معنی : غلام، غلام پاروزن، مزدور، زحمتکش
معانی دیگر : تبهکار یا برده ی زنجیر شده که در کشتی به زور تازیانه پارو میزد، کسی که با جان کندن نان می خورد، جان کن، غلام غلام پاروزن، تبه کاری که واداربکارکردن یاپاروزدن میشد
غلام پاروزن، مزدور، زحمتکش، غلام
برده دلقک، غلام پاروزن، مزدور، زحمتکش، غلام