کلمه جو
صفحه اصلی

easiness


معنی : سادگی، سهولت، اسانی
معانی دیگر : آسانی

انگلیسی به فارسی

راحتی، سهولت، سادگی، اسانی


آسانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the condition of being easy.
متضاد: hardness, tension

• lightness, ease, freedom from anxiety; indifference

مترادف و متضاد

سادگی (اسم)
homeliness, ease, facility, chastity, simplicity, naivety, plainness, simpleness, easiness, tenuity, rusticity, simple-mindedness

سهولت (اسم)
ease, facility, easiness

اسانی (اسم)
ease, easiness, freedom

carelessness


Synonyms: indifference, nonchalance, facility, ability, ease


جملات نمونه

1. To do so would imply a certain easiness between them.
[ترجمه ترگمان]به طوری که به نظر من آدم قابل اعتمادی است
[ترجمه گوگل]این کار به این معنی است که راحتی بین آنها وجود دارد

2. Belief provides spiritual warmth, comfort and easiness. If you are a religious believer, you tend to feel more peaceful, satisfying and happy. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]ایمان، گرمی و راحتی معنوی، راحتی و راحتی فراهم می کند اگر شما یک معتقد مذهبی هستید، تمایل به احساس آرامش، رضایت و شادی بیشتری دارید دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]ایمان گرمایی روحانی، راحتی و آسایش را فراهم می کند اگر شما یک مؤمن مذهبی هستید، تمایل بیشتری به آرامش، رضایت و خوشحالی خواهید داشت دکتر T P Chia

3. The easiness of the wicket was further confirmed when Durham's bowlers also failed to extract any joy from it.
[ترجمه ترگمان]وقتی که توپ گیران دوره ام نتوانستند هیچ شادی از آن استخراج کنند، سادگی این اختلاف بیشتر مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]آسایش ویلچر بیشتر تأیید شد، زمانی که بوشرهای دورامم موفق به استخراج هیچ لذتی از آن نشدند

4. Those people prefer naturalness and easiness. They are rational but not pedantry, generous but not extravagant.
[ترجمه ترگمان]آن مردم طبیعی بودن و راحتی را ترجیح می دهند آن ها منطقی هستند، اما فضل فروشی نیستند، بزرگوارانه هستند، اما فوق العاده نیستند
[ترجمه گوگل]این افراد طبیعت و راحتی را ترجیح می دهند آنها منطقی هستند، اما نه جنون، سخاوتمندانه و نه عجیب و غریب

5. Bingley was endeared to Darcy by the easiness, openness.
[ترجمه ترگمان]بینگلی با صداقت و صداقت به دار سی عزیز بود
[ترجمه گوگل]Bingley به راحتی و آرامش به دارسی خوش گذشت

6. The speed of work and easiness of programming were also improved.
[ترجمه ترگمان]سرعت کار و سهولت برنامه نویسی بهبود یافت
[ترجمه گوگل]سرعت کار و راحتی برنامه ریزی نیز بهبود یافت

7. It has powerful functions, easiness of installation, no regional limits sharing resources that are unmatchable for traditional video monitoring.
[ترجمه ترگمان]این سیستم دارای عملکرد قدرتمند، راحتی نصب، و هیچ محدودیت منطقه ای نیست که برای پایش ویدیویی سنتی بکار می رود
[ترجمه گوگل]این توابع قدرتمند، راحتی نصب، هیچ محدودیت منطقه ای به اشتراک گذاری منابع است که برای نظارت تصویری سنتی قابل استفاده نیست

8. There was an easiness between them.
[ترجمه ترگمان]There بین آن ها قرار داشت
[ترجمه گوگل]میان آنها بینایی وجود داشت

9. Life is happier if it is full of easiness and assuredness.
[ترجمه ترگمان]اگر پر از سادگی و assuredness باشد، زندگی شادتر است
[ترجمه گوگل]زندگی پر از اشتیاق و اطمینان است شادتر

10. The very easiness of the deed held her back.
[ترجمه ترگمان]The عمل او را به عقب نگه داشت
[ترجمه گوگل]بسیار آسان از این عمل او را برگزار کرد

11. Easiness - with little beautification and expression but a kind of peace acquired through the trial of time.
[ترجمه ترگمان]easiness - با زیبایی و حالت چهره، اما نوعی آرامش در زمان محاکمه به دست آمد
[ترجمه گوگل]راحتی - با کمی beautification و بیان، اما نوع صلح به دست آمده از محاکمه زمان

12. Good Filterability – The easiness to carry fine metal particles over the system filters could help to reduce the chance of plugging filters and helps rapid flushing of erosion debris.
[ترجمه ترگمان]Filterability خوب - سهولت حمل ذرات فلزی ظریف بر روی فیلترهای سیستم می تواند به کاهش شانس این فیلتر کمک کند و به تخلیه سریع زباله فرسایش کمک کند
[ترجمه گوگل]قابلیت تصفیه خوب - آسایش برای حمل ذرات ریز فلزات بر روی فیلترهای سیستم می تواند به کاهش احتمال شلیک فیلترها کمک کند و باعث تخریب سریع فرسایش آوار می شود

13. Cleanlily feeling high elasticity clarity blob, order skin easiness absorb need moisture and nutrient, Use after cleanlily lubricate, plibility in the chips elasticity.
[ترجمه ترگمان]Cleanlily با حباب وضوح بالا، blob پوست سفارش نیاز به رطوبت و ماده مغذی، استفاده بعد از cleanlily lubricate، plibility در elasticity chips دارند
[ترجمه گوگل]احساس پاک شدن وضوح بالای وضوح بالا، راحتی پوست، نیاز به رطوبت و مواد مغذی را جذب می کند، پس از تمیز کردن روان، استفاده از انعطاف پذیری چیپس استفاده کنید

14. Opening easiness is an additional function of packages that attracts consumers'favour.
[ترجمه ترگمان]سهولت باز کردن یک تابع اضافی از بسته هایی است که مصرف کنندگان را به خود جلب می کند
[ترجمه گوگل]رفع افتتاح یک تابع اضافی از بسته هایی است که جذابیت مصرف کنندگان را جذب می کنند

پیشنهاد کاربران

a feeling of refreshing tranquility and an absence of tension or worry.
حس راحتی، آرامش، آسودگی، حس آرامش تازه، حس آسودگی و بدون هیچ دغدغه ایی


کلمات دیگر: