1. classical economics
اقتصاد کلاسیک (سنتی و متعارفی)
2. supply-side economics
اقتصاد نمادشی
3. the economics of building large dams
جنبه های اقتصادی ساختن سدهای بزرگ
4. tinkertoy economics
اقتصاد پوشالی
5. the philosophy of economics
فلسفه ی اقتصاد
6. he has a doctorate in economics
او در علم اقتصاد دکترا دارد.
7. He studied politics and economics at Yale.
[ترجمه ترگمان]او سیاست و اقتصاد را در ییل مطالعه کرد
[ترجمه گوگل]او سیاست و اقتصاد را در ییل مطالعه کرد
8. He has never read around the subject of economics.
[ترجمه ترگمان]او هرگز در مورد موضوع اقتصادی مطالعه نکرده است
[ترجمه گوگل]او هرگز در مورد موضوع اقتصاد مطالعه نکرده است
9. They wanted to initiate a discussion on economics.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواستند بحث درباره اقتصاد را آغاز کنند
[ترجمه گوگل]آنها می خواستند بحثی در مورد اقتصاد آغاز کنند
10. His plan is to get a degree in economics and then work abroad for a year.
[ترجمه ترگمان]برنامه او رسیدن به درجه اقتصادی و سپس کار در خارج از کشور به مدت یک سال است
[ترجمه گوگل]برنامه او برای گرفتن مدرک تحصیلی در رشته اقتصاد است و سپس برای یک سال در خارج از کشور کار می کند
11. Political historians are often rather ignorant of economics.
[ترجمه ترگمان]مورخان سیاسی اغلب از اقتصاد ناآگاه هستند
[ترجمه گوگل]مورخان سیاسی اغلب نسبت به اقتصاد نادان هستند
12. Where economics comes unstuck is when it doesn't take account of the anticipated actions of human beings.
[ترجمه ترگمان]جایی که اقتصاد به آن می رسد، زمانی است که در مورد اقدامات پیش بینی شده انسان ها به حساب نمی آید
[ترجمه گوگل]از آنجا که اقتصاد از بین می رود، زمانی است که آن را از اقدامات پیش بینی شده از انسان در نظر نمی گیرد
13. Frank is taking up with economics.
[ترجمه ترگمان]فرانک با علم اقتصاد سروکار دارد
[ترجمه گوگل]فرانک با اقتصاد روبرو است
14. Economics undergraduates are probably the brightest in the university.
[ترجمه ترگمان]دانشجویان کارشناسی اقتصاد احتمالا درخشان ترین دانشگاه هستند
[ترجمه گوگل]دوره های کارشناسی اقتصاد، احتمالا روشن ترین در دانشگاه است
15. He called the government's policy 'the economics of the madhouse'.
[ترجمه ترگمان]او سیاست دولت را اقتصاد the نامید
[ترجمه گوگل]او از سیاست دولت 'اقتصاد دیوانه' نام برد
16. I did a correspondence course in economics.
[ترجمه ترگمان]من یک دوره مکاتبه ای را در اقتصاد گذراندم
[ترجمه گوگل]من یک دوره مکاتبات در اقتصاد را انجام دادم
17. The economics of maintaining a safe environment are not just the concern of the government.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد حفظ محیط زیست سالم تنها نگرانی دولت نیست
[ترجمه گوگل]اقتصاد حفظ یک محیط امن نه تنها نگرانی دولت است