کلمه جو
صفحه اصلی

federalist


معنی : طرفدار دولت فدرال
معانی دیگر : هوادار نظام فدرال، فدرال گری، (f بزرگ ـ امریکا) هوادار حزب فدرالیست و اصول آن (federalistic هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

فدرالیست، طرفدار دولت فدرال


طرفدار دولت فدرال


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a supporter of federalism.

(2) تعریف: (cap.) a member of the U.S. Federalist party which advocated the creation of a strong central government.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to federalism or the Federalists.

• advocate of federalism; member of the federalist party (u.s. history)
of federalism; of the federalists (u.s. history)

مترادف و متضاد

طرفدار دولت فدرال (اسم)
federalist

جملات نمونه

1. When federalists bleat on about how interdependent the world is, one wonders what world they live in.
[ترجمه ترگمان]وقتی که federalists در مورد این که جهان چگونه به هم وابسته است، نق می زند، شگفتی می کند که آن ها در چه دنیایی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که فدرالیست ها درباره اینکه چگونه جهان وابسته به یکدیگر هستند، می پرسد جهان چه چیزی در آن زندگی می کند

2. He read about Jacques Delors's federalist vision from which he recoiled in horror.
[ترجمه ترگمان]او درباره federalist ژاک Delors که از آن با وحشت روبه رو شده بود، مطالعه می کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد دیدگاه فدرالیست ژاک دلورس که از او وحشت زده شد، خواند

3. The more rabid federalists became impatient with procedural delays and wanted to effect a return to the federal system at once.
[ترجمه ترگمان]The more نسبت به تاخیره ای رویه ای impatient شد و خواستار بازگشت فوری به سیستم فدرال شد
[ترجمه گوگل]فدرالیست های عجیب و غریب تر از این با تاخیر رویه مواجه می شدند و می خواستند یک بار دیگر به سیستم فدرال بازگردند

4. The other factor was the assessment by committed federalists and functionalists of exactly what had been achieved.
[ترجمه ترگمان]عامل دیگر ارزیابی توسط federalists متعهد و functionalists دقیقا همان چیزی بود که به دست امده بود
[ترجمه گوگل]عامل دیگر ارزیابی توسط فدرالیست های متعهد و کارکشته ها دقیقا همان چیزی بود که به دست آمده بود

5. Many Quebeckers are federalists.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از Quebeckers ها federalists هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کبکک ها فدرالیست ها هستند

6. Meanwhile, the federalists try to pretend that this is not happening, or that it will not matter.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، federalists سعی می کنند وانمود کنند که این اتفاق نمی افتد، یا اینکه مهم نیست
[ترجمه گوگل]در همین حال، فدرالیست ها سعی می کنند تظاهر کنند که این اتفاق نمی افتد یا اینکه مهم نیست

7. Very, very different than this federalist decentralized structure of both of these countries.
[ترجمه ترگمان]خیلی خیلی متفاوت از ساختار غیرمتمرکز این دو کشور
[ترجمه گوگل]خیلی خیلی متفاوت از ساختار غیرمتمرکز فدرال هر دو کشور است

8. But this decentralized federalist structure is part of who they thought they were and who they continue to think they are.
[ترجمه ترگمان]اما این ساختار federalist غیر متمرکز بخشی از آن کسی است که فکر می کنند آن ها هستند و آن ها به فکر کردن هستند که هستند
[ترجمه گوگل]اما این ساختار فدرال غیر متمرکز بخشی از این است که آنها فکر می کنند که آنها هستند و چه کسانی ادامه می دهند که فکر می کنند

9. Federalist opponents of Thomas Jefferson spread rumors that he was an "infidel" during his first presidential election.
[ترجمه ترگمان]مخالفان قضایی توماس جفرسون شایعات منتشر کردند مبنی بر اینکه او در اولین انتخابات ریاست جمهوری اش \"کافر\" بوده است
[ترجمه گوگل]مخالفان فدرالیست توماس جفرسون شایعاتی مبنی بر اینکه وی در دوران انتخابات ریاست جمهوری اول خود 'کافر' بود، منتشر شد

10. He also helped write the Federalist Papers with James Madison and John Jay.
[ترجمه ترگمان]او همچنین به نوشتن مقالات فدرالیست با جیمز مدیسون و جان جی کمک کرد
[ترجمه گوگل]او همچنین با جیمز مدیسون و جان جی نوشته های مقالات فدرالیست را امضا کرد

11. Laws passed by members of the Federalist Party designed to prevent people from speaking out against John Adam's handling of the French Revolution were called what?
[ترجمه ترگمان]قوانینی که توسط اعضای حزب فدرالیست، که برای جلوگیری از سخنرانی جان آدام از انقلاب فرانسه طراحی شده بود، تصویب شد
[ترجمه گوگل]قوانین اعمال شده توسط اعضای حزب فدرال به منظور جلوگیری از سخن گفتن از جان آدام در مورد انقلاب فرانسه، چه نامیده می شود؟

12. The Swiss were divided between "Republicans" who were in favour of a centralised government, and "Federalist" who wanted to restore autonomy to the cantons.
[ترجمه ترگمان]سوئیس بین \"جمهوری خواهان\" تقسیم شد که به نفع یک دولت مرکزی بودند، و \"فدرالیست\" که می خواست خودمختاری را به ایالات بازگرداند
[ترجمه گوگل]سوئیسی ها بین 'جمهوری خواهان' که به نفع یک دولت متمرکز بود و 'فدرالیست' که تقاضای بازگرداندن خودکامگی به کانتون ها بودند، تقسیم شدند

13. In Federalist 70, Hamilton argues that a plural executive "tends to conceal faults, and destroy responsibility. "
[ترجمه ترگمان]در ساله ای ۷۰، همیلتون مدعی است که یک اجرایی جمع \" تمایل دارد که اشتباه ات را پنهان کند و مسئولیت را از بین ببرد \"
[ترجمه گوگل]در فدرالیست 70 هامیلتون ادعا می کند که اجرایی عاملی 'تمایل به گسل ها را پنهان کرده و مسئولیت را از بین می برد '

14. The opposition Federalist Party was dead. It was no longer an election threat.
[ترجمه ترگمان]طرف مخالف نیز مرده بود این دیگر یک تهدید انتخاباتی نبود
[ترجمه گوگل]حزب فدرالیست مخالف مرده است این دیگر تهدید انتخاباتی نبود

15. The Federalist Papers supported the passage of the U. S. Constitution. Name one of the writers.
[ترجمه ترگمان]مقالات فدرالیست از تصویب ایالات زیر پشتیبانی کردند اس قانون اساسی یکی از نویسندگان را نام ببرید
[ترجمه گوگل]مقالات فدرالیست ها از تصویب قانون اساسی ایالات متحده حمایت کردند نام یکی از نویسندگان

اصطلاحات

the Federalist

تعداد 85 مقاله که طی سالهای 1787-88 توسط الکساندر هامیلتون و جیمز مدیسون و جان جی نگاشته شد



کلمات دیگر: