کلمه جو
صفحه اصلی

fain


معنی : متمایل، نا چار، بخشنودی
معانی دیگر : (با: with) با خرسندی، با رغبت، (قدیمی)، آماده (با خرسندی)، مشتاق، خواستار، خواهان، خشنود

انگلیسی به فارسی

خشنود، ناچار، متمایل، بخشنودی


ممنون، نا چار، متمایل، بخشنودی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: willingly; happily.

- I would fain go with you.
[ترجمه ترگمان] من با شما خواهم رفت
[ترجمه گوگل] من با شما فرق دارم
صفت ( adjective )
(1) تعریف: willing under the circumstances; content.

- Are you fain to attempt this?
[ترجمه ترگمان] می خواهی این کار را بکنی؟
[ترجمه گوگل] آیا این کار را می کنید؟

(2) تعریف: obliged; required.

- The peasants were fain to work on the master's land and had little time to tend to their own gardens.
[ترجمه ترگمان] دهقانان میل داشتند در سرزمین اربابی کار کنند و فرصت چندانی برای رسیدگی به باغ های خود نداشتند
[ترجمه گوگل] دهقانان برای انجام کار در سرزمین کارشناسی ارشد و زمان کمی برای تمایل به باغ خود بودند

(3) تعریف: (archaic) pleased; happy.

• willing; obliged; glad; content; yearning (archaic)
gladly, willingly
if someone says that they would fain do something, they mean that they would like to do it; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

متمایل (صفت)
apt, disposed, amenable, avid, bowed, inclined, prone, liable, fain, predisposed, tendencious, tendentious

نا چار (صفت)
inevitable, fain

بخشنودی (صفت)
fain

جملات نمونه

1. he would fain stay
او با کمال میل می ماند.

2. Poor folk [men] are fain of little.
[ترجمه ترگمان]آدم های بیچاره با کمال میل
[ترجمه گوگل]مردمی ضعیف [مردان] اندک اندک اند

3. I would fain go with you.
[ترجمه ترگمان]من با شما خواهم رفت
[ترجمه گوگل]من با شما فرق دارم

4. He fain would go.
[ترجمه ترگمان]می خواست برود
[ترجمه گوگل]او فرین می رود

5. Romeo, having this encouragement, would fain have spoken, but he was desirous of hearing more.
[ترجمه ترگمان]رومئو که این دلگرمی را داشت میل داشت صحبت کند اما دلش می خواست بیشتر بشنود
[ترجمه گوگل]رومئو، با داشتن این تشویق، می توانست سخنرانی کند، اما او تمایل بیشتری برای شنیدن بیشتر داشت

6. I would fain know by whom an American is represented here.
[ترجمه ترگمان]می خواهم بدانم که یک آمریکایی در اینجا نماینده است یا نه
[ترجمه گوگل]من می فهمم که آمریکایی ها در اینجا حضور دارند

7. I would fain stay at home.
[ترجمه ترگمان]می خواهم در خانه بمانم
[ترجمه گوگل]من می ترسم در خانه بمانم

8. So this is Virgil: "When I was fain to sing of kings and battles, the Cynthian god" -that's Phoebus Apollo -- "plucked my ear and warned me. "
[ترجمه ترگمان]پس این ویرژیل است: \"هنگامی که من با کمال میل آواز شاهان و نبردها را، یعنی خدای متعال آپولون، تصنیف کرد - - یعنی قهرمان آپولون - -\" گوشم را کشید و به من هشدار داد \"
[ترجمه گوگل]بنابراین این ویرجیل است: 'هنگامی که از پادشاهان و جنگها خوشنود شدم، خدای سینتی' Phoebus Apollo '- گوشم را برداشت و به من هشدار داد '

9. The soldiers were fain to eat horseflesh.
[ترجمه ترگمان]سربازان میل داشتند گوشت اسب را بخورند
[ترجمه گوگل]سربازان نگران خوردن اسب بودند

10. We made her stop: she'd fain have ridden forwards, afeard you should be uneasy.
[ترجمه ترگمان]ما او را متوقف کردیم؛ او می خواست به جلو برود و چون می ترسید که مبادا ناراحت بشوید
[ترجمه گوگل]ما او را متوقف کردیم: او می خواست به جلو برود، بعد از اینکه باید نگران باشید

11. I would fain do as you ask.
[ترجمه ترگمان]با کمال میل این کار را می کنم
[ترجمه گوگل]من از شما خوشم نمیاد

12. He would fain have gazed upon his gold, and yet he had not strength enough.
[ترجمه ترگمان]او با کمال میل به طلا خیره شده بود و با این همه به اندازه کافی قدرت نداشت
[ترجمه گوگل]او خیره شده بود به طلا خود را نگاه کرد، و با این حال او به اندازه کافی قدرت نداشت

13. Men and birds are fain of climbing high.
[ترجمه ترگمان]مردان و پرندگان مایل به بالا رفتن هستند
[ترجمه گوگل]مردان و پرندگان نگران بالا رفتن از ارتفاع هستند

14. He would fain fly, but he wants feathers.
[ترجمه ترگمان]می خواهد پرواز کند، اما پر دلش می خواهد
[ترجمه گوگل]او پرواز می کند، اما او می خواهد پر

15. I'd fain have done so, to try and show him we had both been too hasty.
[ترجمه ترگمان]من با کمال میل این کار را کردم و به او نشان دادم که هر دو خیلی عجله کرده ایم
[ترجمه گوگل]من این کارها را انجام می دهم، سعی می کنم به او نشان دهیم که ما هر دو بیش از حد شتاب زده بودیم

He would fain stay.

او با کمال میل می‌ماند.



کلمات دیگر: