کلمه جو
صفحه اصلی

gaming


معنی : بازی، قمار بازی
معانی دیگر : قمار، شرطبندی، مانور نظامی یا هر نوع عملیات تمرینی جهت آموزش و آمادگی

انگلیسی به فارسی

بازی، قمار بازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the practice of gambling; playing of games of chance.
مشابه: play

(2) تعریف: the playing of games instructive in the creation of strategies that can be adapted to war and business operations.

• gambling, playing of games of chance
gaming is the same as gambling; a formal word.

مترادف و متضاد

بازی (اسم)
action, play, sport, game, gaming, fun, skittle

قمار بازی (اسم)
gaming

جملات نمونه

1. gaming house
قمارخانه

2. gaming room
اتاق (ویژه ی) قمار

3. gaming table
میز قمار (دارای سوراخ و شبکه ی ویژه هر قمار بخصوص)

4. he had a passion for gaming
او عاشق قمار بود.

5. Keep flax from fire,youth from gaming.
[ترجمه ترگمان]flax را از آتش دور نگه دار، جوانی از بازی
[ترجمه گوگل]کتان را از آتش بکشید، جوانان از بازی

6. He spent all night at the gaming tables.
[ترجمه ترگمان]تمام شب را در قمار بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او تمام شب را در میزهای بازی صرف کرد

7. Online gaming allows players from around the world to challenge each other.
[ترجمه ترگمان]بازی آنلاین به بازیکنان اجازه می دهد تا از سرتاسر دنیا به چالش بکشند تا یکدیگر را به چالش بکشند
[ترجمه گوگل]بازی آنلاین اجازه می دهد تا بازیکنان از سراسر جهان به چالش یکدیگر

8. Her husband was spending all night at the gaming tables.
[ترجمه ترگمان]شوهرش تمام شب را در قمار بازی می کرد
[ترجمه گوگل]شوهرش تمام شب را در میزهای بازی صرف کرد

9. The main gaming room was thickly carpeted.
[ترجمه ترگمان]سالن بازی اصلی مفروش بود
[ترجمه گوگل]اتاق بازی اصلی با کف دست ساخته شده بود

10. Gaming areas were half-empty, but gamblers made a beeline for the slots and tables at halftime.
[ترجمه ترگمان]این بازی ها نیمه خالی بودند، اما قماربازان در نیمه نخست پایان نیمه اول را به خود جلب کردند
[ترجمه گوگل]مناطق بازی ناپیوسته بودند، اما قماربازان در نیمه دوم، برای اسلات ها و جداول بازی می کردند

11. The hottest new concept in pocket gaming is multi-player games.
[ترجمه ترگمان]گرم ترین مفهوم بازی در بازی، بازی های چند نفره است
[ترجمه گوگل]داغترین مفهوم جدید در بازی های جیبی بازی های چند نفره است

12. Thomas also predicted that if gaming dies, the effect will be widespread.
[ترجمه ترگمان]توماس همچنین پیش بینی کرد که اگر بازی کند، این اثر گسترش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]توماس همچنین پیش بینی کرد که اگر بازی در حال مرگ باشد، اثر گسترده خواهد بود

13. The nightclub and gaming business is run on the same principles as any other business.
[ترجمه ترگمان]کلوب شبانه و کسب وکار بازی با همان اصول به عنوان هر کسب وکار دیگری اداره می شوند
[ترجمه گوگل]باشگاه شبانه و بازی های کاری بر اساس اصول مشابه هر کسب و کار دیگر اجرا می شود

14. J., and numerous other gaming properties.
[ترجمه ترگمان]J, و دیگر ویژگی های بازی
[ترجمه گوگل]J و بسیاری دیگر از ویژگی های بازی

15. Linder accused insurance companies of gaming the system to increase profits.
[ترجمه ترگمان]Linder شرکت های بیمه را به بازی در سیستم برای افزایش سود متهم کرد
[ترجمه گوگل]لیندر متهم به شرکت های بیمه در بازی سیستم برای افزایش سود

He had a passion for gaming.

او عاشق قمار بود.


اصطلاحات

gaming house

قمارخانه


gaming room

اتاق (ویژه‌ی) قمار


gaming table

میز قمار (دارای سوراخ و شبکه‌ی ویژه هر قمار به‌خصوص)


پیشنهاد کاربران

ایرانی ها و خارجی ها بیشتر از گیمینگ به عنوان یک چیز مخصوص بازی یاد می کنن مثلا محصولات ریزر که مخصوص بازی کا به این جور چیز ها گیمینگ می گن و در گذشته چون بازی نبود از معنی دیگه که قمار بوده استفاده می کردن

بازی کامپیوتری بازی کردن

بازی سازی


کلمات دیگر: