1. the editorial page
صفحه ی سر مقاله ها (ی روزنامه)
2. he was not able to perform his editorial duties on account of illness
به واسطه ی بیماری قادر به انجام وظایف سردبیری نبود.
3. he lacked a political alter ego on the editorial board
او فاقد دوستی صمیمی در هیئت ویراستاران بود.
4. The editorial contained several factual errors.
[ترجمه ترگمان]این سرمقاله حاوی چندین خطای واقعی بود
[ترجمه گوگل]سرمقاله حاوی چندین خطای واقعی است
5. The newspaper editorial defamed the politician.
[ترجمه ترگمان]سرمقاله این روزنامه به این سیاست مدار توهین کرد
[ترجمه گوگل]سرمقاله روزنامه نگار، سیاستمدار را متهم کرد
6. He has been on the editorial staff of "Private Eye" since 196
[ترجمه ترگمان]او از سال ۱۹۶ میلادی در مورد کارکنان مجله \"چشم غیر خصوصی\" بوده است
[ترجمه گوگل]او از 196 سالگی در هیئت تحریریه «چشم خصوصی» بوده است
7. Last night I read the editorial over again.
[ترجمه ترگمان]دیشب مجله را دوباره خواندم
[ترجمه گوگل]شب گذشته من سرمقاله را دوباره خواندم
8. The editor dummied up the editorial page.
[ترجمه ترگمان]ویرایشگر صفحه سرمقاله را پر کرد
[ترجمه گوگل]سردبیر صفحه سرمقاله را خفه کرد
9. A Wall Street Journal editorial encapsulated the views of many conservatives.
[ترجمه ترگمان]سرمقاله وال استریت ژورنال نظریه بسیاری از محافظه کاران است
[ترجمه گوگل]سرمقاله وال استریت ژورنال دیدگاه های بسیاری از محافظه کاران را به نمایش گذاشت
10. The letters snowed to the editorial department.
[ترجمه ترگمان]این نامه ها به شدت به بخش سرمقاله فرستاده شدند
[ترجمه گوگل]نامه ها به بخش سرمقاله برمی گردد
11. I was promoted to editor and then editorial director.
[ترجمه ترگمان]من به ویراستار و بعد مدیر سرمقاله رفتم
[ترجمه گوگل]من به سردبیر و سپس سرمقاله منتشر شد
12. She hopes her editorial will provoke readers into thinking seriously about the issue.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که سرمقاله او خوانندگان را به تفکر جدی در مورد این موضوع تحریک کند
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که سرمقاله وی خوانندگان را به طور جدی در مورد موضوع تحریک کند
13. Jordan asked for editorial control of the project.
[ترجمه ترگمان]جردن خواستار کنترل سردبیری پروژه شد
[ترجمه گوگل]اردن خواستار کنترل سرمقاله این پروژه شد
14. A newspaper ran an editorial attacking him for being a showman.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ای به عنوان مجری نمایش به او حمله کرده بود
[ترجمه گوگل]یک روزنامه یک سرمقاله را برای حمله به او به عنوان نمایشگر اجرا کرد
15. Editorial decisions are generally made by senior editors.
[ترجمه ترگمان]تصمیمات تحریریه به طور کلی توسط ویراستاران ارشد اتخاذ می شوند
[ترجمه گوگل]تصمیمات سرمقاله معمولا توسط سردبیران ارشد انجام می شود
16. The chief editorial writer also blames weak leadership for the current crisis.
[ترجمه ترگمان]نویسنده سرمقاله اصلی نیز رهبری ضعیف برای بحران جاری را مقصر می داند
[ترجمه گوگل]نویسنده سرمقاله نیز رهبران ضعیف را برای بحران کنونی سرزنش می کند