loadstar ) (نجوم) ستاره قطبی، ستاره راهنما، راهنما


قطب نما، ستاره قطبی، ستاره راهنما، راهنما


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a star that serves as a guide or reference point, esp. the North Star.

(2) تعریف: something that guides, leads, or directs, such as a principle or ambition.

• guiding star; polaris; something which serves as a guide, guiding principle (also loadstar)

مترادف و متضاد

راهنما (اسم)
leader, guidance, adviser, advisor, guide, guideline, index, signal, clue, conductor, cicerone, key, usher, fingerpost, flagman, keynote, keyword, landmark, pacemaker, lead-up, loadstar, lodestar

ستاره قطبی (اسم)
loadstar, polaris, north star, pole star, lodestar

ستاره راهنما (اسم)
loadstar, lodestar

جملات نمونه

1. The party manifesto is no longer the lodestar it used to be.
[ترجمه ترگمان]بیانیه حزب دیگر the نیست که مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مانیفست حزب دیگر قطبنمائی است که مورد استفاده قرار گرفته است

2. Our tax lodestar has been low marginal rates.
[ترجمه ترگمان]مالیات ما نرخ حاشیه ای پایینی داشته است
[ترجمه گوگل]نرخ مالیات بر ارزش افزوده ما کم است

3. At the same time, it's our lodestar.
[ترجمه ترگمان]در همان حال، این lodestar است
[ترجمه گوگل]در همان زمان، این ماجرا است

4. But, for now, autocratic China remains Asia's lodestar.
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر، چین استبدادی همچنان lodestar آسیا است
[ترجمه گوگل]اما، در حال حاضر، چین استبدادی باقی می ماند

5. Although the lodestar fee is simple and easy, lure the lawyer to prolong litigation.
[ترجمه ترگمان]اگرچه هزینه lodestar ساده و آسان است، اما وکیل را اغوا می کند تا دعوی قضایی را طولانی کند
[ترجمه گوگل]گرچه هزینه یابنده ساده و آسان است، وکیل را مجبور به ادامه دادرسی می کند

6. Once a lodestar to hopeful immigrants, it is still regarded as a symbol of American democracy.
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به مهاجران امیدوار، هنوز به عنوان نماد دموکراسی آمریکا در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]یک بار که به مهاجران امیدوار کننده تبدیل شده است، هنوز به عنوان یک نماد دموکراسی آمریکا محسوب می شود

7. The maxim is meant not just as a lodestar for her agency but also as a repudiation of its recent past.
[ترجمه ترگمان]این شعار نه تنها به عنوان یک lodestar برای اداره وی بلکه به عنوان انکار گذشته اخیر آن محسوب می شود
[ترجمه گوگل]حداکثر به معنای نه تنها به عنوان نماینده مجلس برای آژانس آن است، بلکه به عنوان یک تفکیک از گذشته اخیرش است

8. Then it became apparent that she was holding to some other lodestar.
[ترجمه ترگمان]بعد معلوم شد که او در دست دیگری است
[ترجمه گوگل]سپس آن آشکار شد که او به بعضی دیگر از گلدانها برگشته بود

9. In particular, it tells us what volume of sales will maximise profits and this is management's lodestar.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، به ما می گوید که چه حجم فروش سود را به حداکثر می رساند و این lodestar مدیریتی است
[ترجمه گوگل]به طور خاص، به ما می گوید که حجم فروش به حداکثر سود می رساند و این یک سیستم مدیریتی است

10. Even in tension-fraught marriages a courtship story can serve as a lodestar.
[ترجمه ترگمان]حتی در تنش - ازدواج با شکوه، یک داستان عاشقانه می تواند به عنوان یک lodestar عمل کند
[ترجمه گوگل]حتی در ازدواج های تنشزنی، یک داستان تحسین برانگیز می تواند به عنوان یک قهرمان باشد

11. A mistress lives perhaps too much in the present, but this immediacy is a lodestar.
[ترجمه ترگمان]یک خانم ممکن است در حال حاضر زیاد زندگی کند، اما این لحظه فوریت دارد
[ترجمه گوگل]معشوقه احتمالا در حال حاضر بیش از حد زندگی می کند، اما این فوری، یک قطب نما است

12. In the US, Vogue's chunky September issue is fashion's lodestar; so successful it spawned its own documentary.
[ترجمه ترگمان]در ایالات متحده، مساله chunky ماه سپتامبر lodestar مد است؛ پس موفق شد مستند خودش را تولید کند
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده، ماه فوریه ماه فوریه وگ، مسجد مد است؛ به طوری موفق آن مستند خود را تولید کرد

13. Our struggle to stay true to our values and Constitution has always been a lodestar, both to the American people and to those who share our aspiration for human dignity.
[ترجمه ترگمان]تلاش ما برای درست ماندن در برابر ارزش ها و قانون اساسی همیشه a بوده است، هم برای مردم آمریکا و هم برای کسانی که آرزوی ما را برای شان انسانی به اشتراک می گذارند
[ترجمه گوگل]مبارزه ما برای حفظ ارزش ها و قانون اساسی ما همیشه پایدار بوده است، هم برای مردم آمریکا و هم برای کسانی که آرزوی شان را برای کرامت انسانی به اشتراک می گذارند

14. The central bank would have to distribute new notes and coins fast. It would also have to set interest rates, and would need a lodestar, probably an inflation target, to guide it.
[ترجمه ترگمان]بانک مرکزی باید یادداشت ها و سکه های جدید را به سرعت توزیع کند همچنین باید نرخ بهره را تنظیم کرده و به a، احتمالا یک هدف تورم، نیاز دارد تا آن را هدایت کند
[ترجمه گوگل]بانک مرکزی باید توزیع یادداشت ها و سکه های جدید را سریع کند همچنین باید نرخ های بهره را تعیین کند و برای هدایت آن نیاز به یک قطب نما، احتمالا هدف تورم است

پیشنهاد کاربران

سرلوحه کار. . . . قرار دادن.


کلمات دیگر: