کلمه جو
صفحه اصلی

ejaculatory


معنی : دافع، بیرون اندازنده
معانی دیگر : واپرانشی، انزالی، بیرون اندازنده منی

انگلیسی به فارسی

دافع، بیرون اندازنده (منی)


انزال، دافع، بیرون اندازنده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, for, or capable of ejaculating.

(2) تعریف: of, or having the nature of, a vocal outburst; exclamatory.

• of or pertaining to an emission or discharge; of an exclamatory statement

مترادف و متضاد

دافع (صفت)
repulsive, repellent, expellant, expellent, forbidding, loathsome, ejaculatory, propulsive

بیرون اندازنده (صفت)
ejaculatory

جملات نمونه

1. an ejaculatory duct
مجرای واپرانشی

2. Name and describe two ejaculatory dysfunctions.
[ترجمه ترگمان]نام و توصیف دو نامناسب بالقوه را توصیف کنید
[ترجمه گوگل]نام و توصیف دو اختلال انزال

3. A group of scientists examined some of this ejaculatory fluid and discovered prostatic enzymes, fuelling the theory that the G-spot is the equivalent of the male prostate.
[ترجمه ترگمان]گروهی از دانشمندان مقداری از این مایع ejaculatory را بررسی کردند و آنزیم های prostatic را کشف کردند و این تئوری را دامن زدند که نقطه G معادل پروستات مرد است
[ترجمه گوگل]گروهی از دانشمندان برخی از این مایع انزالی را مورد بررسی قرار دادند و آنزیمهای پروستات را کشف کردند، و این تئوری را مطرح کرد که G-نقطه معادل پروستات مردانه است

4. A severe fright or a particularly intense ejaculatory orgasm in a man, will deplete the Kidney's essence almost instantaneously.
[ترجمه ترگمان]ترس شدید و یا به طور ویژه احساس ارضا شدن شدید در یک مرد، به طور آنی به ماهیت کلیوی خاتمه خواهد داد
[ترجمه گوگل]یک ترس شدید یا ارگاسم شدید انزال در یک مرد، ذات کلیه را تقریبا بلافاصله از بین می برد

5. The ejaculatory duct consists of a simple columnar epithelium, inner longitudinal and outer circular muscle layers.
[ترجمه ترگمان]مجرای سرریز شامل یک اپیتلیوم ستونی ساده، لایه های داخلی طولی و بیرونی مدور بیرونی است
[ترجمه گوگل]مجرای انزالی شامل یک اپیتلیوم ستون ساده، لایه عضلات دایره ای طولی و بیرونی است

6. Ejaculatory duct obstruction is a rare but important cause of male infertility.
[ترجمه ترگمان]انسداد مجرای فاضلاب یک دلیل بسیار نادر اما مهم نازایی است
[ترجمه گوگل]انسداد مجاری انزال مجرای نادر اما مهم ناباروری مردان است

7. Findings from the largest-ever study of orgasmic and ejaculatory dysfunction suggest that orgasmic dysfunction could be as prevalent among men as it is among women.
[ترجمه ترگمان]یافته های حاصل از مطالعات largest of و ejaculatory نشان می دهد که اختلال عملکرد orgasmic می تواند در میان مردان به همان اندازه که در میان زنان رایج است، رایج باشد
[ترجمه گوگل]یافته های تحقیق بزرگترین اختلال ارگاسم و تخمدان نشان می دهد که اختلال عملکرد ارگاسم می تواند در میان مردان در میان مردان شایع باشد

8. For men who want to learn better ejaculatory control, a chapter in my book, Great Sex: A Man's Guide to the Secrets of Whole-Body Sensuality, teaches it.
[ترجمه ترگمان]برای مردانی که می خواهند کنترل ejaculatory بهتری را بیاموزند، فصلی در کتاب من، سکس بزرگ: راهنمای انسانی برای اسرار of بدن، درس می دهد
[ترجمه گوگل]برای مردان که میخواهند کنترل انعقاد بهتر را بدست بیاورند، فصل ای از کتاب من، بزرگ جنسی: راهنمای مردانه برای اسرار حس گرایی تمام بدن، به آن تعلیم می دهد

9. These ejaculatory ducts run inside the prostate gland and there join the urethra.
[ترجمه ترگمان]این ducts بیرون از غده پروستات انجام میشه و در مجرای ادرار هم هست
[ترجمه گوگل]این کانالهای انزالی در داخل غده پروستات اجرا می شوند و به مجرای ادرار پیوستند

10. The paper reviews the diagnosis and treatment of ejaculatory disorder, in particular, application of assisted reproductive techniques in ejaculatory disorder.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تشخیص و درمان اختلال ejaculatory را به طور خاص، کاربرد تکنیک های تولید کننده کمکی در اختلال ejaculatory بررسی می کند
[ترجمه گوگل]در مقاله بررسی تشخیص و درمان اختلالات عضلانی، به ویژه، استفاده از تکنیک های کمک باروری در اختلال عضلانی بررسی می شود

11. The male organs consist of a single continuous testis and a vas deferens terminating in an ejaculatory duct into the cloaca.
[ترجمه ترگمان]اندام های مرد شامل یک بیضه مداوم و یک deferens vas است که به لوله ejaculatory در the منتهی می شود
[ترجمه گوگل]ارگان های مردی شامل یک بیضه تک پیوندی و یک واس دهفرنس که در یک مجرای عضلانی به کلواک پایان می یابند

12. They remain like this motionless with the woman stemming any premature ejaculatory urges by squeeze control, if the need arises.
[ترجمه ترگمان]آن ها مانند این بی حرکت با زن ناشی از هر گونه فشار زودرس ناشی از فشار، در صورتی که نیاز باشد، باقی می مانند
[ترجمه گوگل]در صورت نیاز، آنها همچنان مانند این بی حرکت باقی می مانند این زن ناشی از هر گونه فشارهای انزال زودرس با کنترل فشار است

13. Methods: Retrospective analyses were made of the clinical data of 3 cases of ejaculatory duct obstruction following prostatic hyperthermia.
[ترجمه ترگمان]روش ها: تجزیه و تحلیل retrospective از داده های بالینی ۳ مورد برای انسداد مجاری ejaculatory بعد از prostatic hyperthermia انجام شد
[ترجمه گوگل]روش ها: تحلیل های گذشته نگر از داده های بالینی 3 مورد انسداد مجاری انسدادی پس از هیپرترمی پروستات صورت گرفت

14. Ejaculatory disorder includes premature ejaculation, unejaculation and retrograde ejaculation. Ejaculatory disorder is one of the most important causations of male infertility.
[ترجمه ترگمان]این اختلال شامل ejaculation پیش از موعد، unejaculation و ejaculation حرکت واپس رونده است اختلال ejaculatory یکی از مهم ترین causations ناباروری مردان است
[ترجمه گوگل]اختلال انزالی شامل انزال زودرس، انزال و انزال رتروگراد است اختلال انزال یکی از مهمترین علل ناباروری مردان است

an ejaculatory duct

مجرای واپرانشی



کلمات دیگر: