1. an armed robber is a felon
دزد مسلح جنایتکار محسوب می شود.
2. So I answered up like a felon fighting for his freedom, and I answered pat, because I was telling the truth, which is sometimes a help.
[ترجمه ترگمان]بنابراین من مانند یک مجرم برای آزادی او مبارزه کردم و به آرامی پاسخ دادم چون داشتم حقیقت را می گفتم، که گاه کمک بود
[ترجمه گوگل]بنابراین من به عنوان یک جنایتکار برای آزادی خود مبارزه کردم و به پیت جواب دادم، چون حقیقت را گفتم، که گاهی اوقات کمکم می کند
3. He's a convicted felon.
[ترجمه ترگمان]اون یه مجرم مجرم محسوب میشه
[ترجمه گوگل]او یک جرم محکوم شده است
4. Just how could every eligible felon be beheaded by the sword, the only decapitation method currently available?
[ترجمه ترگمان]- تنها روش سر بریدن که در حال حاضر در دسترس است، چگونه ممکن است هر فرد تبهکار واجد شرایط را سر بریده باشد؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان تمام شمشیرهای واجد شرایط را از بین برد، تنها روش تقلب در حال حاضر؟
5. By law, a convicted felon is not allowed to possess or use a firearm.
[ترجمه ترگمان]به موجب قانون، یک مجرم محکوم شده مجاز به داشتن یا استفاده از سلاح گرم نیست
[ترجمه گوگل]طبق قانون، یک جرم محکوم به داشتن یا استفاده از یک اسلحه گرم مجاز نیست
6. It is the right of any convicted felon, great or small, to apply for a pardon.
[ترجمه ترگمان]این حق هر مجرم محکوم شده، بزرگ یا کوچک، برای بخشش است
[ترجمه گوگل]این حق هر جنایت محکوم، بزرگ و کوچک است که برای عفو درخواست داده شود
7. He was convicted to be a felon.
[ترجمه ترگمان]اون محکوم شد که یه مجرم محسوب بشه
[ترجمه گوگل]او مجرم شناخته شد
8. Since when is capturing a felon considered interference?
[ترجمه ترگمان]از کی تا به حال یک تبهکار را به عنوان دخالت در نظر بگیرید؟
[ترجمه گوگل]از زمانیکه تسلط یک مداخله در نظر گرفته شده است؟
9. So I answered up like a felon fighting for his freedom, and I answered pat, because I was telling the truth, which . . .
[ترجمه ترگمان]بنابراین من به عنوان یک مجرم برای آزادی اون جواب دادم، و من جواب دادم، چون داشتم حقیقت رو می گفتم، که
[ترجمه گوگل]بنابراین من به عنوان یک فالون برای آزادی خود مبارزه کردم و به پات جواب دادم، چون حقیقت را گفتم
10. That felon tried to escape from the prison.
[ترجمه ترگمان]اون مجرم سعی کرد از زندان فرار کنه
[ترجمه گوگل]این فرجام تلاش کرد تا از زندان فرار کند
11. Here the hero is decorated. Here the felon is condemned.
[ترجمه ترگمان]در اینجا قهرمان تزیین شده است در اینجا مجرم محکوم می شود
[ترجمه گوگل]در اینجا قهرمان تزئین شده است در اینجا جنایت محکوم شده است
12. The felon slipped out the main prison gate, to be swallowed up in the British fog.
[ترجمه ترگمان]مجرم از دروازه اصلی زندان بیرون رفت تا در مه بریتانیا بلعیده شود
[ترجمه گوگل]فالون از دروازه اصلی زندان خارج شد، که در مه مهاباد بریتانیا غرق شد
13. It's curious, also, that any felon, drug addict, or recovering hedonist can loudly proclaim a sudden embrace of Jesus and be welcomed without doubt by leaders of the religious right.
[ترجمه ترگمان]همچنین عجیب است که هر جنایتکاری یا معتاد به مواد مخدر یا recovering می تواند با صدای بلند حکم عفو فوری عیسی مسیح را اعلام کند و بدون شک توسط رهبران حق دینی مورد استقبال قرار گیرد
[ترجمه گوگل]کنجکاو هم هست که هر فردی که معتاد به مواد مخدر یا معتاد به مواد مخدر است، می تواند با صدای بلند اعلامیه عیسی را اعلام کند و بدون شک رهبران حقایق مذهبی استقبال می کند
14. I'm a convicted federal felon.
[ترجمه ترگمان]من یه مجرم مجرم محکوم شدم
[ترجمه گوگل]من یک جنایت فدرال محکوم هستم