کلمه جو
صفحه اصلی

editorial


معنی : مقاله، سرمقاله، مطلب مهم روزنامه
معانی دیگر : (روزنامه) وابسته به سردبیر، سردبیرانه، ویرایشی، ویراستاری، وابسته به ویرایش و ویراستاری

انگلیسی به فارسی

سرمقاله


سرمقاله، مقاله، مطلب مهم روزنامه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an article or commentary, as in a newspaper or on television, that expresses an opinion or viewpoint.
صفت ( adjective )
مشتقات: editorialist (n.)
(1) تعریف: of or relating to an expressed opinion or viewpoint.

(2) تعریف: of or relating to an editor or an editor's functions.

• article presenting the opinion of the editors or publishers
of or pertaining to an editor; pertaining to editing
editorial means involved in preparing a newspaper, magazine, or book for publication.
editorial also means involving the attitudes, opinions, and contents of a newspaper, magazine, or television programme.
an editorial is an article in a newspaper which gives the opinion of the editor or publisher on a particular topic.

مترادف و متضاد

commentary


مقاله (اسم)
article, treatise, dissertation, tract, chapter, paper, essay, editorial, disquisition, tractate

سرمقاله (اسم)
leader, editorial, leading article

مطلب مهم روزنامه (اسم)
editorial

Synonyms: article, critique, opinion, report, review


جملات نمونه

1. the editorial page
صفحه ی سر مقاله ها (ی روزنامه)

2. he was not able to perform his editorial duties on account of illness
به واسطه ی بیماری قادر به انجام وظایف سردبیری نبود.

3. he lacked a political alter ego on the editorial board
او فاقد دوستی صمیمی در هیئت ویراستاران بود.

4. The editorial contained several factual errors.
[ترجمه ترگمان]این سرمقاله حاوی چندین خطای واقعی بود
[ترجمه گوگل]سرمقاله حاوی چندین خطای واقعی است

5. The newspaper editorial defamed the politician.
[ترجمه ترگمان]سرمقاله این روزنامه به این سیاست مدار توهین کرد
[ترجمه گوگل]سرمقاله روزنامه نگار، سیاستمدار را متهم کرد

6. He has been on the editorial staff of "Private Eye" since 196
[ترجمه ترگمان]او از سال ۱۹۶ میلادی در مورد کارکنان مجله \"چشم غیر خصوصی\" بوده است
[ترجمه گوگل]او از 196 سالگی در هیئت تحریریه «چشم خصوصی» بوده است

7. Last night I read the editorial over again.
[ترجمه ترگمان]دیشب مجله را دوباره خواندم
[ترجمه گوگل]شب گذشته من سرمقاله را دوباره خواندم

8. The editor dummied up the editorial page.
[ترجمه ترگمان]ویرایشگر صفحه سرمقاله را پر کرد
[ترجمه گوگل]سردبیر صفحه سرمقاله را خفه کرد

9. A Wall Street Journal editorial encapsulated the views of many conservatives.
[ترجمه ترگمان]سرمقاله وال استریت ژورنال نظریه بسیاری از محافظه کاران است
[ترجمه گوگل]سرمقاله وال استریت ژورنال دیدگاه های بسیاری از محافظه کاران را به نمایش گذاشت

10. The letters snowed to the editorial department.
[ترجمه ترگمان]این نامه ها به شدت به بخش سرمقاله فرستاده شدند
[ترجمه گوگل]نامه ها به بخش سرمقاله برمی گردد

11. I was promoted to editor and then editorial director.
[ترجمه ترگمان]من به ویراستار و بعد مدیر سرمقاله رفتم
[ترجمه گوگل]من به سردبیر و سپس سرمقاله منتشر شد

12. She hopes her editorial will provoke readers into thinking seriously about the issue.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است که سرمقاله او خوانندگان را به تفکر جدی در مورد این موضوع تحریک کند
[ترجمه گوگل]او امیدوار است که سرمقاله وی خوانندگان را به طور جدی در مورد موضوع تحریک کند

13. Jordan asked for editorial control of the project.
[ترجمه ترگمان]جردن خواستار کنترل سردبیری پروژه شد
[ترجمه گوگل]اردن خواستار کنترل سرمقاله این پروژه شد

14. A newspaper ran an editorial attacking him for being a showman.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ای به عنوان مجری نمایش به او حمله کرده بود
[ترجمه گوگل]یک روزنامه یک سرمقاله را برای حمله به او به عنوان نمایشگر اجرا کرد

15. Editorial decisions are generally made by senior editors.
[ترجمه ترگمان]تصمیمات تحریریه به طور کلی توسط ویراستاران ارشد اتخاذ می شوند
[ترجمه گوگل]تصمیمات سرمقاله معمولا توسط سردبیران ارشد انجام می شود

16. The chief editorial writer also blames weak leadership for the current crisis.
[ترجمه ترگمان]نویسنده سرمقاله اصلی نیز رهبری ضعیف برای بحران جاری را مقصر می داند
[ترجمه گوگل]نویسنده سرمقاله نیز رهبران ضعیف را برای بحران کنونی سرزنش می کند

He was not able to perform his editorial duties on account of illness.

به‌دلیل بیماری قادر به انجام وظایف سردبیری نبود.


پیشنهاد کاربران

مربوط به آماده سازی روزنامه، کتاب و . . .

تحریریه ( مربوط به مقاله )

گروه ویراستاری مجله یامقاله

سرمقاله - مقاله - نقد و بررسی - نظر - گزارش - تفسیر - گفتمان - رساله - ارزیابی - شرح کتبی - تجزیه و تحلیل - حاشیه نویسی - انتقاد - پایان نامه - بیانیه - بررسی - دست نوشته - جزوه - خبرنامه


کلمات دیگر: