کلمه جو
صفحه اصلی

gamester


معنی : ورزشکار، ادم شوخ، قمار باز، هرزه و مهمل
معانی دیگر : ادم شو

انگلیسی به فارسی

قمار باز، آدم شوخ، ورزشکار، هرزه و مهمل


بازیگر، قمار باز، ادم شوخ، ورزشکار، هرزه و مهمل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who habitually gambles.

• gambler; one who plays games of chance (cards, dice, etc.)

مترادف و متضاد

ورزشکار (اسم)
athlete, sportsman, gymnast, gamester

ادم شوخ (اسم)
gamester, humorist, gagman, gangster, humourist

قمار باز (اسم)
gamester, gambler

هرزه و مهمل (اسم)
gamester

جملات نمونه

1. The Gamester also ended tragically when Beverly, a gambler, falsely accused of murder, committed suicide by taking poison.
[ترجمه ترگمان]Gamester زمانی که بورلی، یک قمارباز که به دروغ به قتل متهم شده بود، با گرفتن سم خودکشی کرد
[ترجمه گوگل]GameServer همچنان به سختی به پایان رسید هنگامی که بورلی، قمارباز، به دروغ متهم به قتل، خودکشی را با گرفتن سم انجام داد

2. Never did gamester, whose whole fortune is staked on one cast of the die, experience the anguish which Edmond felt in his paroxysms of hope.
[ترجمه ترگمان]قماربازی که تمام مایملک خود را در قالب یک نوع مرگ به بازی گذاشته و در این حال زار زار زار زار زار زار زار زار زار زار زار زار زار زار زار زار زار می زد
[ترجمه گوگل]هیچکدام از بازیگران، که تمام ثروت خود را بر روی یکی از بازیگران قرار داده است، تجربه ای را که ادموم در امتداد امتداد خود احساس می کند، تجربه می کند

3. Standers - by see more than gamester.
[ترجمه ترگمان] - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]ستونها - با دیدن بیشتر از بازیگران

4. The gamester never plays the card the opponent expects, still less that which he wants.
[ترجمه ترگمان]gamester هرگز کارتی را که حریف از آن انتظار دارد بازی نمی کند، و هنوز کم تر آن را می خواهد
[ترجمه گوگل]این بازیگر هرگز کارت را که حریف انتظار دارد، بازی نمیکند، هرچند کمتر از آن چیزی که میخواهد

5. It was this primising young man, due to a very little bit of greediness, he turned himself into a gamester and ruined his family .
[ترجمه ترگمان]این مرد جوان primising بود که به علت اندکی حریص بودن، خود را به قماربازی کشاند و خانواده خود را به باد فنا داد
[ترجمه گوگل]این جوان جوان، به دلیل کمی گرایشاتش، خودش را تبدیل به یک بازیگر کرد و خانواده اش را ویران کرد

6. The consequence of the narrow and myopic vision of both the gamester and the would-be profit maker is that neither group has the slightest interest in the work of building a libertarian movement.
[ترجمه ترگمان]نتیجه دیدگاه نزدیک بین و نزدیک بین دو the و the سود آور این است که هیچ یک از گروه ها کوچک ترین علاقه ای به کار ساختن یک جنبش آزادی خواه ندارد
[ترجمه گوگل]نتیجه چشم انداز باریک و بینایی هر دو بازیگر و سودآور سودمند این است که هیچکدام از این گروه ها کوچکترین علاقه ای به کار ساختن جنبش لیبرتاریایی ندارند

7. Has fortune dealt you some bad cards, then let wisdom make you a good gamester.
[ترجمه ترگمان]شرط می بندم که بخت و اقبال به تو قمار کرده و قماربازی می کند و قماربازی می کند
[ترجمه گوگل]ثروت شما کارت های بدی را به شما پرداخت می کند، سپس اجازه دهید که عقل شما را یک بازیگر خوب کند

8. Recall that Peter, owner of Textacular, has been trying to buy Maxine's company, Gamester, as part of his strategy to roll up other small businesses.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که پیتر، صاحب of، در تلاش برای خرید شرکت Maxine، Gamester، به عنوان بخشی از استراتژی خود برای جمع کردن تجارت های کوچک دیگر بوده است
[ترجمه گوگل]به یاد بیاورید که پیتر، صاحب Textacular، در تلاش است تا شرکت Maxine، GameSer را به عنوان بخشی از استراتژی خود برای ساخت سایر شرکت های کوچک، خریداری کند


کلمات دیگر: