کلمه جو
صفحه اصلی

fascinator


معنی : مجذوب کننده، افسونگر
معانی دیگر : شیفتگر، شیداگر، مسحور کننده

انگلیسی به فارسی

مجذوب‌کننده، افسونگر


جادوگر، افسونگر، مجذوب کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or object that captures attention, charms, or allures.

(2) تعریف: a light scarf, usu. woven or crocheted, worn about a woman's head and neck.

• person or thing that fascinates; light scarf of crochet work made of lace that women wear as a head cover

مترادف و متضاد

مجذوب کننده (اسم)
attractor, fascinator, spellbinder

افسونگر (اسم)
fascinator, voodoo, charmer, mermaid, enchanter, voodooist

جملات نمونه

1. The fascinator is a particularly ornate hair accessory that can feature feathers, beads, flowers and other fancy trimmings.
[ترجمه ترگمان]The یک لوازم جانبی مخصوص مو است که می تواند پر از پر، مهره، گل و دیگر تزئینات فانتزی باشد
[ترجمه گوگل]جادوگر یک وسیله نقلیه مخصوص موزاییک است که می تواند پرها، دانه ها، گل ها و سایر لوازم آرایشی را به وجود آورد

2. In fact, at Serendipity Tiaras, fascinator sales have trumped orders for tiaras, considered to be the traditional wedding headpiece, she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت که در حقیقت، در Serendipity Tiaras، فروش fascinator دستورها جعلی برای tiaras، در نظر گرفته شده است که با کلاه عروسی سنتی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]در واقع، در Serendipity Tiaras، فروش شگفت انگیز سفارشات برای tiaras را تقبیح کرده است، که به عنوان شاهزاده عروسی سنتی شناخته می شود

3. Fascination over the Fascinator is growing in the United States, with Google searches up 50% for this style of hat since January.
[ترجمه ترگمان]گوگل در ایالات متحده در حال رشد است و گوگل از ماه ژانویه تا کنون ۵۰ درصد از این نوع کلاه را جستجو می کند
[ترجمه گوگل]جذابیت بیش از Fascinator در ایالات متحده رشد می کند، زیرا Google از سال ژانویه تاکنون 50 درصد از این نوع کلاه را جستجو کرده است

4. So Lyons was surprised with the jump in fascinator orders just as the summer wedding season gets underway.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، همانطور که فصل عروسی تابستانی در حال انجام است، لیون از پرش در سفارشات fascinator شگفت زده شد
[ترجمه گوگل]بنابراین Lyons با پرش در دستورات فانتزی شگفت زده شد فقط به عنوان فصل تابستان تابستان می شود در حال اجرا است

5. The Princess is auctioning off her fascinator for charity on eBay, with the money going to UNICEF and Children in Crisis.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده خانم بخاطر کمک به یونیسف و کودکان در بحران مزایده را برای خیریه در eBay به مزایده گذاشت
[ترجمه گوگل]شاهزاده خانم از طرفداران خیریه در eBay، با پولی که به یونیسف و کودکان در بحران می گذرد، حراج می کند

6. Most British women will complete the look with a hat or a fascinator — a small feathered or jeweled hairpiece attached to a clip or a comb.
[ترجمه ترگمان]بیشتر زنان انگلیسی با کلاه و یا a که به یک گیره یا یک شانه متصل هستند، ظاهر را کامل می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر زنان بریتانیا این نگاه را با یک کلاه یا یک جادوگر به پایان می رسانند - یک پرچم کوچک یا پرچم نگین دار که به کلیپ یا شانه متصل است

7. "A truly individual, fun but elegant wedding bow becomes the fascinator form," says the description in the auction listing.
[ترجمه ترگمان]شرحی که در فهرست حراج نوشته شده است می گوید: \" یک تعظیم واقعا فردی، سرگرم کننده اما ظریف به فرم fascinator تبدیل می شود \"
[ترجمه گوگل]'توضیح در فهرست حراج می گوید:' یک کلاه عروسی واقعا شخصیتی، سرگرم کننده اما زیبا، به شکل شگفت انگیز تبدیل می شود

8. The company's mainly products include :American turkey boa, south Africa ostrich feather, feather flower, feather trimming, feather mask, feather fan, feather wing and other feather fascinator .
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی این شرکت عبارتند از: turkey آمریکایی، پر شترمرغ آفریقای جنوبی، گل پر، ماسک پر، بادبزن پر، بال پر و پر دیگر
[ترجمه گوگل]محصولات عمده این شرکت عبارتند از: بوقلمون بوای آمریکایی، پرتقال شترمرغ آفریقای جنوبی، پر فراز، پودر پر، ماسک پر، فن پر، بال پر و سایر پرچم پر


کلمات دیگر: