1. at a gallop
در (حال) چهار نعل
2. at a gallop
به تاخت،چهار نعل،تند
3. this is not a book to be read at a gallop
این کتابی نیست که بشود آنرا با عجله خواند.
4. He rode off at a gallop.
[ترجمه ترگمان]به چهار نعل می تاخت
[ترجمه گوگل]او در یک قایقرانی رانندگی کرد
5. The horses were raring to have a gallop.
[ترجمه ترگمان]اسب های کالسکه سواری می کردند و چهار نعل حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]اسب ها به طرز وحشیانه ای به سر می برند
6. If you gallop through your work, you are more likely to make mistakes.
[ترجمه ترگمان]اگر در کار خود به تاخت بروید، احتمال بیشتری وجود دارد که اشتباه کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما از طریق کار خود به سر می برید، به احتمال زیاد اشتباه می کنید
7. The horses broke into a mad gallop when they heard the gunshot.
[ترجمه ترگمان]وقتی صدای شلیک گلوله به گوش رسید، اسب ها چهار نعل تاختند
[ترجمه گوگل]اسلحه هنگامی که شلیک گلوله شنیده می شود، در یک تپه ای دیوانه شکست
8. All the horses broke into a gallop.
[ترجمه ترگمان]همه اسب ها چهار نعل تاختند
[ترجمه گوگل]تمام اسب ها به یک گله افتادند
9. After a hard gallop, the horse was played out.
[ترجمه ترگمان]بعد از چهار نعل اسب، اسب در حال بازی بود
[ترجمه گوگل]بعد از یک ضربه سخت، اسب بازی کرد
10. She set off at a gallop.
[ترجمه ترگمان]چهار نعل حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او در یک ضربه آزاد قرار گرفت
11. Don't gallop through your speech as if you can't wait to finish.
[ترجمه ترگمان]طوری حرف نزن که انگار نمی توانی صبر کنی تا حرفم را تمام کنی
[ترجمه گوگل]از طریق سخنرانی خود را به عنوان اگر شما نمی توانید صبر کنید به پایان برسد
12. Amanda rode off at a gallop.
[ترجمه ترگمان]اماندا چهار نعل از اسب پیاده شد
[ترجمه گوگل]آماندا در یک قایقرانی رانندگی کرد
13. She always lives life at a gallop.
[ترجمه ترگمان]او همیشه با چهار نعل زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او همیشه زندگی می کند در یک ضربه آزاد
14. The project began at full gallop.
[ترجمه ترگمان]پروژه با چهار نعل حرکت کرد
[ترجمه گوگل]پروژه شروع به کار کرد
15. My horse suddenly broke into a gallop.
[ترجمه ترگمان]ناگهان اسب من چهار نعل دوید
[ترجمه گوگل]اسب من به طور ناگهانی شکسته شد