1. the gall of repentance and the joy of faith in god
تلخی توبه کردن و شعف ایمان به خدا
2. he had the gall to ask for more money
با پر رویی تقاضای پول بیشتری کرد.
3. A honey tongue, a heart of gall.
[ترجمه ترگمان]یک زبان عسل، قلب صفرا
[ترجمه گوگل]زبان عسل، قلب قلب
4. They haven't the gall to steal.
[ترجمه نازنین عظیمی ] جسارت دزدی ندارند.
[ترجمه ترگمان]اونا صفرا رو برای دزدیدن ندارن
[ترجمه گوگل]آنها نتوانستند سرقت کنند
5. She had the gall to suggest that I might supply her with information about what Steve was doing.
[ترجمه ترگمان]او از این موضوع می ترسید که من بتوانم اطلاعاتی در مورد آنچه که استیو در حال انجام آن است، به او بدهم
[ترجمه گوگل]او تا به حال دلایل خود را برای نشان دادن اینکه من می توانم او را با اطلاعات در مورد آنچه که استیو انجام می دهد عرضه
6. He even had the gall to blame Lucy for it.
[ترجمه ترگمان]اون حتی این صفرا رو هم داشت که \"لوسی\" رو بخاطرش سرزنش کنه
[ترجمه گوگل]او حتی دروغ گفت که لوسی را سرزنش می کند
7. Of all the gall!
[ترجمه ترگمان]از همه the!
[ترجمه گوگل]از تمام گل!
8. He was ill of gall stone.
[ترجمه ترگمان]از سنگ صفرا بیزار بود
[ترجمه گوگل]او از سنگ گلی بیمار بود
9. Then they had the gall to complain!
[ترجمه ترگمان]آن وقت جرات شکایت کردن داشتند!
[ترجمه گوگل]سپس آنها به پرونده شکایت کردند!
10. He had the gall to say he was my friend after being so rude to me.
[ترجمه ترگمان]او حق داشت بگوید که دوست من بعد از این که این قدر نسبت به من خشن بود، دوست من بود
[ترجمه گوگل]او تا به حال دلش برای گفتن او بود دوست من پس از آن به من بی ادب است
11. I almost admired the utter gall of the man.
[ترجمه ترگمان]تقریبا او را تحسین می کردم
[ترجمه گوگل]من تقریبا تمام قلب مرد را تحسین کردم
12. Longitudinal sonograms of the gall bladder were recorded on film.
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که طولی نکشید که sonograms مثانه در فیلم ضبط شد
[ترجمه گوگل]سونوگرافی طولی مثانه در فیلم ضبط شد
13. In conclusion, patients with cholesterol gall stones produce less metastable hepatic bile measured by the evidence of shorter nucleation time.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، بیمارانی که دارای سنگ صفرا هستند کم تر از bile کبدی را تولید می کنند که توسط شواهد زمان جوانه زنی کوتاه تر اندازه گیری می شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بیماران مبتلا به سنگ های قیمتی کلسترول، سنگ کلیه متاستاز خون کمتر تولید می کنند که با شواهدی از زمان خرد شدن کوتاهتر اندازه گیری می شود
14. Recent evidence suggests, however, that nicotine inhibits gall bladder bile mucin concentration.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شواهد اخیر حاکی از آن است که نیکوتین از غلظت mucin صفرا جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]با این حال شواهد اخیر نشان می دهد که نیکوتین غلظت موکین صفراوی صفرا را مهار می کند
15. Before primary gall stone dissolution, 16 patients had had solitary stones: the remaining 77 had had multiple stones.
[ترجمه ترگمان]قبل از انحلال سنگ صفرا، ۱۶ بیمار سنگ های منفرد داشتند: ۷۷ نفر باقی مانده، چندین سنگ داشتند
[ترجمه گوگل]قبل از اولین انحلال سنگ صفرا، 16 بیمار سنگ های انفرادی داشتند: 77 نفر باقی مانده سنگ های متعدد داشتند