1. his genius was in lexicography
نبوغ او در فرهنگ نگاری بود.
2. mere genius
نبوغ محض
3. shakespeare's genius dims the lustre of other writers
نبوغ شکسپیر درخشندگی نویسندگان دیگر را تار می نمایاند.
4. the genius of elizabethan poetry
ویژگی های اساسی شعر دوره ی الیزابت
5. a stone genius
نابغه ی تمام عیار!
6. her scintillating genius
نبوغ درخشان او
7. he has a genius for poetry
او نبوغ شعر دارد.
8. shakespeare was the genius of that young poet
شکسپیر الهامگر آن شاعر جوان بود.
9. sherry has a genius for getting along with people
شری در مردم داری نبوغ دارد.
10. a man of various genius
مردی دارای نبوغ در چند زمینه
11. from childhood on, her genius flowered
نبوغ او از کودکی گل کرد.
12. he was the evil genius of that unfortunate prince
او برای آن شاهزاده ی تیره بخت ناصح بسیار بدی بود.
13. abbas was a man of genius
عباس مردی نابغه بود.
14. she bears the stamp of genius
نبوغ در ناصیه ی او هویدا است.
15. the fertile mind of a genius
فکر آفریننده ی یک نابغه
16. the wells of his poetic genius had dried up
سرچشمه های نبوغ شعری او خشک شده بودند.
17. hamlet is a child of shakespeare's genius
هملت دستاورد نبوغ شکسپیر است.
18. in their sum, his talents approached genius
استعدادهای او به طور سر جمع سر به نبوغ می زد.
19. a policy which is suited to the genius of a free people
سیاستی که با روحیات یک ملت آزاد سازگار است
20. we went there to do homage to the genius of hafez
برای بزرگداشت نبوغ حافظ به آنجا رفتیم.
21. i yield to no one in my respect for his genius
هیچ کس مثل من برای نبوغ او احترام قائل نیست.
22. Genius is formed in quiet, character in the stream of life.
[ترجمه ترگمان]نبوغ در آرامش و شخصیت در جریان زندگی شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]نابغه در آرام، شخصیت در جریان زندگی شکل می گیرد
23. Towering genius disdains a beaten path. It seeks regions hitherto unexplored.
[ترجمه ترگمان]بر روی یک کوره راه و در حال شکست خوردن سایه افکنده بود آن به دنبال مناطقی است که تا کنون کشف نشده اند
[ترجمه گوگل]نابغه برجسته از مسیر ضرب و شتم رنج می برد این ناحیه به دنبال ناشناخته هایی است
24. When a true genius appears in the world you may know him by his sign, that the dunces are all in confederacy against him.
[ترجمه ترگمان]وقتی یک نابغه واقعی در دنیا ظاهر می شود، شما می توانید او را با امضای او بشناسید، که the در دست او هستند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک نابغه واقعی در جهان ظاهر می شود، شما ممکن است او را با علامت خود بشناسید، که در آن همه مردانگی در برابر او متحد هستند
25. His work bears the unmistakable stamp of genius.
[ترجمه ترگمان]کار او مهر نبوغ نبوغ است
[ترجمه گوگل]کار او دارای مهر تایپ نابغه است
26. Genius is nothing but labor and diligence.
[ترجمه ترگمان]نبوغ چیزی جز کار و تلاش نیست
[ترجمه گوگل]نابغه چیزی جز کار و سرسختی نیست