کلمه جو
صفحه اصلی

geophysics


معنی : زمین فیزیک، متخصص ژئو فیزیک، علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین
معانی دیگر : دانش فیزیک کره ی زمین (آب و هوا و باد و جزر و مد و زلزله و آتشفشان و تاثیرات آنها بر زمین)، ژئوفیزیک، فیزیک زمین

انگلیسی به فارسی

زمین فیزیک، ژئوفیزیک، علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین


ژئوفیزیک، زمین فیزیک، متخصص ژئو فيزيك، علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: geophysical (adj.), geophysicist (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) the branch of physics that deals with matters relevant to geology and includes oceanography, meteorology, seismology, and the like.

• study of the physics of the earth and its atmosphere
geophysics is the branch of geology that uses physics to examine the earth's structure, climate, and oceans.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] زمین فیزیک
[برق و الکترونیک] ژئوفیزیک شاخه ای از دانش که با عوامل مؤثر بر ساختار زمین سرو کار دارد .
[آب و خاک] ژئوفیزیک

مترادف و متضاد

زمین فیزیک (اسم)
geophysics

متخصص ژئوفیزیک (اسم)
geophysics

علم اوضاع بیرونی و طبیعی زمین (اسم)
geophysics

جملات نمونه

1. We must read up on geophysics first.
[ترجمه ترگمان]اول باید on geophysics را بخوانیم
[ترجمه گوگل]ما باید ابتدا در ژئوفیزیک خواند

2. I'm afraid geophysics is rather a closed book to me.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه geophysics یک کتاب بسته برای من است
[ترجمه گوگل]من می ترسم که ژئوفیزیک یک کتاب بسته برای من است

3. Furthermore, Geophysics forms an excellent background for those concerned with the control and development of our environment.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، Geophysics یک پس زمینه عالی برای کسانی که نگران کنترل و توسعه محیط ما هستند شکل می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ژئوفیزیک زمینه ای عالی برای کسانی که با کنترل و توسعه محیط زیست ما مرتبط است

4. I receive a short course in geophysics, punctuated by the tectonic lessons of the region through which we are driving.
[ترجمه ترگمان]من یک دوره کوتاه در ژئوفیزیک دریافت می کنم که با درس های تکتونیکی منطقه که از طریق آن رانندگی می کنیم، قطع می شود
[ترجمه گوگل]من یک دوره کوتاه در ژئوفیزیک دریافت می کنم، که توسط درس های زمین شناسی منطقه ای که ما از آن رانندگی می کنیم، متمرکز هستیم

5. Geophysics: study of the Earth by quantitative physical methods.
[ترجمه ترگمان]Geophysics: مطالعه زمین توسط روش های فیزیکی کمی
[ترجمه گوگل]ژئوفیزیک: مطالعه زمین با روش های فیزیکی کمی

6. The Engineering Geology and Geophysics Group's responsibilities for borehole geophysics extend to boreholes drilled for mineral exploration.
[ترجمه ترگمان]زمین شناسی مهندسی و مسئولیت های گروه Geophysics برای geophysics borehole به گمانه حفاری برای اکتشاف مواد معدنی بسط می یابد
[ترجمه گوگل]مسئولیت گروه Geophysics و زمین شناسی مهندسی ژئوفیزیک چاه به گمانهای حفاری برای کاوش در معدن گسترش می یابد

7. Geophysics is a strongly featured subfield in Durham, and palaeontology at Newcastle.
[ترجمه ترگمان]Geophysics یک شاخه بسیار برجسته در موسسه دوره ام و palaeontology در نیوکاسل انگلستان است
[ترجمه گوگل]ژئوفیزیک یک فیلد بسیار قوی در دورام است و تجزیه و تحلیل در نیوکاسل

8. In 1963 Vine had just graduated in geophysics from Cambridge.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۳ Vine تازه از کمبریج فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]در سال 1963 وین فقط در ژئوفیزیک از کمبریج فارغ التحصیل شد

9. Engineering geophysics also supports hydrogeological studies, landfill and pollution assessments, mineral exploration and local geological studies.
[ترجمه ترگمان]geophysics مهندسی همچنین از مطالعات hydrogeological، محل دفن زباله و مطالعات آلودگی، کاوش معدنی و مطالعات زمین شناسی محلی پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]ژئوفیزیک مهندسی نیز از مطالعات هیدروژئولوژیکی، تخلیه زباله و ارزیابی آلودگی، اکتشاف مواد معدنی و مطالعات زمین شناسی محلی پشتیبانی می کند

10. Is he the only geophysics supervisor to have suffered the misfortune of losing a student to the great geophysicist in the sky?
[ترجمه ترگمان]آیا او تنها supervisor geophysics است که از این بدبختی که یک محصل را در آسمان از دست می دهد، رنج می برد؟
[ترجمه گوگل]آیا او تنها سرپرست ژئوفیزیک است که از بدبختی از دست دادن یک دانشآموز به یک متخصص ژئوفیزیک بزرگ در آسمان رنج می برد؟

11. In geophysics we have a little bit of a problem.
[ترجمه ترگمان]در geophysics ما کمی مشکل داریم
[ترجمه گوگل]در ژئوفیزیک ما کمی مشکل داریم

12. Based on the study of geophysics date, the exploration of finding ore deposit was put forword.
[ترجمه ترگمان]براساس مطالعه تاریخ ژئوفیزیکی، اکتشاف کانسار ore forword انجام شد
[ترجمه گوگل]براساس مطالعه تاریخ ژئوفیزیک، کشف یافتن معادن سنگ معدن به صورت کلمه ای قرار داده شد

13. In geophysics, reflection refers to the seismic energy or signal that returns from an interface of contrasting acoustic impedance, known as a reflector, according to Snell's law.
[ترجمه ترگمان]در ژئوفیزیکی، انعکاس به انرژی یا سیگنال لرزه ای اشاره دارد که از یک رابط امپدانس صوتی متضاد که به عنوان یک رفلکتور شناخته می شود، برمی گردد
[ترجمه گوگل]در ژئوفیزیک، انعکاس اشاره به انرژی لرزه ای یا سیگنال است که براساس قانون اسنل از یک رابط متضاد امپدانس آکوستیک، شناخته شده به عنوان یک بازتابنده است

14. The theory of plate tectonics explains these phenomena and is commonly regarded as one of the cornerstones of modern geophysics.
[ترجمه ترگمان]نظریه تکتونیک صفحه ای این پدیده را توضیح می دهد و عموما به عنوان یکی از سنگ بنای of مدرن در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]نظریه تکتونیک صفحات این پدیده ها را توضیح می دهد و معمولا به عنوان یکی از پایه های ژئوفیزیک مدرن شناخته می شود


کلمات دیگر: