1. he would fain stay
او با کمال میل می ماند.
2. Poor folk [men] are fain of little.
[ترجمه ترگمان]آدم های بیچاره با کمال میل
[ترجمه گوگل]مردمی ضعیف [مردان] اندک اندک اند
3. I would fain go with you.
[ترجمه ترگمان]من با شما خواهم رفت
[ترجمه گوگل]من با شما فرق دارم
4. He fain would go.
[ترجمه ترگمان]می خواست برود
[ترجمه گوگل]او فرین می رود
5. Romeo, having this encouragement, would fain have spoken, but he was desirous of hearing more.
[ترجمه ترگمان]رومئو که این دلگرمی را داشت میل داشت صحبت کند اما دلش می خواست بیشتر بشنود
[ترجمه گوگل]رومئو، با داشتن این تشویق، می توانست سخنرانی کند، اما او تمایل بیشتری برای شنیدن بیشتر داشت
6. I would fain know by whom an American is represented here.
[ترجمه ترگمان]می خواهم بدانم که یک آمریکایی در اینجا نماینده است یا نه
[ترجمه گوگل]من می فهمم که آمریکایی ها در اینجا حضور دارند
7. I would fain stay at home.
[ترجمه ترگمان]می خواهم در خانه بمانم
[ترجمه گوگل]من می ترسم در خانه بمانم
8. So this is Virgil: "When I was fain to sing of kings and battles, the Cynthian god" -that's Phoebus Apollo -- "plucked my ear and warned me. "
[ترجمه ترگمان]پس این ویرژیل است: \"هنگامی که من با کمال میل آواز شاهان و نبردها را، یعنی خدای متعال آپولون، تصنیف کرد - - یعنی قهرمان آپولون - -\" گوشم را کشید و به من هشدار داد \"
[ترجمه گوگل]بنابراین این ویرجیل است: 'هنگامی که از پادشاهان و جنگها خوشنود شدم، خدای سینتی' Phoebus Apollo '- گوشم را برداشت و به من هشدار داد '
9. The soldiers were fain to eat horseflesh.
[ترجمه ترگمان]سربازان میل داشتند گوشت اسب را بخورند
[ترجمه گوگل]سربازان نگران خوردن اسب بودند
10. We made her stop: she'd fain have ridden forwards, afeard you should be uneasy.
[ترجمه ترگمان]ما او را متوقف کردیم؛ او می خواست به جلو برود و چون می ترسید که مبادا ناراحت بشوید
[ترجمه گوگل]ما او را متوقف کردیم: او می خواست به جلو برود، بعد از اینکه باید نگران باشید
11. I would fain do as you ask.
[ترجمه ترگمان]با کمال میل این کار را می کنم
[ترجمه گوگل]من از شما خوشم نمیاد
12. He would fain have gazed upon his gold, and yet he had not strength enough.
[ترجمه ترگمان]او با کمال میل به طلا خیره شده بود و با این همه به اندازه کافی قدرت نداشت
[ترجمه گوگل]او خیره شده بود به طلا خود را نگاه کرد، و با این حال او به اندازه کافی قدرت نداشت
13. Men and birds are fain of climbing high.
[ترجمه ترگمان]مردان و پرندگان مایل به بالا رفتن هستند
[ترجمه گوگل]مردان و پرندگان نگران بالا رفتن از ارتفاع هستند
14. He would fain fly, but he wants feathers.
[ترجمه ترگمان]می خواهد پرواز کند، اما پر دلش می خواهد
[ترجمه گوگل]او پرواز می کند، اما او می خواهد پر
15. I'd fain have done so, to try and show him we had both been too hasty.
[ترجمه ترگمان]من با کمال میل این کار را کردم و به او نشان دادم که هر دو خیلی عجله کرده ایم
[ترجمه گوگل]من این کارها را انجام می دهم، سعی می کنم به او نشان دهیم که ما هر دو بیش از حد شتاب زده بودیم