1. feather in one's cap
کار درخشان،سابقه ی خوب،افتخار
2. feather one's nest
با استفاده (یا سو استفاده) از وضع پولدار شدن،حیف و میل کردن
3. a feather pillow
متکای پر
4. the feather wavered to the ground
پر چرخ زنان بر زمین افتاد.
5. in feather
پردار،پر پر
6. in fine feather
در وضع خیلی خوب،سالم و سرحال،سر و مر و گنده
7. tar and feather
(روش شکنجه و اعدام در گذشته) قیرمالی کردن بدن برهنه و پرچسباندن به آن
8. birds of a feather
اشخاص دارای سلیقه یا ویژگی های همانند
9. birds of a feather / fly together
کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز
10. birds of a feather fly together
کند همجنس با همجنس پرواز
11. show the white feather
(انگلیس - عامیانه) ترس از خود نشان دادن
12. show the white feather
ترس از خود بروز دادن،بزدلی خود را ظاهر کردن
13. passing the exam was a great feather in her cap
قبول شدن در امتحان برای او افتخار بزرگی بود.
14. It's a real feather in our cap to be representing Britain in this contest.
[ترجمه ترگمان]این یک پر واقعی در کلاه ما است که در این رقابت نماینده بریتانیا خواهیم بود
[ترجمه گوگل]این یک قلم واقعی در کلاه ماست که نمایندگی انگلیس در این مسابقه را نشان می دهد
15. Do you prefer a feather pillow or a foam pillow?
[ترجمه ترگمان]بالش پر از بالش رو ترجیح میدی یا یه متکا؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک بالش پر یا یک بالش فوم را ترجیح می دهید؟
16. She was as light as a feather to carry.
[ترجمه ترگمان]اون مثل یه پری سبک بود که بتونه حملش کنه
[ترجمه گوگل]او به اندازه پرتو برای حمل به همان اندازه نور بود
17. A feather floated down on the wind.
[ترجمه ترگمان]پری روی باد شناور بود
[ترجمه گوگل]یک پر فرو می ریزد روی باد
18. She tickled my nose with a feather.
[ترجمه ترگمان]بینی اش را با یک پر قلقلک داد
[ترجمه گوگل]او بینی من را با پر پرید
19. The little girl was as light as a feather.
[ترجمه ترگمان]دختر کوچک مثل پر سبک، سبک و سبک بود
[ترجمه گوگل]دختر کوچولو به اندازه یک پر پر بود
20. You coulda knocked me over with feather when I heard the news.
[ترجمه ترگمان]می تونستی وقتی اخبار رو شنیدم با پر از پر بهم ضربه بزنی
[ترجمه گوگل]وقتی می شنیدم، می توانستم با پر از من خلوت کنم