کلمه جو
صفحه اصلی

falcate


معنی : هلال ماه، بشکل داس، هلال وار
معانی دیگر : به شکل داس، داس مانند، داسی، هلال سان، خمیده، قلابدیس، falcated : بشکل داس

انگلیسی به فارسی

( falcated =) به‌شکل داس، هلال ماه، هلال وار


سرزنش، بشکل داس، هلال ماه، هلال وار


انگلیسی به انگلیسی

• hooked, curved, sickle-shaped

صفت ( adjective )
مشتقات: falcated (adj.)
• : تعریف: curved or hooked like a sickle.

مترادف و متضاد

هلال ماه (صفت)
crescent, falcate, falcated

بشکل داس (صفت)
falcate, falcated

هلال وار (صفت)
falcate, falcated

جملات نمونه

1. Culm sheath auricles falcate, long. Leaf blade abaxially minutely pubescent along one or both sides of midrib.
[ترجمه ترگمان]غلاف Culm auricles falcate است تیغه برگ با دقت در طول یک یا هر دو طرف of حرکت می کند
[ترجمه گوگل]قاشق چنگال طلایی فالکا، طولانی تیغه برگ به طور یکنواخت به طور نیمه نازک در امتداد یک یا هر دو طرف midrib

2. The industrial production processing of Medicago falcate was related in this paper. The product was of good quality, safety and abundant nutrition, and had good market prospect.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تولید صنعتی of falcate در این مقاله مربوط بود محصول از کیفیت خوب، ایمنی و تغذیه فراوان برخوردار بود و چشم انداز بازار خوبی داشت
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پردازش محصولات صنعتی فالکات Medicago مرتبط بود این محصول از کیفیت خوب، ایمنی و تغذیه فراوان برخوردار بود و چشم انداز بازار خوبی داشت

3. Results: The oxytropis falcate Bunge significantly improved the ear edema in mice and the paw edema in rats.
[ترجمه ترگمان]نتایج: The falcate Bunge به طور قابل توجهی تورم گوش را در موش ها و ادم پنجه در موش های صحرایی بهبود بخشید
[ترجمه گوگل]یافته ها: اکسیتروپیس فالکات بونج به طور قابل ملاحظهای باعث کاهش ادم گوش در موشها و ادم پا در موش صحرایی شد

4. Leaves form is falcate, and darkly greenish with two parallelly stomatic bands in the hypodermis.
[ترجمه ترگمان]شکل برگ ها falcate، و سبز تیره با دو باند parallelly stomatic در the است
[ترجمه گوگل]شکل برگها به صورت ضخیم و سبز مایل به سبز با دو نوار موازی موقت در هیپودریم است

5. Curved or sickle-shaped; falcate.
[ترجمه ترگمان]Curved خمیده یا شبیه داس است
[ترجمه گوگل]منحنی یا شکل خمیده؛ سرزنش

6. There was greater cover of Leguminous plant communities than that of control; there was not significant difference between Medicago falcate communities and control on the cover.
[ترجمه ترگمان]پوشش بزرگتری از جوامع گیاهی Leguminous نسبت به آن کنترل وجود داشت؛ تفاوت قابل توجهی بین جوامع falcate falcate و کنترل بر روی پوشش وجود نداشت
[ترجمه گوگل]پوشش بیشتری از جوامع گیاه بومسیم نسبت به کنترل وجود دارد اختلاف معنی داری بین جوامع مجالگو و کنترل بر روی پوشش وجود نداشت

7. Objective To establish crude drug quality evaluation method for Occytropis falcate Bunge.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد روش ارزیابی کیفیت مواد خام برای Occytropis falcate Bunge
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین روش ارزیابی کیفیت مواد خام برای Occytropis falcate Bunge

8. Objective To establish a method of HPLC for determination of rhamnocitrin in Oxytropis falcate Bunge.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک روش HPLC برای تعیین of در Oxytropis falcate Bunge
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک روش HPLC برای تعیین رحمانتیرین در Oxytropis falcate Bunge

9. Conclusion The method was simple and accurate, so it can be used for the quality control of Oxytropis falcate Bunge.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این روش ساده و دقیق بود، بنابراین می توان از آن برای کنترل کیفیت of falcate استفاده کرد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری روش ساده و دقیق بود، بنابراین می توان از آن برای کنترل کیفیت Oxytropis falcate Bunge استفاده کرد

پیشنهاد کاربران

falcate ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: داسی
تعریف: ویژگی بخش یا اندامی در گیاهان با دو لبۀ تیز و تقریباً موازی که در یک وجه خمیده شده باشند و در نقطه ای به هم برسند|||متـ . داسی شکل falciform


کلمات دیگر: