کلمه جو
صفحه اصلی

logrolling


معنی : همکاری متقابل، کنده غلتانی
معانی دیگر : عمل غلتاندن الوار و کنده ی درخت و انداختن آن به رودخانه، تعریف متقابل، (سیاست پارلمانی) نان به هم قرض دادن، به لایحه ی کسی رای دادن به شرطی که او هم به لایحه ی تو رای بدهد، زد و بست، عمل غلتان الوار وکنده درخت وانداختن ان برودخانه، دسته بندی سیاسی که درآن همدیگررابستایندویاری کننداصول نان بهم قر­دادن

انگلیسی به فارسی

عمل غلتان الوار وکنده درخت وانداختن آن برودخانه،کنده غلتانی، همکاری متقابل


ورود به سیستم، همکاری متقابل، کنده غلتانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the action of rolling floating logs with one's feet, esp. as a game of skill; birling.

(2) تعریف: the exchange of political assistance or support, esp. by legislators who trade votes in order to achieve passage of legislation of interest to each.

• mutual assistance, practice of working together in order to attain a particular goal (in politics, etc.); rolling of logs from one place to another

مترادف و متضاد

همکاری متقابل (اسم)
logrolling

کنده غلتانی (اسم)
logrolling

جملات نمونه

1. With the concept of logrolling, commonweal and learning, this community will be always insisted on that develop into a logrolling of learning english platform.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از مفهوم of، commonweal و یادگیری، این جامعه همواره بر آن تاکید خواهد کرد که به روش یادگیری سکوی آموزش زبان انگلیسی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]با مفهوم logrolling، commonweal و یادگیری، این جامعه همیشه بر روی آن اصرار دارد که به پلتفرم یادگیری زبان انگلیسی بپیوندد

2. Enterprise spirits : Efficient, Honesty, Earnest, Logrolling, Tidiness.
[ترجمه ترگمان]روحیه سازمانی: موثر، صداقت، جدی بودن، Logrolling، tidiness
[ترجمه گوگل]ارواح سازمانی: کارآمد، صحیح، کارآمد، منطبق، تردید

3. Logrolling can provide a solution to the so - called Paradox of voting.
[ترجمه ترگمان]Logrolling می تواند راه حلی برای به اصطلاح پارادوکس رای گیری فراهم کند
[ترجمه گوگل]ورود به سیستم الگوریتم می تواند یک راه حل برای به اصطلاح Paradox رای گیری ارائه دهد

4. Sims no longer get stuck during logrolling when trying to exit while another is entering.
[ترجمه ترگمان]سیمز دیگر زمانی که سعی در خروج از منزل دارد، در حین ورود به منزل، در حین ورود به منزل، گیر نخواهد افتاد
[ترجمه گوگل]سایز در هنگام ورود به سیستم در هنگام ورود مجدد، در هنگام تلاش برای خروج دیگر وارد نمی شود

5. We should get rid ourselves of the vulgar ways of logrolling.
[ترجمه ترگمان]ما باید خودمان را از راه های مبتذل of خلاص کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید خود را از روش های عجیب و غریب رونویسی خلاص کنیم

6. We should rid ourselves of the vulgar ways of logrolling.
[ترجمه ترگمان]ما باید خودمان را از راه های مبتذل of خلاص کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید خود را از راه های عجیب و غریب رونویسی خلاص کنیم

7. Not far away, The Great Alaskan Lumberjack Show showcases competitions in logrolling, speed climbing, chopping and ax throwing!
[ترجمه ترگمان]نه خیلی دور، نمایشگاه lumberjack بزرگ آلاسکا مسابقات ورزشی را در logrolling، سرعت بالا رفتن، خرد کردن و پرتاب تبر نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نه چندان دور، نمایش بزرگ آلاسکا Lumberjack نمایش مسابقات در logrolling، سرعت بالا رفتن، تکه تکه کردن و تبر پرتاب!


کلمات دیگر: