1. she decided to embark on a career of nursing
تصمیم گرفت شغل پرستاری را پیش بگیرد.
2. i was ready to embark upon any adventure
آماده ی دست زدن به هر ماجرایی بودم.
3. this is where ship passengers embark or disembark
اینجا محلی است که در آن مسافران کشتی سوار یا پیاده می شوند.
4. Never embark on what comes after without having mastered what goes before.
[ترجمه ترگمان]هرگز به چیزی که پس از آن که بر آنچه پیش تر می رود دست نزنید
[ترجمه گوگل]هرگز چیزی را که بعد از آن بدون تسلط بر آنچه پیش می آید، وارد نکنید
5. Maybe it doesn't matter which road we embark on. Maybe what matters is that we embark.
[ترجمه ترگمان]شاید اهمیتی نداشته باشد که به کدام جاده برویم شاید چیزی که مهمه اینه که ما سوار هواپیما میشیم
[ترجمه گوگل]شاید مهم نیست که جاده ای که در آن راه می رویم شاید مهم است که ما در حال راه اندازی هستیم
6. Passengers with cargo must embark first.
[ترجمه ترگمان]مسافران با محموله باید اول سوار شوند
[ترجمه گوگل]مسافران با محموله باید ابتدا وارد شوند
7. Passengers with cars must embark first.
[ترجمه ترگمان]مسافران با خودروها باید اول سوار شوند
[ترجمه گوگل]مسافران با اتومبیل باید برای اولین بار وارد شوند
8. She was about to embark on a major expedition.
[ترجمه ترگمان]اون می خواست یه ماموریت بزرگ رو شروع کنه
[ترجمه گوگل]او در حال رفتن به یک اکسپدیشن بزرگ بود
9. The board decided to embark on aggressive overseas expansion.
[ترجمه ترگمان]هییت مدیره تصمیم گرفت با شروع به توسعه تهاجمی در خارج از کشور اقدام کند
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره تصمیم گرفت تا در حال توسعه گسترش تهاجمی در خارج از کشور باشد
10. Some forethought and preparation is necessary before you embark on the project.
[ترجمه ترگمان]پیش از شروع پروژه، پیش از شروع پروژه با احتیاط و آمادگی لازم است
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه به پروژه بپیوندید، پیش بینی و آماده سازی لازم است
11. She is about to embark on a diplomatic career.
[ترجمه ترگمان]او می خواهد حرفه دیپلماتیک خود را شروع کند
[ترجمه گوگل]او در حال رفتن به یک حرفه دیپلماتیک است
12. The band are about to embark on a six-month world tour.
[ترجمه ترگمان]گروه در حال سوار شدن به یک تور جهانی شش ماهه هستند
[ترجمه گوگل]این گروه در حال رفتن به یک تور جهانی در شش ماهه است
13. He is about to embark on a new business venture.
[ترجمه ترگمان]او می خواهد وارد یک کسب وکار جدید تجاری شود
[ترجمه گوگل]او در حال رفتن به یک سرمایه گذاری جدید کسب و کار است
14. He must also embark on a grueling course of longer-term reforms.
[ترجمه ترگمان]او همچنین باید روند خسته کننده اصلاحات بلند مدت را آغاز کند
[ترجمه گوگل]او همچنین باید به دوره ای خسته کننده از اصلاحات بلند مدت ادامه دهد