1. The silver cup is embossed with a design of flowers.
[ترجمه ترگمان]فنجان نقره ای با طرح گل ها ساخته شده است
[ترجمه گوگل]فنجان نقره ای با طراحی گلها برجسته شده است
2. The silver vase is embossed with a design of flowers.
[ترجمه ترگمان]گلدان نقره با طرح گل ها ساخته شده است
[ترجمه گوگل]گلدان نقره ای با طراحی گلها تزئین شده است
3. The paper on the walls was pale gold, embossed with swirling leaf designs.
[ترجمه ترگمان]کاغذ روی دیوارها طلایی بود و روی دیوارها نقش برگ دار بود
[ترجمه گوگل]کاغذ بر روی دیوارها، طلای رنگی بود که با طراحی برگ های چرخشی برجسته شده بود
4. The hotel's name was embossed on the stationery.
[ترجمه ترگمان]اسم هتل روی کاغذ نوشته بود
[ترجمه گوگل]نام هتل در لوازم التحریر منبت بود
5. She was given a Bible embossed with her name.
[ترجمه ترگمان]کتابی از انجیل به او داده بود که روی آن نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]او یک کتاب مقدس با نام او برجسته شده بود
6. The name and address of the firm are embossed on its paper.
[ترجمه ترگمان]نام و آدرس شرکت روی مقاله آن حک شده است
[ترجمه گوگل]نام و آدرس شرکت در مقاله خود برجسته شده است
7. Maybe with a dollar sign embossed near the bottom corner.
[ترجمه ترگمان]شاید با یک علامت دلار که از ته آن بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]شاید با علامت دلار در نزدیکی گوشه پایین نشسته شده باشد
8. All stylishly embossed with your club's emblem.
[ترجمه ترگمان]All باری که این علامت را نشان می داد، روی آن نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]همه با نماد باشگاه خود به طور قهرمانان برجسته شده است
9. Embossed Anaglypta and Lincrusta wall coverings in 100 historical patterns from Victorian to modern.
[ترجمه ترگمان]پوشش دیوارها و پوشش دیوارها در ۱۰۰ الگوی تاریخی از دوره ویکتوریا تا مدرن
[ترجمه گوگل]پوشش های دیواری Anaglypta و Lincrusta در 100 الگوهای تاریخی از ویکتوریا به مدرن
10. It can be engraved, embossed, covered with filigree wire, enamelled, patinated and plated.
[ترجمه ترگمان]این رنگ می تواند حکاکی شده باشد، پوشیده از سیم، منقوش، منقوش، و اندود شده باشد
[ترجمه گوگل]می توان آن را حکاکی، نقاشی شده، سیم مسی با زاویه دار، لعابی، پاتیناژ و پوشش داده شود
11. Jack's house was gorgeously embossed.
[ترجمه ترگمان]خانه جک به طرز خیره کننده ای برجسته و برجسته بود
[ترجمه گوگل]خانه جک به طرز زرق و برق دار ریخته شد
12. Blind emboss a raised impression made without using ink or foil.
[ترجمه ترگمان]نابینایان تاثیر ایجاد شده را بدون استفاده از مرکب یا فویل ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]بدون استفاده از جوهر یا فویل، کریسمس یک تصور برجسته ایجاد می کند
13. These are chairs with embossed backs.
[ترجمه ترگمان]این ها صندلی های are است
[ترجمه گوگل]این ها صندلی هایی با پشت بازو هستند
14. Sticking and stitching tongue emboss Sticking and stitching vamp.
[ترجمه ترگمان]داری ادای احترام می کنی و ادای vamp رو در میاری
[ترجمه گوگل]چسباندن و دوختن زبان، سفید کردن و دوختن ورقه ورقه
15. Next we use a textured Bevel and Emboss to give the style some unevenness.
[ترجمه ترگمان]سپس ما از یک بافت دارای بافت دار و Emboss استفاده می کنیم تا به این سبک برخی از یکنواختی ایجاد کنیم
[ترجمه گوگل]بعد ما از Bevel and Emboss بافتی استفاده می کنیم تا سبب ناهماهنگی در سبک شود