کلمه جو
صفحه اصلی

eighteenth


معنی : هجدهم، هجدهمین
معانی دیگر : هیجدهم، هیجدهمین (18th هم می نویسند)، شماره ی هیجدهم

انگلیسی به فارسی

هجدهم، هجدهمین


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: indicating rank or position between seventeenth and nineteenth.
اسم ( noun )
(1) تعریف: one of the eighteen equal parts of a whole.

(2) تعریف: the member of a series between seventeenth and nineteenth.

• number 18 in a series; one part of eighteen equal parts, 1/18
next after the seventeenth; being one of 18 equal parts
the eighteenth item in a series is the one that you count as number eighteen.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] هجدهمین، هیجدهم، یک هیجدهم

مترادف و متضاد

هجدهم ()
eighteenth

هجدهمین ()
eighteenth

جملات نمونه

1. Such disputes multiplied in the eighteenth and nineteenth centuries.
[ترجمه ترگمان]چنین اختلافاتی در قرن هجدهم و نوزدهم چندین برابر شد
[ترجمه گوگل]چنین اختلافات در قرن هجدهم و نوزدهم افزایش یافت

2. The sculpture was badly mutilated in the late eighteenth century.
[ترجمه ترگمان]مجسمه سازی در اواخر قرن هجدهم به طرز بدی ناقص بود
[ترجمه گوگل]مجسمه سازی در اواخر قرن هجدهم بدرفتاری شد

3. Until the late eighteenth century, "opera" was almost synonymous with Italian opera.
[ترجمه ترگمان]تا اواخر قرن هجدهم، \"اپرا\" تقریبا مترادف با اپرای ایتالیایی بود
[ترجمه گوگل]تا اواخر قرن هجدهم، 'اپرا' تقریبا مترادف اپرای ایتالیایی بود

4. He birdied the fifth and the eighteenth and finished two strokes under par.
[ترجمه ترگمان]او پنجم و هجدهم را شکست داد و دو ضربه کم تر از par تخمین زد
[ترجمه گوگل]او پنجمین و قرن هجدهم birdied و دو سکته مغزی زیر پر به پایان رسید

5. This a facsimile edition of an eighteenth century book.
[ترجمه ترگمان]این نسخه نمابر از کتاب قرن هجدهم است
[ترجمه گوگل]این یک نسخه فشرده از کتاب قرن هجدهم است

6. I'm planning to leave on the eighteenth .
[ترجمه ترگمان]من قصد دارم هجدهم را ترک کنم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم در هجدهم بروم

7. As I reached my eighteenth birthday I duly registered for military service.
[ترجمه ترگمان]همان طور که به تولد هجده سالگی رسیدم، به عنوان خدمت سربازی ثبت نام کردم
[ترجمه گوگل]همانطور که به روز تولد هجدهم رسیدم، من به طور منظم برای خدمات نظامی ثبت نام کردم

8. The eighteenth century sought to refine upon Shakespeare by altering and adapting his plays.
[ترجمه ترگمان]قرن هجدهم به دنبال اصلاح آثار شکسپیر با تغییر و تطبیق نمایشنامه های خود بود
[ترجمه گوگل]قرن هجدهم با تغییر و تطبیق نمایشنامه هایش، شکسپیر را اصلاح کرد

9. He lived in the eighteenth century.
[ترجمه ترگمان]در قرن هیجدهم زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او در قرن هجدهم زندگی کرد

10. The garden is laid out in eighteenth century style.
[ترجمه ترگمان]باغ در سبک قرن هجدهم ساخته شده است
[ترجمه گوگل]باغ در سبک قرن هجدهم قرار دارد

11. As the eighteenth century wore on, an agricultural revolution took place.
[ترجمه ترگمان]همانطور که قرن هجدهم به پایان رسید، یک انقلاب کشاورزی رخ داد
[ترجمه گوگل]با گذشت قرن هجدهم، یک انقلاب کشاورزی صورت گرفت

12. The siege is now in its eighteenth day.
[ترجمه ترگمان]این محاصره اکنون در روز هجدهم آن است
[ترجمه گوگل]محاصره اکنون در روز هجدهم است

13. Collectors of eighteenth century exotica are our main customers.
[ترجمه ترگمان]Collectors قرن هیجدهم مشتریان اصلی ما هستند
[ترجمه گوگل]گردآورندگان عجایب قرن هجدهم مشتریان اصلی ما هستند

14. We got engaged on my eighteenth birthday.
[ترجمه ترگمان] ما تو جشن تولد my نامزد کردیم
[ترجمه گوگل]ما در روز تولد هجدهمین سالگرد حضور داشتیم

15. Some laws from the eighteenth century are still in effect.
[ترجمه ترگمان]برخی از قوانین قرن هجدهم هنوز در حال اجرا هستند
[ترجمه گوگل]برخی از قوانین قرن هجدهم هنوز در حال اجرا هستند


کلمات دیگر: