کلمه جو
صفحه اصلی

eclecticism


معنی : گلچینی
معانی دیگر : التقاط گرایی، پراچین گرایی، پراکنده گزینی

انگلیسی به فارسی

گلچینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an eclectic method or system, or the practicing or advocating of such.

• practice of taking and combining elements from many different systems (in philosophy, medicine, etc.)

مترادف و متضاد

گلچینی (اسم)
eclecticism

جملات نمونه

1. Critics praised the originality and eclecticism of her work.
[ترجمه ترگمان]منتقدان از اصالت و کیفیت کار او تمجید کردند
[ترجمه گوگل]منتقدان اصالت و التقاطی کار او را تحسین کردند

2. Eclecticism rules these days, and traditional patterns may be thrown together with all the flair for ill-assortment of current Top-Shop fashions.
[ترجمه ترگمان]قوانین سنتی در این روزها، و الگوهای سنتی ممکن است با تمام استعداد موجود برای دسته بندی نادرست مده ای جدید مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]اکولایزاییک این روزها را به عهده دارد و الگوهای سنتی ممکن است همراه با همه دلبستگی های نامطبوع مدل های فروشگاه Top Shop ادامه یابد

3. Its image of rampant eclecticism outside the house is quite as vivid as that offered by Lady Clavering's London interior.
[ترجمه ترگمان]تصویر Its خارج از خانه به همان روشنی است که توسط فضای داخلی بانو Clavering پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]تصویری از عجایب شگفت انگیز خارج از خانه کاملا شبیه به آن است که توسط لیدی کلورینگ در لندن ارائه شده است

4. He has harsh words to say about eclecticism.
[ترجمه ترگمان]او سخنان تندی برای گفتن درباره eclecticism دارد
[ترجمه گوگل]او کلمات سختی برای گفتن در مورد اکولایتیک دارد

5. Wild eclecticism has been the hallmark of Boyd's 30-year career as record producer, failed film mogul and quixotic entrepreneur.
[ترجمه ترگمان]eclecticism وحشی، نشانه حرفه ۳۰ ساله بوید به عنوان تولید کننده، غول موفق فیلم و یک کارآفرین quixotic بوده است
[ترجمه گوگل]عجیب و غریب وحشی شده است برجسته بید 30 ساله حرفه ای به عنوان تولید کننده ضبط، مغول فیلم شکست خورده و کارآفرین quixotic شده است

6. All of the groups moved towards a broader eclecticism and synthesis.
[ترجمه ترگمان]همه گروه ها به سمت a و سنتز گسترده تر حرکت کردند
[ترجمه گوگل]همه گروه ها به سوی تکاملی و سنتز گسترده تر حرکت کردند

7. Eclecticism flourished in the 19th century and survived, though much debased, in gated communities and suburban tract housing.
[ترجمه ترگمان]eclecticism در قرن نوزدهم ظهور کرد و زنده ماند، اگرچه پست و پست شده بود، در جوامع gated و خانه های حومه شهر
[ترجمه گوگل]اکولایزاییک در قرن نوزدهم شکوفا شد و در جوامع متروک و مسکن در حومه شهر، در حالی که بسیار از بین رفت، زنده ماند

8. Eclecticism is good, that they keeped the style and avoided the defects.
[ترجمه ترگمان]eclecticism خوب است، که سبک را خراب می کنند و از نقص های آن اجتناب می کنند
[ترجمه گوگل]اکولایزاییک خوب است، آنها سبک را حفظ کرده و از نقص ها اجتناب می کنند

9. Wang An - shian eclecticism, he inclined to create, and the heart of his thought was reform.
[ترجمه ترگمان]وانگ An -، او تمایل به خلق کردن داشت، و قلب اندیشه وی اصلاح شد
[ترجمه گوگل]واگ انیسیتیسم، او تمایل به ایجاد، و قلب فکر او اصلاحات بود

10. The eclecticism of the designs means it is difficult to define one overall look.
[ترجمه ترگمان]تعریف طرح به این معنی است که تعریف یک نگاه کلی مشکل است
[ترجمه گوگل]اکولایزر طرح ها به این معنی است که یک تصویر کلی را تعیین کنید

11. ECLECTICISM : Nor can we find any willingness to make common cause with false religiosity as long as Christianity is accepted as one among many legitimate viewpoints.
[ترجمه ترگمان]eclecticism: همچنین نمی توانیم هیچگونه تمایل به ایجاد انگیزه عمومی با تعصب مذهبی را تا زمانی که مسیحیت به عنوان یکی از بسیاری از دیدگاه های قانونی پذیرفته شود، بیابیم
[ترجمه گوگل]ECLECTICISM: تا زمانی که مسیحیت به عنوان یکی از دیدگاههای مشروع مشارکت پذیرفته شود، هیچ تمایلی برای ایجاد علت مشترک با دینداری نادرست پیدا نمی کنیم

12. It's not appropriate to regard neutralism as eclecticism and then criticize or thoroughly abandon it.
[ترجمه ترگمان]در مورد neutralism به عنوان eclecticism و سپس انتقاد و یا کاملا رها کردن آن مناسب نیست
[ترجمه گوگل]مناسب نیست که خلطی گرایی را به مثابه الگویی بیان کنیم و سپس انتقاد و یا کاملا از آن رها شویم

13. This was a study of life in Muncie, Indiana, and typified by an eclecticism of data sources.
[ترجمه ترگمان]این یک مطالعه از زندگی در Muncie، ایندیانا، و typified از منابع داده بود
[ترجمه گوگل]این مطالعهی زندگی در مونسی، ایندیانا بود و به وسیلهی متمایز بودن منابع دادهها، مشخص شد

14. The Pillow, in Massachusetts, was known for its family feeling and sometimes scrappy eclecticism.
[ترجمه ترگمان]The، در ایالت ماساچوست، به خاطر احساس خانوادگی و گاهی اوقات نامنظم شناخته می شد
[ترجمه گوگل]بالش، در ماساچوست، به خاطر احساس خانواده و گاه گاه گمشده اش شناخته شده بود

پیشنهاد کاربران

گلچین کردن مطلب

این واژه از لحاظ مورفولوژی دارای چهار بخش است: Ec lect ic ism.
پیشوند ec در زبان یونانی ek می باشد که به معنای �خارج� یا �بیرون از� است.
فعل lect از واژه ی هیتی less - zi گرفته می شود که به معنای جمع کردن است.
پسوند ic از پسوند یونانی ikos می آید که به معنی �بودن� یا �ساخته شده از� است که سازنده صفت از فعل یا اسم می باشد.
پسوند ism از واژه ی یونانی ismos نشأت می گیرد که سازنده اسم از صفت و برای ایجاد مکتب و حزبی است.
روی هم رفته به معنی مکتب جمع آوری پراکنده می باشد.
این واژه در فونولوژی نیز چهار سیلاب دارد ec lec ti cism است که استرس روی lec می باشد.

التقاط

التقاط گرایی در متون روان شناسی ارجح است
گزیده گرایی
گلچین گرایی

eclecticism ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: التقاط‏گرایی
تعریف: شیوه‏ای در هنر که تلاش دارد بهترین را از هر شیوه و سبکی اقتباس کند


کلمات دیگر: