معنی : مولود
generated
معنی : مولود
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] تولید شده
مترادف و متضاد
مولود (صفت)
born, begotten, generated
جملات نمونه
1. the topic of abortion generated a lot of heat
موضوع سقط جنین موجب مباحثات داغی شد.
پیشنهاد کاربران
تولید شده
ناشی شده
مخلوق
حاصل شده
موجب
مسبب
مسبب
ایجاد شد
خلق شده
کلمات دیگر: