کلمه جو
صفحه اصلی

faithfulness


معنی : سرسپردگی
معانی دیگر : وفاداری، صداقت، ایمان، خوش قولی، ایمان داری

انگلیسی به فارسی

وفاداری، سرسپردگی


انگلیسی به انگلیسی

• loyalty, devotion; trustworthiness; factualness

مترادف و متضاد

سرسپردگی (اسم)
surrender, loyalty, allegiance, devotion, fidelity, commitment, faithfulness, troth, capitulation, committal

جملات نمونه

1. Matrimonial vows are to show the faithfulness of the new couple.
[ترجمه ترگمان]سوگند یاد می کند که وفاداری زوج جدید را نشان دهند
[ترجمه گوگل]تعهدات متعهد برای نشان دادن وفاداری از زوج جدید است

2. She had doubts about his faithfulness.
[ترجمه erfan] او به وفادار بودن او شک داشت
[ترجمه ترگمان]او به وفاداری او شک داشت
[ترجمه گوگل]او در مورد وفاداری او شک داشت

3. Dogs are emblematic of faithfulness.
[ترجمه ترگمان]سگ ها سمبل وفاداری هستند
[ترجمه گوگل]سگ ها نماد وفاداری هستند

4. The bishop stressed the importance of faithfulness in marriage.
[ترجمه ترگمان]اسقف بر اهمیت وفاداری در ازدواج تاکید کرد
[ترجمه گوگل]اسقف بر اهمیت وفاداری در ازدواج تاکید کرد

5. So what makes a good marriage? Faithfulness comes out top of the list.
[ترجمه ترگمان]پس چه چیزی باعث ازدواج خوب می شود؟ Faithfulness بالای لیست قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پس چه چیزی باعث ازدواج خوب می شود؟ وفاداری بالاتر از لیست است

6. Hold faithfulness and sincerity as first principles. Confucius
[ترجمه ترگمان]وفاداری خود را به عنوان اصول اولیه حفظ کنید کنفسیوس
[ترجمه گوگل]وفاداری و صداقت را به عنوان اصول اولیه حفظ کنید کنفوسیوس

7. Sometimes we need patience and faithfulness, as we experience a desert of spiritual dryness.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات ما نیاز به صبر و وفاداری داریم، چرا که یک بیابان از خشکی معنوی را تجربه می کنیم
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ما نیاز به صبر و وفاداری داریم، زیرا ما بیابان خشکی معنوی را تجربه می کنیم

8. They are new every morning; great is your faithfulness.
[ترجمه ترگمان]آن ها هر روز صبح جدید هستند، وفاداری و وفاداری شما خیلی زیاد است
[ترجمه گوگل]آنها هر روز صبح جدید هستند عالی است وفاداری شما

9. I will betroth you to Me in faithfulness.
[ترجمه ترگمان]من بهت قول میدم که در وفاداری به من اعتماد کنی
[ترجمه گوگل]من تو را به وفاداری به تو خواهم بخشید

10. The value of love lies in faithfulness and unyieldingness instead of high position.
[ترجمه ترگمان]ارزش عشق در وفاداری و وفاداری جای بالایی دارد
[ترجمه گوگل]ارزش عشق به جای وجدان بالا، در وفاداری و بیقراری است

11. Keywords: honesty and faithfulness. enterprise. corporate ethics. moral capital. corporate culture.
[ترجمه ترگمان]کلمات کلیدی: صداقت و وفاداری شرکت اخلاق صنفی سرمایه معنوی فرهنگ شرکت
[ترجمه گوگل]کلمات کلیدی: صداقت و وفاداری شرکت، پروژه اخلاق شرکتی سرمایه اخلاقی فرهنگ سازمانی

12. Spiritual testing can produce strength of character and faithfulness.
[ترجمه ترگمان]آزمون معنوی می تواند قدرت شخصیت و وفاداری را تولید کند
[ترجمه گوگل]تست معنوی می تواند نیروی شخصیت و وفاداری را تولید کند

13. Among the various translation principles, faithfulness and expressiveness are the two widely accepted principles.
[ترجمه ترگمان]در بین اصول ترجمه مختلف، وفاداری و بیانگری از دو اصل کاملا پذیرفته شده هستند
[ترجمه گوگل]در میان اصول ترجمه گوناگون، وفاداری و بیان، دو اصل پذیرفته شده است

14. The sermon emphasizes the goodness and faithfulness of God, beginning with the declaration that He alone is God, the creator and sustainer of the universe (v. .
[ترجمه ترگمان]موعظه بر نیکی و وفاداری خداوند تاکید می کند و با اظهار این که تنها او خداوند است، خالق و خالق جهان (در برابر وی)
[ترجمه گوگل]خطبه بر نیکی و وفاداری خدا تأکید می کند، و از اعلامیه ای است که او تنها خداست، خالق و نگهدارنده جهان است (v

پیشنهاد کاربران

وفاداری

honesty

fidelity


کلمات دیگر: