1. to generalize a law
یک قانون را عمومیت دادن
2. a wise man does not generalize
آدم عاقل کلی بافی نمی کند.
3. It's impossible to generalize about children's books, as they are all different.
[ترجمه ترگمان]تعمیم دادن به کتاب های کودکان غیر ممکن است چون همه آن ها متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]در مورد کتاب های کودکان غیر ممکن است، زیرا همه آنها متفاوت هستند
4. They hope to generalize the use of this new soap.
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که استفاده از این صابون جدید را تعمیم دهند
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند که استفاده از این صابون جدید را به طور کلی تعریف کنند
5. It is impossible to generalize about such a complicated subject.
[ترجمه ترگمان]تعمیم این موضوع پیچیده غیر ممکن است
[ترجمه گوگل]در مورد چنین موضوع پیچیده غیرممکن است
6. You cannot generalize about the effects of the drug from one or two cases.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید در مورد اثرات این دارو از یک یا دو مورد تعمیم دهید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید در مورد اثرات دارو در یک یا دو مورد تجدید نظر کنید
7. She has a tendency to generalize from her husband to all men.
[ترجمه ترگمان]او تمایل دارد که از شوهرش به همه مردان تعمیم یابد
[ترجمه گوگل]او تمایل به تعمیم دادن از شوهرش به همه مردان دارد
8. It is inadvisable to generalize from the results of a single experiment.
[ترجمه ترگمان]عاقلانه نیست که از نتایج یک آزمایش واحد تعمیم داده شود
[ترجمه گوگل]از نتایج یک آزمایش تنها تعمیم نمیدهد
9. It's far too risky to generalize from one set of results.
[ترجمه ترگمان]تعمیم از یک مجموعه نتایج بسیار خطرناک است
[ترجمه گوگل]از یک مجموعه ای از نتایج به طور کلی خطرناک است
10. It is impossible to generalize about children's books, as they are all different.
[ترجمه ترگمان]تعمیم دادن به کتاب های کودکان غیر ممکن است چون همه آن ها متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]در مورد کتاب های کودکان غیر ممکن است، زیرا همه آنها متفاوت هستند
11. We cannot generalize from these few examples.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم از این چند مثال تعمیم بدهیم
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم از این چند نمونه تعمیم دهیم
12. One cannot generalize from a few examples.
[ترجمه ترگمان]نمی توان از چند مثال تعمیم داد
[ترجمه گوگل]نمیتوان از چند نمونه به طور کلی تعمیم داد
13. When we use " he ", we generalize for both sex.
[ترجمه ترگمان]وقتی ما از \"او\" استفاده می کنیم، برای هر دو جنسیت تعمیم می دهیم
[ترجمه گوگل]وقتی ما از او استفاده می کنیم، ما برای هر دو جنس تعمیم می دهیم
14. Perhaps you oughtn't to generalize about that.
[ترجمه ترگمان]شاید تو نباید به این موضوع فکر کنی
[ترجمه گوگل]شاید شما نباید تعریفی در مورد آن داشته باشید
15. You can't generalize about a continent as varied as Europe.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید در مورد یک قاره با تنوع در اروپا صادق باشید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید در مورد یک قاره متنوع به عنوان اروپا تعریف کنید