1. to elucidate a difficult text
متن دشواری را توضیح دادن
2. Please elucidate the reasons for your decision.
[ترجمه ترگمان]لطفا دلایل تصمیم خود را روشن کنید
[ترجمه گوگل]لطفا دلایل تصمیم خود را توضیح دهید
3. You have not understood; allow me to elucidate.
[ترجمه ترگمان]تو متوجه نیستی، به من اجازه بده این موضوع را روشن کنم
[ترجمه گوگل]تو نمی فهمیدی به من اجازه دهید تا توضیح بدهم
4. Haig went on to elucidate his personal principle of war.
[ترجمه ترگمان]Haig رفت تا اصل و نسب شخصی خود را روشن کند
[ترجمه گوگل]هاج به توضیح اصل شخصی جنگ خود ادامه داد
5. I don't understand. You'll have to elucidate.
[ترجمه ترگمان]من نمی فهمم باید توضیح بدی
[ترجمه گوگل]من نمی فهمم شما باید توضیح دهید
6. I will try to elucidate what I think the problems are.
[ترجمه ترگمان]من سعی خواهم کرد آنچه را که فکر می کنم مشکلات هستند روشن کنم
[ترجمه گوگل]من سعی خواهم کرد تا آنچه را که من فکر می کنم مشکالت را توضیح دهم
7. The aim of the report is to elucidate the main points of the new regulations.
[ترجمه ترگمان]هدف گزارش، روشن کردن نکات اصلی مقررات جدید است
[ترجمه گوگل]هدف این گزارش، کشف نکات اصلی مقررات جدید است
8. There was no need for him to elucidate.
[ترجمه ترگمان]احتیاجی نبود که او این موضوع را روشن کند
[ترجمه گوگل]نیازی به توضیح او نبود
9. The note help to elucidate the most difficult parts of the text.
[ترجمه ترگمان]یادداشت به روشن سازی دشوارترین بخش های متن کمک می کند
[ترجمه گوگل]این یادداشت به توضیح سخت ترین بخش های متن کمک می کند
10. Please elucidate the reasons for your action.
[ترجمه ترگمان]لطفا دلایل عملکرد خود را روشن کنید
[ترجمه گوگل]لطفا علت عمل خود را توضیح دهید
11. The notes helped to elucidate the most difficult parts of the text.
[ترجمه ترگمان]این یادداشت ها به روشن ساختن دشوارترین بخش های متن کمک می کرد
[ترجمه گوگل]یادداشت ها به توضیح سخت ترین بخش های متن کمک کردند
12. He formulated the notion to elucidate the particular problem of how scientific ideas become represented in popular consciousness.
[ترجمه ترگمان]او این مفهوم را برای روشن ساختن مساله خاص این که چگونه ایده های علمی در آگاهی عمومی ارایه می شوند، فرموله کرد
[ترجمه گوگل]او این مفهوم را برای توضیح دادن مسئله خاصی که چگونه ایده های علمی در آگاهی عمومی به نمایش گذاشته شده است، تدوین کرد
13. The studies elucidate the history of alcohol problems in men.
[ترجمه ترگمان]مطالعات درباره تاریخچه مشکلات الکل در مردان توضیح می دهند
[ترجمه گوگل]مطالعات تاریخچه مشکلات الکل در مردان را توضیح می دهد
14. Could you please elucidate?
[ترجمه ترگمان]میشه این موضوع رو روشن کنی؟
[ترجمه گوگل]لطفا توضیح دهید؟
15. Further studies are clearly needed to fully elucidate the effect of ethanol on the gastric parietal cell.
[ترجمه ترگمان]مطالعات بیشتر به طور واضح برای روشن کردن کامل اثر اتانول بر روی سلول شکمی روده مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]به طور واضح به مطالعات بیشتر نیاز است تا اثر اتانول بر روی سلول پاریتال معده روشن شود