کلمه جو
صفحه اصلی

fagged


معنی : مانده

انگلیسی به فارسی

فاجعه، مانده


انگلیسی به انگلیسی

• exhausted, extremely tired, drained of energy, weak (slang)
if someone is fagged or fagged out, they are very tired; used in informal english.

مترادف و متضاد

مانده (صفت)
stale, tired, weary, residuary, forworn, remaining, fagged, remained, fatigued, worn-out

جملات نمونه

1. i am completely fagged out
از خستگی رمق ندارم.

2. Doesn't this sort of work fag you out?
[ترجمه ترگمان]این کارا تو رو بیرون نمی کنه؟
[ترجمه گوگل]آیا این نوع کارها شما را از بین نمی برد؟

3. This sort of work fag ged me out.
[ترجمه ترگمان]باز هم این کار از اینجا بیرون می آید
[ترجمه گوگل]این نوع کار از من دور شد

4. I've got to tidy my room. What a fag!
[ترجمه ترگمان]باید اتاقم را مرتب کنم چه کونی!
[ترجمه گوگل]من باید اتاقم را تمیز کنم چه فاجعه ای!

5. She's gone outside for a quick fag.
[ترجمه ترگمان]اون بیرون برای یه کونی تند رفته بیرون
[ترجمه گوگل]او برای خارج شدن از یک فابرگاس سریع بیرون رفته است

6. It is too much of a fag.
[ترجمه ترگمان]این خیلی بیشتر از یک fag
[ترجمه گوگل]این بیش از حد است

7. The floor was littered with fag ends.
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پر از ته سیگار بود
[ترجمه گوگل]کف با سرپا نگهداشتن کف پا بود

8. Travelling all that way to work every day is a real fag.
[ترجمه ترگمان]سفر کردن تمام این راه ها برای کار کردن هر روز واقعا خسته کننده است
[ترجمه گوگل]سفر به تمام این راه برای کار هر روز یک قدم واقعی است

9. There were fag ends all over the floor.
[ترجمه ترگمان]ته کف اتاق ته کشیده بود
[ترجمه گوگل]فاج در تمام طبقه وجود دارد

10. It's too much of a fag to go out.
[ترجمه ترگمان]بیرون رفتن خیلی زیاده
[ترجمه گوگل]این خیلی زیاد است که برای بیرون رفتن

11. I can't be fagged to walk all the way there.
[ترجمه ترگمان]خسته شدم از اینکه همه راه رو تا اونجا پیاده برم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم فریب دادم که تمام راه را در آنجا راه بیاورم

12. It's such a fag to have to make your bed every morning.
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح مجبور میشم تختت رو مرتب کنم
[ترجمه گوگل]این یک فاجعه است که هر روز صبح باید تختتان را مرتب کنید

13. You've been fagging away at your painting all morning,it's time you take a rest.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح که مشغول نقاشی کردن بوده ای، حالا وقتش است که استراحت کنی
[ترجمه گوگل]تمام صبح در تمام نقاشی های شما نقاشی کرده اید، وقت آن است که استراحت کنید

14. Standing on your feet all day really fags you out.
[ترجمه ترگمان] من تمام روز رو پای تو ایستادم تا حسابی fags
[ترجمه گوگل]در تمام طول روز روی پای خود ایستاده اید

15. I only caught the fag end of their conversation.
[ترجمه ترگمان]من فقط دنباله بحث آن ها را گرفتم
[ترجمه گوگل]من فقط پایان فابرگاس مکالمات خود را گرفتم

پیشنهاد کاربران

خسته - کوفته - هلاک


کلمات دیگر: